انتقام سلیمانی با «قیام» ایرانی، چند گمانه درباره سقوط، تحقیر آمریکا در عینالاسد، پرواز مرگ در بامداد بهت سقوط هواپیما با ۱۷۹ جان باخته، ویژگیهای سیلی اول ایران، شهادت بیدار کننده سردار سلیمانی، عقب نشینی ترامپ و واکنش گسترده بینالمللی به حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه نوزدهم دی ماه در حالی در آخرین روز کاری هفته و پس از یک شبانه روز پرحادثه بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که پاسخ موشکی ایران به آمریکا با موشک باران پایگاه نظامی عین الاسد این کشور در عراق با تیترها و عناوین متنوعی تیتر یک بیشتر روزنامهها شد.
بیانات رهبر انقلاب با اشاره به پاسخ موشکی ایران به آمریکا و سیلی اول نام نهادن این حملات همراه با تاکید بر اخراج آمریکاییها از منطقه دیگر موضوع مورد توجه روزنامههای امروز است.
سقوط هواپیمای اوکراینی در نزدیکی پرند تهران با ۱۷۹ کشته که در بین آنها بیشتر از بیست نخبه دانشگاهی حضور داشتند، دیگر خبر تلخ روز گذشته است که در ارتباط با آن تعدادی یادداشت و تحلیل نوشته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سعید لیلاز در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان مقابله با «یا مذاکره یا جنگ» نوشت: ما در موقعیتی بسیار حساس قرار داشتیم. بامداد دیروز در حملهای که به پایگاه عینالاسد انجام شد، به هر دو فشار متقابل پاسخ داده شد و ایران استراتژی بازدارندگی فعال خود را مجددا ادامه داد. همه چنین انتظاری داشتیم و این در حالی بود که غرور ملی ایرانیان با حرکتی صرفا نمادین بازسازی و احیا نمیشد، بلکه نیاز بود حتما با یک اقدام نظامی برجسته التیام یابد و این حمله پس از حمله پرل هاربر در ششم دسامبر ۱۹۴۱ در تاریخ جهان بیسابقه بود؛ آنجا که بزرگترین قدرت سیاسی و نظامی جهان مورد حمله قرار گرفت.
ایران با این پاسخ کنترل شده به هیچ وجه اجازه نداد که دولت ترامپ از طریق کشاندن ایران به جنگ به اهداف خود برسد. در نتیجه ما با حرکت روی لبه تیغ برای رسیدن به هر دو جنبه - از این فشاری که در ظاهر با یکدیگر در تقابل بودند- به روشی کاملا مقتضی پاسخ دادیم. چنان که هم غرور ملیمان را التیام بخشیدیم و هم سیاست بازدارندگی فعال را که از گذشته مدنظر داشتیم، ادامه دادیم و این موضوع حتما منجر به این خواهد شد که امریکا جسارت متقابلی در خلیج فارس و در مورد ایران انجام ندهد و در عین حال بتوانیم از درافتادن به دام جنگی که رادیکالهای داخلی و ارتجاع عرب و نومحافظهکاران امریکا برای آن آه میکشند، پرهیز کنیم. مجموعه اتفاقی که دیروز رخ داد، صحنه درخشانی در تاریخ ایران بود که بهخوبی موقعیت خطیر در تاریخ معاصر ایران را با هنرمندی و درایت کامل پوشش داد.
معتقدم اقدام متقابلی از سوی امریکا انجام نمیشود و ترامپ خواهد کوشید خود را از این ماجراجویی در خلیجفارس بیرون بکشد؛ چرا که هدف امریکاییها از ترور شهید سلیمانی این بود که ایران را پای میز مذاکره بکشانند. اگر ایران پای میز مذاکره نیاید، اما پاسخ شایسته و کنترلشدهای بدهد، امریکا به هدفش نمیرسد. البته این به معنای آن نیست که ماجراجوییها در خلیج فارس ازسوی امریکا پایان میپذیرد یا احتمال برخورد نظامی دیگر حتی برای آینده نزدیک صفر خواهد بود. با این حال فکر میکنم ایران در عین حال که پاسخی محکم به امریکا داد، این بهانه را نیز از آنها گرفت که بتوانند با مظلومنمایی اینطور جلوه دهند که ایران مقصر تحولات اخیر است.
ما در دور تحریمها بر خلاف دور اول یعنی در دولت احمدینژاد و مدیریت سعید جلیلی، موفق شدیم افکار عمومی را مدیریت کنیم. خون شهید سلیمانی هم به این هدف یاری رساند. اکنون انسجام ملی که درپی تشییع باشکوهی که در سراسر ایران انجام شد، ایجاد شده، روشنفکران و نخبگان ایالات متحده را نیز به سوی ایران سوق داده است. ما فقط با اقدام و پاسخگویی کنترل شده میتوانستیم، پاسخی درخور بدهیم. احتمال آرام گرفتن فضای سیاسی و نظامی الان درمجموع بیش از ایجاد فضای جنگی است. سردار سلیمانی برجستهترین نظامی تاریخ ایران است. او تجلی آریوبرزن، سورنا، نادر افشار و سرتیپ بایندر و... تجلی همگی در شهید سلیمانی است. او افسانه آرش کمانگیر را محقق کرد و مرزهای ژئوپولتیکهای ایران را تا مرزهای دریای مدیترانه رساند. ما در افسانه شاهنامه خواندیم که حسب تلاش آرش کمانگیر، مرزها به جیحون رسید. سردار سلیمانی، اما این افسانه را به واقعیت تبدیل کرد و حالا دیگر این مساله تنها یک افسانه نیست؛ بلکه واقعیتی است که نفوذ ما بهخاطر مجاهدتهای سپهبد سلیمانی از افغانستان تا مرزهای چین تا دریای مدیترانه گسترده است.
بنابراین شهادت سردار سلیمانی حادثه بزرگی بود و حتما در روابط آینده تاثیرگذار است و روابط را در فشار قرار میدهد، اما به هر حال انسجامی که در داخل پدید آورد، مهمتر بود. ضمن اینکه این تحلیل هم میتواند درست باشد که بهبود روابط ایران و امریکا به عقب افتاد.
احمد شیرزاد تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: اتفاقاتـی که طـی هفتـه گذشـته میـان ایـران و ایالات متحـده رقم خـورد، زمینه سـاز گمانه زنی هـای زیـادی پیرامـون آینـده روابط این دو کشـور شـد.
موضـوع تـرور سـردارحاج قاسـم سـلیمانی از درجـهای از اهمیت بـرای ایران برخوردار اسـت که جمهوری اسلامی به آسـانی از آن نخواهد گذشت. آمریکا با اقـدام به ایـن تـرور نشـان داد که حضـور ایـن کشـور در منطقـه خاورمیانه حضوری مضـر و آسیبزاسـت و دیگـر کشـورهای منطقه تحمـل نمیکنند که ایـن تنـش و هـراس دائمـی از جنگ افـروزی آمریـکا ادامه داشـته باشـد.
به همین دلیـل تا زمانـی کـه آمریکایی هـا در منطقه حضـور دارنـد، در عراق نقش آفرینی میکنند و مزاحم کشـورهای منطقه هسـتند، تنش میان تهران و واشـنگتن ادامه خواهد یافـت. در این شـرایط هرچند تنش هـا ادامه خواهد یافـت، اما بـا توجه بـه واکنش دولـت ایالات متحده میتـوان تصریـح کرد که احتمال یک درگیری بـزرگ و دور از کنتـرل کاهش یافت.
بـه طورکلی در پی این اتفاقـات اخیر، تنش میان ایـران وآمریـکا در حوزههای سیاسـی و امنیتی به طور جـدی ادامـه خواهد داشـت امـا به احتمـال فـراوان از سـطح تنش در حوزه نظامی کاسـته خواهـد شـد. در این میـان تحلیلهایی مطرح میشـود که از برخـی اقدامات دولت آمریـکا نظیر طرح ممنوعیـت گفت: وگوی مقامات آمریکایی بـا گروههای اپوزیسـیون ایران تعبیر بـه احتمال بهبـود روابط ایران و آمریـکا میکنند که خیلـی نمیتـوان روی این تحلیلها حسـاب کـرد. این اقدام لزوما به معنی گشـایش باب مرافقت میان آمریکا و ایران نیسـت. به طور طبیعـی وزارت خارجه آمریکا نگـران بی نظمـی در موضع گیری هـا و احتمال ایجاد یک بحـران تازه از سـوی تندروهای آمریکایی اسـت.
ایـن نگرانی جدی وجـود دارد کـه اقدامـات تندروهای ضـد ایرانـی اتفاقاتـی ناخواسـته و جدید رقم بزنـد. رئیس جمهور کنونـی آمریـکا در سـال ۲۰۱۶ با وعده خـارج کردن نیروهـای نظامی این کشـور از خاورمیانـه و پایـان دادن به جنگها بر سـر کار آمد و شـخصاً مایل نیسـت که جنگی تازه درگیرد. به همین دلیـل این نگرانی دولت آمریکا از اقدامات خودسـرانه برخـی، در تعامل با اپوزیسـیون ایران قابل درک اسـت. اقـدام شـرورانه اخیـر آمریکا کـه نظـام و ملت ایـران را به شـدت عصبانی کرد، باعث شـد که ضربهای جـدی دریافت کنند. فـارغ از اینکه تعداد کشته شـدهها یـا زخمی هـای آمریکایـی در طی این حمله موشـکی از سـوی سـپاه پاسـداران انقالب اسلامی چند نفره بوده یا اینکه تا چه میزان خسـارت مـادی بـر تأسیسـات نظامـی آمریـکا وارد آمـده، نفـس اینکه یـک حکومت قانونـی در منطقـه خاورمیانه مانند دولـت ایران به خـود جرأت داده اسـت که پایـگاه نظامی آمریـکا را هدف حملـه خود قـرار دهـد و آمریکا به هـر دلیلی از پاسـخ دادن به حمله بیم داشـته باشـد، نشـانهای از ضعف اسـت. در انتخابات ریاسـت جمهوری آتـی آمریکا، افـکار عمومی در ایـن کشـور از رئیس جمهور کنونی خواهند پرسـید کـه چرا بـدون توجه بـه عواقب یـک موضـوع اقدامی را انجـام داد که میدانسـت جمهوری اسلامی ایـران بـه آن پاسـخ داد. مردم آمریکا خواهند پرسـید که چـرا وقتی میدانسـتی نمیتوانی پاسـخی بدهی، این اقـدام را انجـام دادی و دونالد ترامپ باید نسـبت بـه عملکرد خـود در این مقطع پاسـخگو باشد.
فیاضزاهد کارشناس سیاسی طی یادداشتی با عنوان زدی ضربتی... در روزنامه شهروند پاسخ موشکی ایران به ترور شهید سلیمانی را موضوع قرار داد و نوشت: مهمترین مسأله زمانبندی دقیق پاسخ ایران است، پیش از آنکه سردار قاسم سلیمانی را به خاک بسپارند عملیات نظامی علیه آمریکا انجام شد. حمله هم به همان نقطهای بود که سردار سلیمانی از آنجا مورد اصابت قرار گرفته بود. به نظر من، تعداد تلفات آمریکاییها در درجه دوم اهمیت قرار دارد. پس از حمله ژاپن در جنگ جهانی دوم به پلهاربر این نخستین باری است که حمله از سوی کشوری مستقل به یکی از پایگاههای نظامی آمریکا انجام میگیرد. با توجه به وجهه آمریکا در جهان، این مسأله در نوع خودش بسیار فوقالعاده است. در داخل کشور هم این پاسخ حالتی نمادین داشت و آبی بود بر آتش احساسات برانگیخته شده مردم ایران که منتظر چنین اقدامی بودند. از سوی دیگر، این اقدام اهمیت و جایگاه راهبردی ایران را در منطقه نشان داد. وقتی کشوری با آمریکا چنین برخوردی دارد، مشخص است که با حامیان کوچک منطقهاش چه معاملهای خواهد داشت. این مسأله همچنین میتواند پایانی بر تنشهای بین ایران و برخی از کشورهای منطقه هم باشد. اگر روایت نخستوزیر عراق را مبنا قرار دهیم که گفته بود سردار سلیمانی حامل پیام برای عربستانسعودی بود، باید اذعان کنیم که سناریویی از سوی نومحافظهکاران آمریکایی برای دور کردن ایران و عربستان وجود داشته است. اکنون، از نظر روانی ایران وضعیتی بالادستی را دارد.
تنها کافی است وضع کشور مستقلی مثل ایران را مقایسه کنید با متحدان منطقهای آمریکا که ترامپ آنها را به گاو شیردهی تشبیه کرده بود که اگر حمایت آمریکا نباشد در چشم به هم زدنی سرنگون خواهند شد. مسأله مهم وجه سیاسی کشور در عرصه بینالمللی است که با این اقدام نشان داد نمیتوان ایران را مورد آزمایش قرار داد و تبعات آن را نپذیرفت. ما از نظر روانی در ردیف کشورهای درجه یک نظامی جهان قرار گرفتهایم. به نظر میرسد افکار عمومی داخل کشور هم از این اقدام کاملا راضی است. بهخصوص پس از سخنان رهبری که در آن تمایل نداشتن بر ادامه تنش دیده میشود. نکته مهم دیگری که وجود دارد، کاهش تنشها و رفتن به سوی صلح است. به نظر من، دوطرف ماجرا تمایلی برای ورود به جنگ ندارند. این مسأله که ایران به دولت عراق هم حمله را اطلاع داده نشانگر این موضوع از سوی ایران است. این هوشمندی تصمیم ایران را نشان میدهد. باید منتظر ماند و دید که وقایع به چه سمتی پیش خواهد رفت. آیا آمریکا دوباره واقعبینی را پیشه میکند یا باید شاهد شرایط جدید باشیم.