طبیعی است همان طور که حق اعتراض برای مردم در ایران فقط در مصاحبهها و صرفا در روی کاغذ مطرح میشود، استعفا و برکناری به خاطر ناکارآمدی و یا قصور نیز به همان ترتیب، فقط در مصاحبههای مقامات و روی کاغذ مطرح میشود و در عالم عمل، حتی خبرش هم در کسری از ثانیه تکذیب میشود.
به گزارش «تابناک»؛ استعفا، کناره گیری یا برکناری از یک مسئولیت به خاطر قصور و یا ناکارآمدی در یک حادثه یا اتفاق یا یک فرایند، به خودی خود اصالت و ارزشی ندارد. این کار از آنجا اهمیت مییابد که پیامی را به افکار عمومی منتقل میکند؛ پیامی که بر این موضوع دلالت میکند که حاکمیت به حساسیتهای افکار عمومی حساس است. پیام این است که حاکمیت در پی تقابل با افکار عمومی نیست. این پیغام را به جامعه مخابره میکند که مسئولان یا حاکمیت خود با این وجدان جمعی جامعه همراهند و خود را از آن جدا نمیدانند.
بیشتر بخوانید
ممکن است برخی مدعی شوند، شاید طرفداران بقای یک یا چند مسئول مقصر در یک حادثه در مسئولیت یا مسئولیت شان، از طرفداران استعفا یا برکناری آنان بیشتر باشند، اما بحث در اینجا در مورد قصوری است که وجدان عمومی را جریحه دار کرده است؛ بحث در مورد تقابل مردم درباره طرفداری یا عدم طرفداری از یک مسئول نیست. چه بسا برخی از مردم هم که روان آنها از یک حادثه، پریشان شده باشد، در هنگام تقابل سیاسی، خود را در زمره طرفداران یک یا چند مسئولیت مقصر در یک حادثه خود را قرار بدهند.
ممکن است مجموعه تصور کند که عدم استعفا یا برکناری، خدمت به آن مسئول است و پیش فرض شان این باشد که نمیشود با یک اشتباه، خدمت سالیان سال یک مسئول را نادیده گرفت؛ شاید یکی از مهمترین مسائل در این باره، همین پیش فرض اشتباه در باره مسئولیت و مسئولان است. فردی که به کاری گمارده میشود، در هر مسئولیتی در ردههای پایین یا بالا، وظیفه اولیه اش درست انجام دادن کار و یا بهره ور کردن سیستم زیر مجموعه اش است؛ اصالتا انتساب افراد برای کارآمدی است و این وظیفه است و نه لزوما خدمت. اگر کسی کارآمدی نداشته باشد که اصولا نباید به مسئولیتی منصوب شود؛ بنابراین، خدمت چندین ساله هر فرد در هر مسئولیتی وظیفه اوست. هر فردی هر چقدر هم مجموعه اش کارآمد باشد، وظیفه اش را انجام داده و در برابر هر قصوری مسئول است؛ لذا شاید مسئولان قبل از هر مساله دیگری، باید این پیش فرض را در ذهنشان پاک کنند که خدمت مسئولان وظیفه است و امتیازی برای آن محسوب نمیشود.
نکته دیگر این که در جامعه ما به ویژه از استعفا لزوما، ضعف، برداشت میشود و به همین خاطر است که مسئولان به ندرت استعفا میدهند و استعفاهایی که در ایران شاهد آن بوده ایم، یا به دلیل جلوگیری از برکناری توسط مافوق بوده، یا شرایط به گونهای پیش رفته که مسئول مورد نظر دیگر در آن پست احساس راحتی نکرده و ترجیح داده که استعفا دهد؛ اما حقیقت امر این است که استعفای مسئولین در همه سطوح، نسبت به قصور یا تقصیر در حوادثی که به ویژه افکار عمومی را متاثر کرده است، اصالتا مسئولیت پذیری است؛ اینکه یک مسئول بپذیرد ناشی از اهمال حتی غیر عامدانه وی، خللی بر مردم یا کشورش وارد شده و او حتی با همین یک اشتباه، دیگر صلاحیت ادامه مسئولیت را ندارد، لزوما نشانه ضعف نیست، بلکه این مساله از مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن یک مقام یا مسئول ناشی میشود. این استعفا یا برکناری را نباید نابودی فرد تلقی کرد، بلکه تلنگر و هشداری است که در امور بعدی که در هر حیطهای به او میسپارند، بیش از هر زمان دیگری مسئولیت پذیر باشد و اهمال حتی غیر عامدانه هم از او سر نزند.
مساله دیگر این همان دانستن شخصیتهای نظام سیاسی کشور با شخصیت نظام سیاسی کشور است. در بسیاری از اوقات مشاهده میشود، افراد برای بقا در مسئولیتهای خود، شخصیت خود را به گونهای به اصل نظام سیاسی گره میزنند که گویی مقصر بودن آنان در یک مساله، مقصر دانستن کلیت نظام سیاسی است و درخواست برای استعفا یا برکناری او خلل جبران ناپذیری به نظام سیاسی کشور وارد میکند. در حالی که اتفاقا و کاملا بر عکس، مسئولین یک کشور باید آگاهانه عملکرد خود را از کلیت نظام سیاسی کشور جدا بدانند و مطمئن باشند در صورت استعفا یا کناره گیری آنان در هنگام قصور یا ناکارآمدی، گردی بر دامان نظام سیاسی نخواهد نشست.
یک نظام سیاسی در مسیر اداره کشور، طبیعتا با ضعفها و خطاهایی مواجه میشود که در کمترین زمان لازم است ضعفها را اصلاح کند و به راه خودش ادامه دهد، بنا نیست نظام سیاسی، اشتباه اشخاص و مسئولانش را مکررا بر دوش بکشد تا جایی که آن خطاها آنقدر سنگین شود که نظام سیاسی را از ادامه حرکت بازدارد.
گاهی هم برخی ادعا میکنند، در صورت استعفا یا برکناری مسئولان در نهادهای مختلف، جایگزینهای مناسبی برای آنان وجود ندارد که البته این ادعایی نیست که خریداری داشته باشد. چرا زمانی که ما فردی از مسئولان را مثلا در اثر فوت یا شهادت از دست میدهیم، بلافاصله جانشینی برای او میگذاریم که هم سنگ اوست؟ آیا فقط در زمان استعفا یا برکناری جانشین برای او پیدا نمیشود؟ بله ممکن است به دلیل عدم گردش واقعی نخبگان در قدرت، در کوتاه مدت، آن هم در مورد مسئولینی که شاید تعداد آنان به تعداد انگشتان یک دست هم نباشد، خللی به وجود آید، ولی این مساله کوتاه مدت است و روزی باید گردش واقعی نخبگان در قدرت، شروع شود تا این نگرانی برطرف شود.
به هر روی امروز هم با توجه به تکذیبیههای شب گذشته در مورد استعفای برخی مقامات در نهادهای مختلف، مسئولان با قدرت به کار خود ادامه خواهند داد. شاید روزی فرا برسد که مسئولانی که به نوعی در کار خود قصور دارند، بپذیرند با قدرت کار خود را ادامه ندهند.