به گزارش «تابناک»؛ از دورانی که جهان پهلوان تختی بازار تهران را زیر پا گذاشت تا برای زلزله زدگان پول جمع کند تا همین اواخر، زمانی که آقای بازیگری وارد گود شد تا کمکهای مردمی را جمع آوری کند و در اختیار آسیب دیدگان یک رویداد قهریه طبیعی دیگر قرار دهد، جامعه ایرانی تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است.
البته همه این تغییرات در قیاس با آنچه در چندسال اخیر تجربه کرده ایم، قابل اغماض به نظر میرسند. در قیاس با این چند سال که شبکههای اجتماعی نبض اتفاقات را در دست گرفته اند و گاه اتفاقات در بستر آنها شکل میگیرد، نه اینکه در آنها بازتاب بیابد و منعکس شود.
دنیایی متفاوت که تفاوت هایش در مواقع بروز بحران بیشتر به چشم میآید تا جایی که میبینیم افراد سرشناس هم از قافله جا میمانند و گاه برای رسیدن به موجهای مختلف مجبور به همرنگ شدن با جماعت هستند و نتیجه این شتاب گاه برایشان و برای جامعه اتفاقهای خوبی نیست.
به عنوان مثال میشود به ماجرای زلزله ازگله اشاره کرد که بحرانهای بزرگتری در پی آن به وقوع پیوست و البته نقش شبکههای اجتماعی در رقم خوردنش کم نبود. اینکه کمکهای مردمی به برخی نقاط نمیرسید و در بعضی نقاط تلنبار میشد. اینکه همه دوست داشتند خودشان از نزدیک ماجرا را ببینند یا کمک هایشان را توزیع نمایند.
بلبشوی عجیب و غریبی که بعد هم به اشکال دیگر ادامه یافت و موجب شد برخی از بازیگران و ورزشکاران و مشاهیری که قصد داشتند، پا جای پای تختی بگذارند، به مسائل و حاشیههایی گرفتار آیند و افزون بر ایشان، پروندههای زیادی در این خصوص برای افرادی گشوده شود که چهرههای مجازی هستند.
البته این غائله شکل گرفته هنوز پایان نیافته و حتی رفت و آمد برخی چهرههای سرشناس به مرجع قضایی و تلاش برای تعیین تکلیف مبالغی که تحت عنوان کمک از مردم دریافت کرده اند و حتی بحث و مجادله پیرو قانونی بودن یا نبودن حسابرسی از ایشان در بیرون محاکم قضایی هم ادامه دارد.
مجادلاتی که در برخی موارد به نبردی تمام عیار شبیه شده که یک سمتش این واقعیت مطرح است که اعتماد مردم به نهادهای دولتی و فرادولتی و شماره حسابهایی که اعلام میکنند کم رنگ شده و در نتیجه این موضوع است که به شماره حسابهای اعلام شده توسط دیگران مراجعه میکنند و سمت دیگرش سوءاستفادههای برخی از این موضوع است که آنها هم قابل اثبات هستند.
کشمکشهای دامنه داری که نتیجه اش، سرگردانی وسیعی در جامعه بوده است؛ سرگردانی جامعهای که میداند بنی آدم اعضای یک پیکرند و در مواقع بروز بحران میکوشد به یاری هم نوعانش بشتابد، اما نمیداند از چه راهی اقدام کند و به چه افرادی یا نهادهایی اعتماد کند. بازیگرانی که دستگاه قضایی برایشان پرونده تشکیل داده یا نهادهایی که مدیرانش به دلیل تخلف مالی بازداشت میشوند؟
پرسش های بی پاسخ و ابهامات فراوانی که نتیجه اش چیزی شبیه سخنان رئیس سازمان مدیریت بحران کشور میشود که خطاب به شهروندانی که قصد کمک به سیل زدگان را دارند، میخواهد تا به هر شماره حسابی اعتماد نکنند و تعبیر برخی از این سخنان، بی اعتمادی به بعضی نهادهای دولتی و شماره حسابهایی که اعلام میکنند است.