برنامه سینمایی «هفت» در شرایطی به قسمت پنجاهم رسیده و نزدیک یک سال با تیم تازه روی آنتن رفته که نتیجه این فصل از برنامه به شدت ناامیدکننده است و به حدی کیفیت آن نزول یافته که ارزش پوشش لحظه به لحظه و تعقیب مداوم را برای رسانهها از دست داده است؛ اما چرا برنامهای که در ابتدا از آن با عنوان «نود سینمایی» یاد میشد و انتظار میرفت با توجه به ظرفیت سینما، به یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون تبدیل شود، به چنین وضعی دچار شد؟
به گزارش «تابناک»؛ فریدون جیرانی با کولهباری از تجربه روزنامه نگاری و سوابق موثر فیلمسازی و همچنین با روحیهای که باعث شده اغلب سینماگران با او رابطه خوبی داشته باشند، برنامه «هفت» را پایه گذاری کرد و با رویکردی متفاوت، به سرعت توانست این برنامه را به حدی برجسته کند که بر سر آن دعواهای جدی شود. او البته برخی اقداماتی انجام داد که در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست و مهمترین این بدعتها، ایجاد «میز نقد» بود.
به جز مارک کرمود که در رادیو بیبیسی در قالب مونولوگهای ده تا پانزده دقیقهای شماری از فیلمها را نقد میکند، در هیچ برنامه تلویزیونی حتی از شبکههای مطرح آمریکا که محوریت تولید در سینما را در اختیار دارند، چنین برنامهای با میزگرد نقد پخش نمیشود و اگر در گذشتههای بسیار دور رخ میداده، دستکم در سالهای اخیر چنین برنامهای در دسترس نیست. برنامههای سینمایی معمولاً مشتمل بر گفت وگو با بازیگران یا کارگردانان، پشت صحنه فیلمها، باکس آفیس، جوایز سینمایی و نظایر اینهاست.
برنامه «هفت» در مقابل نقاط مثبت دیگری داشت که با تغییر تیم فریدون جیرانی در دوران اجرای محمود گبرلو و بهروز افخمی به مرور کمرنگتر شد. اکنون در دوران محمدحسین لطیفی، این برنامه به نقطهای رسیده که عدم پیگیریاش، باعث از دست دادن بخشی از اطلاعات و محتواهای دستِ اول یا باکیفیت پیرامون سینمای ایران نمیشود. این یک تراژدی برای برنامهای است که در دوران حضور جیرانی از آن با نام «نود سینمایی» یاد میشود و چنان دورنمایی برای آن در نظر گرفته شده بود که مخاطب میلیونی داشته باشد، اما اکنون نیمه شب آغاز میشود و تا سه صبح تداوم دارد؛ انگار حتی مدیران شبکه سه نیز اعتقادی به این برنامه ندارند!
با این حال، کنداکتور بد، یکی از عوامل هفتگانه در ضعف این برنامه است و شش عامل عمده دیگر برای زمین خوردن این برنامه سینمایی را میتوان برشمرد که باعث شده «تابناک» به عنوان رسانهای که هفت را در همه ادوار پوشش لحظه به لحظه میداد، این رویه را متوقف کند و از این پس، برخی قسمتهای این برنامه را همچون دیگر برنامههای تلویزیونی به صورت موردی و در صورتی که حاوی اطلاعات جدی بود، پوشش دهد. دومین عامل و شاید مهمترین عامل زمین خوردن برنامه هفت، فقدان برخورداری از سردبیر است؛ برنامهای که ظاهراً تهیه کنندهاش همان سردبیرش است و قاعدتاً خروجیاش چنین محصولی میشود.
مهمانهای با بیشترین حضور در فصل تازه هفت با 49 قسمت پخش
عامل سوم اینکه، فقدان سردبیر متخصص در روزنامه نگاری سینمایی که پس از دوران گبرلو و از دوره افخمی آثارشان بیشتر نمایان شد، باعث گشت هفت برخلاف دوران جیرانی که محل انتشار طیف وسیعی از خبرها و گفتوگوها دستاول بود، فاقد خبرهای دست اول و گفت و گوهای خبری حاول اطلاعات و تحلیل پیرامون رویدادهای سینما باشد و «هفت» که نقش کلیدی در رویدادهای سینمایی داشت، اکنون اساساً نقشی در تحولات سینمایی نداشته باشد و در میز نقدش نیز روزنامه نگارانی دعوت شوند که خبرهای منتشر شده در خبرگزاریها و سایتهای خبری را با نق زدن نسبت به یکی از طرفین خبر، روخوانی کنند.
در فصل نخست «هفت» از برنامههای مختلف سینمایی به همراه پشت صحنه فیلمهای سینمایی در حال تولید هر هفته بخشهایی پخش و با برخی عوامل فیلمها نیز در پشت صحنهها گفت و گو میشد. همچنین سراغ بازیگران و چهرههایی که از صحنه دور هستند، میرفتند که در مواردی نظیر گفت وگو با فریماه فرجامی جنجال آفرین نیز شده بود. اکنون این بخشها اینقدر موردی شده که تقریباً میتوان گفت این بخشها به کلی حذف شده و در واقع رویدادهای سینمایی که قبلاً اختصاصی در هفت پوشش داده میشد، اساساً دیگر پوشش داده نمیشوند و این عامل چهارم وضعیت کنونی این برنامه است.
عامل پنجم حضور بسیار کمرنگ بازیگران و ستارههای سینمای ایران در این برنامه است؛ موضوعی که در دوران جیرانی بسیار پررنگ بود و در دوران گبرلو و فراستی نیز به نسبت قابل قبول بود اما در این دوران یا این چهرهها دعوت نمیشوند یا دعوت میشوند و حضور نمییابند. البته این حضور در برنامههای ایام جشنواره اندکی پررنگتر است اما در طول سال تعداد بازیگران شاخصی که روی صندلی هفت نشستند، بسیار اندک بودند و این برنامه حتی برای مخاطبان عام نیز از این جذابیتها تهی شده است.
منتقدین سینما با بیشترین حضور در فصل تازه هفت با ۴۹ قسمت پخش
عامل ششم، کاهش تنوع دعوت از منتقدین، مهمانان و خبرنگاران این برنامه نسبت به دوره جیرانی و افخمی و حضور بسیار تکراری تعدادی از چهرهها در بخشهای مختلف است. بر اساس بررسیهای «تابناک»، در ۴۹ قسمت از برنامه هفت، مسعود فراستی دست کم ۳۷ بار، محمدتقی فهیم ۳۷ بار، جواد طوسی ۱۹ بار، خسرو نقیبی ۱۱ بار، سعید قطبی زاده ۹ بار و ناصر هاشمزاده ۸ بار حضور یافتند و در مقابل طیف گستردهای از منتقدان که در دوران جیرانی مقابل فراستی قرار داده میشدند، در فصل تازه هفت با لطیفی، اساساً حتی برای یک نوبت نیز حضور نداشتهاند! در میان مهمانان نیز چند تن بارها دعوت شدهاند که محمدرضا عباسیان با ۹ حضور در ۴۹ برنامه، رکورددار است.
مشخص نیست، مسعود فراستی شرایطش را به برنامه هفت تحمیل کرده یا خود عوامل این برنامه متوجه نشدهاند، اما در نیمی از برنامه، شاهد حضور مجری نیستیم و میز نقد به جای حضور دو منتقد با یک مجری، با فراستی و دو منتقد نسبتاً همسو پیش میرود و هرچه از این برنامهها رفته، حضور منتقدان غیرهمسو که میتوانند فراستی را با چالش مواجه کنند، کمرنگتر شده است. در این شرایط طبیعی است خسرو دهقان رئیس انجمن منتقدان سینما که فراستی در سطح شاگرد او محسوب میشود و رفتارش یک تقلید ضعیف از دهقان است، در این برنامه جایی نداشته باشد.
یا اینکه فراستی مقابل کیوان کثیریان، رئیس پیشین انجمن منتقدان قرار گیرد، اتفاق عجیبی است، چون او نشان داده معمولاً مقابل منتقدان ضعیفتر از خود یا آنهایی که به دلایلی حاضر به کارزار کلامی با او نیستند یا سواد به چالش کشیدنش را ندارند، حضور مییابد و در سایر اوقات، اساساً زیر بار نمیرود. شاید با این همین نگاه، امیر قادری مدتهاست از این برنامه حذف شده و در برخی قسمتهای برنامه فرعی افخمی در یکی از شبکهها حضور مییابد. اینکه چهرههایی نظیر مهرزاد دانش یا شاهپور عظیمی و روبرت صافاریان نیز حضور ندارند، نشان میدهد این برنامه چه فضایی دارد. البته برای خالی نبودنِ عریضه برخی منتقدان و مهمانان در کنار چند منتقد فوق الاشاره حضور موردی داشتهاند، اما صحنه در شمای کلی، همان است که گفته شد و عددها با هر ناظری سخن میگویند.
جامعه منتقدین غایب در فصل تازه برنامه هفت
عامل هفتم، بیارتباط با عامل ششم نیست و آن نبود کنتراست است. وقتی یک گروه گردشی در بخشهای مختلف از جمله میز خبر حضور مییابند، به گونهای که تحریریه یک روزنامه نوبتی بیشترین حضور را در میز خبر دارند و در میز نقد نیز صدای منتقدین شنیده نمیشود، طبیعی است برنامه یک دست و فاقد جذابیت شود. بخشی از جذابیت فصل نخست این برنامه، اختلاف نظرهای جیرانی و فراستی در بخشهای خبری و میز نقد بود؛ اما حالا اساساً میز نقد از سایر بخشها جدا و نقش مجری برنامه بسیار محدود شده است. وقتی تقابل نظرات مخالف درباره اشخاص، فیلمها و رویدادها در هیچ بخشی به شکل جدی دیده نمیشود، معلوم است که برنامه چیزی برای پیگیری ندارد.
بخشهای مختلف برنامه با چینش عمده این گروه محدود به گونهای است که چه بسا اگر سینمای ایران تعطیل شود نیز بتوان هر هفته برای سالهای متمادی برنامه را روی آنتن برد و پول خوبی به جیب زد؛ برنامهای که با آیتمهای تولیدی بسیار اندک و پخش زنده عمده که شاید هزینه واقعی تولید هر قسمتش بیش از سی میلیون تومان نباشد و بعید است، رقمهایی به مراتب درشتتر از این راهی جیب سازندگان نشود. در واقع تولید بیکیفیت، یکدست و تکصدایی هفت در فصل تازه، هر ضرری برای تلویزیون داشته باشد، میتواند کمک کرده باشد این برنامه برای سازندگانش ارزان و سودآور تمام شود.
نکته قابل تامل اینکه، «هفت» جزو برنامههایی قرار نگرفته که پخش زندهاش حذف شود اما برخی رقبایش در دیگر شبکهها با حذف پخش زنده، به صورت ضبطی تولید و پخش شده است. همچنین «هفت» احتمالاً تنها برنامه تلویزیونی است که در طول جشنواره فجر، هر شب برنامه خواهد داشت و بعید است تلویزیون راساً منابع مالی برای برنامههای مشابه را تامین کند. با وجود همه این موقعیتهای ویژه و بودجه چرب و نرمی که به سازندگان این برنامه اختصاص یافته، چنین خروجی تاسف آور است.