انتخابات مجلس شورای اسلامی همواره با انتشار لیستهای دو جناح اصولگرایی و اصلاحطلبی همراه است و در هر دوره چگونگی چینش این فهرستهای انتخاباتی و ائتلافها یا اختلافها نتیجه ترکیب نمایندگان را مشخص می کند اما به نظر میرسد در این دوره اولویت اهداف جناحی جای توجه به منافع ملی را گرفته و کار را بهجایی رسانده که در آغاز هرروز لیست تازهای منتشر میشود که گاهی در پایان همان شب از سوی حاضران در آن تکذیب میشود یا چند روز بعد، با تغییر افراد حاضر در آن سر از کانالی تلگرامی یا سایتی خبری در میآورد.
تبلیغات داوطلبان یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی رسماً از فردا(24 بهمن) آغاز میشود اما هنوز تکلیف لیستهای انتخاباتی بهویژه در کلان شهرها و پایتخت مشخص نیست؛ شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام کرده که در تهران لیست ارائه نمیکند و اصولگرایان هم هنوز برخلاف ارائه چندباره لیستهای انتخاباتی و نامهنگاریهای مجادلهآمیز با یکدیگر تاکید میکنند به جمعبندی نهایی نرسیدهاند و علت این همه تاخیر بیش از آنکه تلاشهای کارشناسانه برای ارائه لیستی قوی به نظر آید، از تفوق رویکردهای جناحی بر سایر اولویتهای در کار انتخابات خبر میدهند.
البته غلبه این رویکرد جناحی را در فضای سیاسی نزدیک به انتخابات دورههای دیگر مجلس نیز تجربه کردهایم که شاید در آن زمان جناحها میتوانستند توجیهی برای آن مترتب کنند اما اینبار که کشور با شرایط پیچیده تحریمی روبروست عقل حکم میکند که جناحهای سیاسی و بهویژه تفکری که کاندیدای بیشتری در انتخابات دارد توجه کافی را به منافع ملی داشته باشد و در تنظیم لیستها به جای سهمخواهیهای مرسوم و خطکشیهای مذموم دیدگاهی ملی را پیشه کند.
در چنین شرایطی تاکنون از سوی اصولگرایان سه لیست جداگانه برای تهران مطرح شده است، اولی را «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» قرار است ارائه کند که گفته میشود سرلیست آن محمدباقر قالیباف خواهد بود، لیست دوم را «جبهه پایداری» منتشر خواهد کرد و لیست سوم هم گویا قرار است با نام «ائتلاف مردم» و با حضور جمعی از وزرا و معاونان دوران احمدی نژاد اعلام حضور کند.
در همین مرحله پایداریها با لیست 60 نفرهشان مصمم به دادن لیست جدا هستند؛ قالیبافیها لیست اولیهای منتشر کردند که شخص قالیباف ساعتی بعد از انتشارش انتساب آن را به خود تائید نکرده، احمدینژادیها هم با انتشار بیانیهای حضور در انتخابات را اعلام کردهاند اما هنوز لیستی ندادهاند. از پشت پرده نیز خبر میرسد اصولگرایان برای رسیدن به لیست مشترک اختلافنظرهای فراوان دارند و شاهد این مدعا نیز سخنان مرتضی آقاتهرانی در واکنش به نامه سرگشاده حدادعادل است که البته در آن تاکید کرده بود اگر «اصول وحدت» رعایت شود حاضر به ارائه لیست مشترک حتی بدون حضور یک عضو از پایداری نیز هستیم. سخنانی که شاید بیان آنها سبب شد شورای ائتلاف لیست منتشر شده را تکذیب کند و تلاش مجدد برای رسیدن به یک لیست واحد را از سر گیرد.
مهدی چمران عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب د رگفت و گویی در واکنش به ارائه لیست 60 نفره پایداری با تاکید بر اینکه لیست اصلی اصولگرایان، فهرست شورای ائتلاف خواهد بود، گفت:«معنی این حرف پایداری را که دو لیست باشیم، باز هم متحدیم، نمیدانم. شورای ائتلاف فهرست و لیستی که از مجموعه احزاب و تشکلهای کنونی میدهد به عنوان لیست اصلی خواهد بود. از همه هم دعوت و دست و پای همه بوسیده شده تا بیایند با هم متحد باشیم. تا حالا هم عموم گروهها به شورای ائتلاف پیوستهاند؛ معنی وحدت همین است.»
فارغ از اشتراکات دو لیست جبهه پایداری و نیروهای انقلاب تاکنون، نکته قابل توجه استفاده نکردن هردو لیست از ظرفیت نمایندگان فعلی تائید صلاحیت شده تهران است. بهطوری که اتخاذ چنین رویکردی در ارائه لیستهای انتخاباتی در میان دورههای گذشته نیز اگر نگوییم بیسابقه، کمسابقه بوده و این پرسش را پیش میکشد که چرا در این لیستها از تجربه و ظرفیت نمایندگان دوره دهم استفاده نشده است؟ چرا اصولگرایان بدون توجه به این ظرفیت فقط به گرایشات سیاسی توجه کرده و کاری به این تجربه و تخصص ندارند؟
این رویه را اصلاح طلبان در انتخابات دهمین دوره مجلس هم به کار گرفتند و بدون توجه به ظرفیت نمایندگان تهران در دوره نهم لیستی بدون حضور آنان بسته و برای این کار هم به خود میبالیدند اما نتیجه استفاده نکردن از نمایندگان متخصص با تجربه چندساله نمایندگی در مجلس بود که آثار آن در بررسی طرحها و لوایح در مجلس به وضوح مشاهده میشد.
در مجموع سوال اساسی این است که چرا اصولگرایان و اصلاحطلبان تنها در تهیه لیستهای انتخاباتی به گرایشات سیاسی توجه میکنند و اساسا نگاه و توجهی به عملکرد و تخصص و تجربه داوطلبان ندارند؟ آقایانی که در مصاحبهها و تریبونها دم از تلاش برای پیشرفت کشور وعبور از گلوگاهها و مشکلات به خصوص در شرایط حساس فعلی می زنند چرا وقتی نوبت به خودشان میرسد فقط به فکر منافع جناحی و سیاسی هستند؟
مگر نه اینکه مقام معظم رهبری در بیاناتی شاخصهای انتخاب درست و خصوصیات فرد منتخب را تبیین کردند پس چرا به آن توجهی نمی شود؟ رهبر معظم انقلاب تاکید کردند: باید فردی را برای مجلس انتخاب کرد که مؤمن، انقلابی، شجاع، دارای روحیه جهادی، کارآمد و به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشد،فردی که از سخن گفتن بر ضد فلان قدرت خارجی هراس دارد، لایق نمایندگی مردم با عزت، مقتدر و شجاع ایران نیست. باید افرادی را انتخاب کرد که بتوانند پرچم عدالت اعم از عدالت اقتصادی، حقوقی و سیاسی را در کشور برافراشته نگه دارند.
با توجه به این بیانات حال که شورای نگهبان کاندیداهای تائید صلاحیت شده تهران را اعلام کرده آیا اصولگرایان در تنظیم لیست خود علاقهای به حضور این افراد نداشتهاند یا اینکه اصلاحطلبان ترجیح دادهاند آزموده را دوباره بیازمایند و تجربه قبلی را تکرار کنند؟
با در نظر داشتن شرایط کشور و وجود اختلافات شدید میان گروههای مختلف اصولگرا باید دید که چقدر اصولگرایان منافع جناحی و سیاسی خود را بر منافع ملی ترجیح میدهند و ملاکشان در معرفی کاندیداها و لیستها عبور کشور از شرایط فعلی و پیشرفت روزافزون است وبه معنای واقعی کلمه به دنبال حرکت به سوی «ایرانی سربلند» هستند.