محمدمهدی عسگرپور، داور بخش اصلی سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر، بخشی از پشت پردههای این دوره از جشنواره را تایید و در عین حال از روندهایی رونمایی کرد که جای تامل دارد؛ روندهایی نظیر خروج یکی از داوران به واسطه انتخاب یکی از بازیگران و همچنین دورویی فراگیری که سالهاست سینمای ایران را با آسیبهای جدی مواجه نموده است و نمیتوان منکر تاثیرات آن بر وضعیت کنونی مهمترین رویداد فرهنگی ایران شد.
به گزارش «تابناک»؛ پس از مجموعه نقدهای مطرح درباره سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، تنها محمدمهدی عسگرپور داور بخش اصلی (سودای سیمرغ) سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر از جمع نه داور این بخش و همچنین داوران بخش نگاه نو، خود را در معرض پاسخگویی قرار داد و با حضور در برنامه شهر فرنگ با اجرای حمیدرضا مدقق، برخی روندهای این دوره از جشنواره فیلم فجر را تشریح کرد و بر بعضی حواشی که غیررسمی در فضای رسانهای مطرح شده بود نیز تلویحاً صحه گذاشت.
در ابتدا شاهین امین، منتقد سینما که در مقابل عسگرپور قرار داشت، با طرح مساله گفت: انتظاراتمان از جشنواره فجر بالا رفته است؛ یعنی اشکالات در ساختارهای سینمایی وجود دارد که همه انتظار دارند توسط دبیر جشنواره، برگزارکنندگان و داوران مرتفع شود، در صورتی که این اتفاق نمیتواند بیفتد. یک اتفاقی هم در چند سال گذشته افتاده که همه توقع دارند جایزه ببرند و به یک جایزه هم راضی نیستند و انگار تعداد مهم است؛ یعنی انگار جایزه اصل ماجراست و همه مدعیاند. عوامل فیلم روز صفر که پنج جایزه برده، نمیآیند و قهر میکنند. اصلاً این رفتار برای من حیرت انگیز بود. بعد یک بیانیه منتشر میکنند که ما نمیخواهیم کنار مدیران فرهنگی که [اصرار بر جا انداختنِ مسیری دارند که شایسته سینمای ایران نیست]. یعنی پنج روز پیش نمیدانستند این مدیران همان مدیرانند؟!
امین یادآور شد: سالهای قبل نیز هر کسی که جایزه بود و نبرده بود نیز اعتراض میکرد. من نمیدانم، ما دور هم جمع شدهایم که کمک به سینما کنیم و یا حداقل درباره سینما حرف بزنیم، ولی انگار اصل ماجرا از بین رفته است. در این سینما آدمهای بزرگی بودند که هرگز جایزه بردن مسالهشان نبوده، مثلاً عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، رضا میرکریمی، بهرام بیضایی، کیانوش عیاری، رخشان بنیاعتماد و آدمهای معتبر دیگر به جایزه بردن یا نبردنشان اعتراض کردند؟ فیلم مادر علی حاتمی یک یا دو جایزه در سینمای ایران برده، اجارهنشینها در سال اکرانش که فیلمهای فوق العادهای هم حضور داشتند هیچ جایزهای نبرد، درباره الی یک یا دو جایزه برد و فیلمی جایزه برد که اصلاً در حدش نبود. حالا چه اتفاقی افتاده که در این سالهای اخیر همه معترضند؟
مشابه چنین جشنوارهای در دنیا نداریم / بخشی از تماشاگران جشنواره بولتن نویسها هستند
عسگرپور در واکنش به این پرسش، دعوت کرد هویت جشنواره فجر مرور شود و در این زمینه گفت: از قضا من فکر میکنم سینماگران متوجه هویت جشنواره فجر شدند؛ اما برخی استفاده و برخی سوءاستفاده میکنند. ما با جشنوارهای مواجه هستیم که مشابهی در دنیا ندارد و هیچ جای جشنوارهای با مختصات جشنواره فجر نمیتوانید پیدا کنید؛ جشنوارهای 5، 7 یا 9 داور باید به 17 رشته جایزه بدهند. چنین چیزی امکان پذیر نیست. جشنوارهای نمیتوانید پیدا کنید که تمامی فیلمهای اکران نشده سال آن کشور را در یک سبد در اختیار مخاطبان خودش قرار دهد.
دبیر ادوار پیشین جشنواره ملی فجر گفت: جشنوارهای نمیتوانید پیدا کنید که مردم بسیاری با شکلهای مختلف در آن حضور مییابند؛ بخشی از تماشاگران جشنواره، حرفهایهای سینما هستند، بخشی منتقدین هستند، بخشی مردم عادی هستند، بخشی مردمی هستند که یک بار در سال میآیند و فیلمها را در اینجا میبینند. بخشی هم بولتن نویس هستند و میآیند یک بار همه فیلمها را میبینند و در طول سال خوراک دارند، برای اینکه چگونه میتوانند با این سینما مقابله کنند و انگار پرونده سازی که شکلهای مختلف در این سالها داشته است؛ بنابراین، ما با یک معجون عجیبی مواجه هستیم که از نظر من سالهاست غیرقابل اداره شده و این شکل اجرا اساساً مدیریت جشنواره را غیرقابل اداره کرده است.
عسگرپور درباره رویکرد سینماگران گفت: بخشیشان متوجه شدند این هویت مخدوش و به هم ریخته جشنواره میتواند به اکران فیلمشان کمک کند. بخشیشان هم متوجه شدند که اینجا جایی است که میتوانند معامله کنند و بخشیشان متوجه شدند که اینجا جایی است که میتوانند در یک زمانی که ده روز یا دو ساعت اختتامیه باشد، یک پروپاگاندایی برای فیلمشان ایجاد کنند که تا یک سال بتواند کار کند. از طرفی داوران باید تعداد بالایی از این فیلمها را ببینید و درباره جوایز متعدد صدا، گریم و... تصمیم گیری کنند که غیرممکن است.
جوایز جشنواره را کاهش دادم اما دبیر بعدی افزایش داد
دبیر پیشین جشنواره فجر یادآور شد: در دورهای که من دبیر جشنواره بودم این جوایز را حذف کردم که برخی سینماگران با پالسهای غلط به مدیران سینما که این جوایز باعث افزایش انگیزه جوانان میشوند باعث بازگشت این جوایز شدند، حال آنکه آن اشخاص پنج یا شش سیمرغ داشتند و حالا دنبال سیمرغ هفتم یا هشتم بودند. مدیران هم نه تنها این سیمرغها را بازگرداندند، بلکه تعدادی نیز به آنها افزودند و به مرور این سیمرغها افزوده شد. در این شرایط ما فراموش میکنیم که آیا با یک جشنواره مواجه هستیم به عنوان یک رقابت یا با یک مهمانی مواجهیم که مهمانانش نباید دلشکسته بروند. کافی است یک مدیری پیدا شود بگوید این سیمرغ و لوح تقدیر چند است؟ دو تا بیشتر بزنیم. این بحث مدیریت جشنواره است که اگر به داوران هم منتقل شود، بدشان نمیآید که جوایز بیشتری بدهند تا کمتر بازخواست شوند.
او درباره اینکه با وجود این نقدها چرا داوری جشنواره فجر را پذیرفته، گفت: من در تمامی سالها که این جوایز بازگشت، داوری را نپذیرفتم؛ اما امسال یک بحثی شد درباره تحریم و من دیدم جشنواره فجر که درست است، توسط دولت برگزار میشود اما همه سینماگران میدانند، کما اینکه حضورشان این را گفت که این جشنواره پاره تن سینمای ایران شده است. من با توجه به اینکه دیدم این فضا آسیب زننده برای سینما ایران است، علی رغم آشفتگی حتی در تعاریف که یک فیلم ارزان با فیلمهای بسیار گران رقابت میکنند و شرایط رقابت نیز منصفانه نیست، پذیرفتم داور این دوره از جشنواره باشم.
تایید تلویحی ممانعت سعید راد از اهدای سیمرغ به جواد عزتی
شاهین امین ادامه بحث را در پیش گرفت و گفت: یک فضایی در این ده سال شکل گرفته که فیلمهای خلوت و آرام کمتر مورد توجه قرار میگیرند و مثال امسالش نیز «آتابای» است که خیلی فیلم خوبی بود و در داوری نهایی دیده نشد و با فاصله «تومان» نیز بود. پارسال «قصرشیرین» بود. درباره «آتابای» مشخصاً فیلمنامه و بازی هادی حجازی فر دیده نشد و حتی جواد عزتی هم نبود. در واقع فیلمهای خلوتتر آسیب میبینند.
عسگرپور در پاسخ تاکید کرد: به هر حال ممکن است سلیقه داوری من یا دیگری آن چیزی نباشد که اعلام شد ولی ما همه پذیرفتیم و علی رغم اختلاف نظر به جمع بندی رسیدیم. ممکن بود درباره یکی از کاندیداها پنج به چهار شویم ولی بعد از مدتی ممکن بود به جمعی بندی نرسیم؛ بنابراین، معیار را همان رای گیری نهایی گذاشتیم و از قضا درباره یکی از گزینههایی که آقای امین گفت، آرا خیلی نزدیک بود.
او درباره اینکه این خبر غیررسمی داوران قصد داشتند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل را به جواد عزتی برای فیلم آتابای بدهند اما سعید راد به شدت با این انتخاب مخالفت و حتی جلسه را ترک کرده و گفته من اصلاً شرکت نمیکنم، این اتفاق را تکذیب نکرد و در عین حال با وجود اصرار چند باره مجری زیر بار تایید نیز نرفت و تاکید کرد، چنین بحثهایی با حضور شخص سعید راد قابل طرح است که عملاً تایید تلویحی چنین واکنشهایی از سوی سعید راد بود، چون قاعدتاً اگر چنین اتفاقاتی رخ نداده بود، عسگرپور این موضوع را نیز نظیر برخی موضوعات دیگر به صراحت تکذیب میکرد؛ واکنشی که نشان میدهد این دوره از داوری جشنواره فجر نیز کمحاشیه نبوده و برای عدم درز حواشی به بیرون تلاش قابل توجهی شده است!
یک سالهایی گفتند اگر برندگان در سالن نباشند، ما جایزه را به دیگری میدهیم
این داور جشنواره فجر با اشاره به اینکه وقتی جشنواره هر فیلمی با هر موضوعی را میپذیرد، مبنای داوریها مسائل فنی میشود، گفت: یعنی بررسی میشود که فیلمنامه نقطه عطف درستی دارد، ریتم درستی داشته یا شخصیت پردازی در آن به درستی صورت پذیرفته و مسائل فنی مورد توجه قرار میگیرد. داوران هم از کره دیگری نیامدند و از همین محدوده سینمای ایران هستند. حالا ممکن است با برخی داوران نیز تماسهایی گرفته شده باشد که آن هم از نظر من اشکالی ندارد.
عسگرپور در پاسخ به این ابهام که چطور میشود، بلافاصله پس از اعلام نامزدها یا حتی قبل از اعلام نامزدها، برخی از عوامل که فیلمشان در جشنواره است، از برگزیدگان اطلاع دارند و پیشاپیش تصمیم میگیرند که نیایند، گفت: چون ما در کشور ایران زندگی میکنیم. اینکه در این سالها ممکن است در هیات داوران کس یا کسانی وجود داشته باشند که بعد از پایان جلسه داوران تماسهایشان برقرار میشود یا تماسخورشان خوب است، همیشه محتمل بوده است. در عین حال همین که رایها را مینویسید و برای تایپ میرود، ممکن است اتفاق بیفتد. البته سیستم جشنواره در این سالها خیلی امانتدار بوده اما به هر حال بعضی وقتها دفتر جشنواره شبیه چهارراه حوادث میشود و تهیه کننده گان مختلف میآیند و یک چیزهایی میشنوند.
او درباره عدم حضور نامزدها در اختتامیه گفت: این بخشی از فرهنگ ما شده و فقط محدود به سینما نیست و میبینیم در جای دیگر وقتی رئیس جمهوری انتخاب میشود، روسای جمهور پیشین با وجود اختلاف سلیقه شدید میآیند و کنار هم میایستند و عکس میگیرند اما در کشور ما اصلاً گذشته را دیگر قبول ندارند. در فضای سینمایشان نیز این یک پروتکل است که سوای اینکه ببرند یا ببازند در مراسم اهدای جوایز شرکت میکنند. در اینجا این پروتکل نشده که منِ هنرمند حتی اگر برنده نهایی نشدم، برای حفظ کیان سینما و جشنواره، باید در مراسم حضور داشته باشم. این اصلاً دیگر جزو اخلاق سینمای ایران نیست. اگر کسانی که نامزد میشوند، در صورتی که مطمئن باشند برنده هستند، میآیند. این اصلاً خودش یک رفتار مدیریتی هم ایجاد کرده است. یادم است یک سالهایی این اتفاق افتاده که گفتند اگر برندگان در سالن نباشند، ما جایزه را به دیگری میدهیم. معنایش این بود که آقای دبیر یا مجری نگاه میکند و میگوید جایزه آقای فلانی که نیست میدهیم به این آقا؛ اینقدر طنز.
روی صحنه اختتامیه با تبختر میفهمانند از شما ناراحتند و برای یک سال قهرند!
عسگرپور درباره رفتار کارگردانی که جایزهاش را روی صحنه به فیلمبردار، تدوینگر یا طراح صحنهای که جایزه نگرفته، تقدیم میکند و اینکه آیا این رفتار را توهین آمیز (به نشانه فقدان قدرت تشخیص داوران) تلقی میکند، گفت: نه تنها میتواند این توهین به هیات داوران تلقی شود که از نظر من گاهی هست و گاهی نیست، بلکه ما بعضی از دوستانمان با تبختر و یک جوری میخواهند بفهمانند من از تویی که دوستم هستی و در این مورد رای ندادی، ناراحتم و حواست باشد که در سال با هم قهر خواهیم بود! من اصلا این آمادگی را داشتم که سر این ماجرا با یکسری از دوستان نزدیک یک سال قهر باشم و متاسفانه این بخشی از فرهنگ ما شده است.
او افزود: چرا؟ چون ده تا پانزده نفر هستند که دوست دارند بیش از هفت سیمرغ بگیرند. معنایش این است که آن کارخانه سیمرغ سازی که امسال ایرانی بود، باید زیاد تولید کند! به همین دلیل ما دورهای داشتیم که جایزه ویژه یا بهترین فیلم به دو فیلم دادند که اثر وضعیاش تا امروز میآید. این نوع سیمرغ درمانی نتیجهاش این وضعیت میشود. دورهای که یکی از سینماگران پس از گرفتن سیمرغ، آن را زمین گذاشت و سخنرانی کرد که پیام داشت، به برگزارکنندگان جشنواره این پیغام را دادم که درست است که با جشنوارهای مواجهیم که اهدافش گم شده اما ما باید از حیثیتمان خودمان مراقبت کنیم.
عسگرپور متذکر شد: در خیلی از نقاط دنیا اگر کسی چنین کارهایی کند یا بگوید من نمیآیم بگیرم، مدتها در محدوده تحریم آن جشنواره قرار میگیرد. اینجا با تغییر مدیریتها نگرشها عوض میشود و اگر دولت عوض شود که به طور کل مدیر جدید میآید و میگوید من باید دلجویی از آنهایی کدام که تحت ظلم قرار گرفتند! برای آن آقایی که بیاحترامی کرد، یک سیمرغ اختراع میشود تا از او دلجویی شود. در چنین شرایطی نمیتوانید خیلی توقع داشته باشید در این سینما کسی به کسی احترام بگذارد.
او در بخشی از سخنانش به دورویی در سینمای ایران اشاره کرد و متذکر شد در برخی دورهها، داوران مواضع علیه همکارانشان میگیرند اما وقتی روی صحنه حاضر میشوند از لفظ استاد استفاده میکنند که باید این رفتار از سینمای ایران حذف شود.