به گزارش «تابناک»؛ داغ شدن بحث رفتن این دو برند معروف، برای چندمین بار در سالیان اخیر یک احساس دو گانهای را در میان ایرانیان برانگیخت: از یک سو عدهای با غلظت و شدت و البته از روی غیرت، به مدیران هشدار میدهند در آیندهای نزدیک یا دور، نباید اجازه ورود مجدد این دو شرکت را به بازار ایران بدهند؛ تا جایی که سخنگوی وزارت خارجه ایران هم با تهدیدی ملایم به این دو شرکت گوشزد کرد که ایرانیان دوستان زمان سختی را فراموش نمیکنند، ولی آنان که رفته اند باید بدانند که ورود مجدد آنان به ایران سخت خواهد بود.
از سوی دیگر، تجربه خروج شرکتهای فرانسوی رنو و پژو علیرغم تعهداتی که به ایران داشتند و بازگشت مجدد آنان به دلیل نیازی که به حضور آنان در صنعت خودروسازی احساس میشد، این احساس را در بین برخی دیگری از ایرانیان به وجود آورده که نه توان این را داریم که به این شرکتها اجازه بازگشت ندهیم و نه منطق اقتصاد میپذیرد که چنین اقدامی صورت پذیرد.
آنان که مخالف حضور مجدد برندهایی که در دوران تحریم ایران را رها کرده اند، هستند، معتقدند که باید تولید داخلی را تقویت کرد تا به تدریج جایگزین دو برند مشهور کرهای در ایران و در بازار وسایل خانگی شوند. با وجود این، تجربه خودروسازها با داشتن یک بازار انحصاری، این افراد را در تصمیم شان مردد میکند، چون بازاری به وسع بازار لوازم خانگی ایران، اگر رقیب خارجی نداشته باشد، میل به تولیدات بی کیفیت پیدا میکند و صرفا معضلی بر معضلات کشور میافزاید. شاید یک راه این باشد که در دوران کنونی، تولیدکنندگان داخلی، خود را تقویت کنند، اما آماده رقابت با محصولات خارجی هم باشند؛ در این صورت میتوان ورود برندهای خارج شده از ایران را سخت و دشوار و در مقابل، شرکتهای خارجی دیگر، با کیفیتتر و به صرفهتر را برای رقابت با محصولات داخلی، وارد بازار ایران کرد.
برخی دیگری معتقدند که بازار محصولا خانگی مانند خودروسازی، هیچگاه انحصاری نمیشود، چراکه در شرایط کنونی نیز، این بازار در بین تولیدکنندگان داخلی هم بازار پر رقابتی است و هیچگاه در نبود شرکتهای خارجی معروف، دچار انحصار نمیشود و آنقدر رقابت هست که تولید کننده داخلی به سرنوشت، خودروسازها دچار نشوند. مضافا اینکه در این بازار، همواره در کنار تولیدات داخلی، ورود کالای قاچاق هم صورت گرفته و به نظر هم نمیرسد در آیندهای نزدیک، قاچاق کالاهای برقی و لوازم خانگی هم به پایان برسد.
با وجود این عده دیگری بر این باورند با وجود استفاده از فرصت تحریم در دوران کنونی، امروز هم تولید کننده داخلی، وسایل خانگی را از چین وارد و در بسته بندیهای جدید آن را به عنوان تولید داخل، در بازار توزیع میکند. این عده معتقدند در صورت انحصار، به جای خدمت به تولید ایرانی، این لوازم خانگی ساخته شده در کشور چین و یا کشورهای مشابه است که از حمایت دولت ایران برخوردار خواهند شد؛ لذا این دسته هم هرچند با ورود مجدد شرکتهای خارج شده از ایران موافقند، با ایجاد انحصار هم مخالفند.
آنچه قطعی به نظر میرسد، این که دوران کنونی برای تولیدکنندگان لوازم خانگی، یک فرصت است. از این فرصت آنان میتوانند استفاده کنند و تولیدات خود را به درجهای از کیفیت برسانند که بعدا نگرانی از رقابت با محصول مشابه خارجی نداشته باشند، بلکه امید به صادرات محصولات خود به خارج از کشور را هم داشته باشند. ممکن هم هست که این فرصت را هم هدر دهند و به جای ارتقای کیفیت، به دنبال سود بیشتر در بازار بدون رقیب کنونی باشند. نکته مهم این است که بازار وسایل خانگی حتما انحصاری نخواهد ماند؛ در چنین وضعیتی قدرت رقابت را از دست خواهند داد و بازار خود را مجددا به رقبای خارجی واگذار خواهند کرد.
اما صرف نظر از دلایل اقتصادی دو نکته در اقتصاد سیاسی هم در این زمینه قابل بررسی است؛
نخست: گاهی در مذاکرات برای حصول به یک توافق سیاسی و امنیتی بزرگ، توافقهای حاشیه ای، اما کلی در مورد همکاریهای اقتصادی هم صورت میگیرد که این توافقات هرچند نه رسمی، اما عملا شرط همکاری برخی کشورها تلقی میشود؛ لذا نمیتوان فعل و انفعالات حوزه اقتصادی را فقط از زوایه دید اقتصادی داخلی ایران جستجو کرد.
دوم: برخی تحلیلگران مدعی اند که توافقات اقتصادی بزرگ با کشورهای دیگر، خود به خود امنیت زاست و اگر کشورهایی با شرکتهای بزرگ و صاحب نام در پنج قاره جهان همکاری و سرمایه گذاری مشترک داشته باشند، این همکاریها خودکار، برای آن کشور امنیت به بار میآورد، چون سرمایه هم به جایی میرود که امنیت باشد و هم خود برای بقا میل به تولید و ارتقا امنیت محل سرمایه گذاری دارد.