سال 98، برای بازارسهام سالی تاریخی و به یادماندنی است. چرا که در این سال، بورس اوراق بهادار رکوردهای جدید را ثبت کرده و از طرفی بازدهی حدودا 200 درصدی را تجربه کرده است.
به گزارش بورس تابناک، البته که فراموش نکنیم، یکی از دلایل عمده این خوش شانسی بازار سهام، در کنار اتفاقات و روندها و بهبود یا ثبات برخی نرخهای جهانی (تا پیش از شیوع کرونا در سراسر جهان)، محدودیت سرمایه گذاری در سایر بازارهای موازی در داخل کشور بود. برای مثال در بازار ارز، بانک مرکزی قوانینی را اجرا کرد که مانعی برای اقدامات سفته بازانه بود. یا در بازار مسکن، افزایش نرخ متوسط هر متر آپارتمان در تهران به محدوده 14 میلیون تومان، حجم ریالی سرمایه گذاری را افزایش داد. از طرفی جابجایی و انتقال پول در شبکه بین بانکی نیز دچار محدودیتهایی شد. چرا که از اوایل بهمن ماه بانک مرکزی با صدور بخشنامهای انتقال وجه بیش از ده میلیارد ریال را منوط به ارائه اسناد مثبته دال بر هرگونه معامله، قرارداد و یا علت انتقال پول کرد. در این میان، با انتشار اخباری در خصوص دریافت مالیات بر عایدی سرمایه و همچنین معافیت خرید و فروش سهام از این مالیات، نگاه ها را به سوی بورس برگرداند. در این شرایط، بازار شاهد ورود پولهای جدید، در حجمهای جدید بود. به صورتی که ارزش معاملات به بیش از 7 هزار میلیارد تومان در روز رسید. رقمی که در سالهای قبل ( 96 و ما قبل) به زحمت به محدوده 150 میلیارد تومان در روز میرسید. با انتشار اخبار روزانه از افزایش و صعود بازار، استقبال و درخواست مردم برای حضور و استفاده از این فرصت چند برابر شد. به گونهای که در استانهای مختلف شاهد تشکیل صف مردم در برابر شعب کارگزاری پیش از آغاز ساعت اداری، جهت دریافت کد بورسی بودیم. البته که کرونا هم نتوانست مانع تشکیل این صفها بشود و این روزها نیز علاوه بر تاکید وزارت بهداشت به رعایت فاصله گذاری اجتماعی، کماکان شاهد تشکیل صفوف مردم، حتی بدون فاصله 1.5 متری در مقابل شعب کارگزاریها هستیم. با این حال، اما عدهای جهت ترغیب و تشویق به حضور در بازارسرمایه، با شعارهای جذاب و خوش آب و رنگ مردم را جهت انجام امور ابتدایی وسوسه کردند. در این جا قرار است به شرکتهایی که سال گذشته برای نخستین بار وارد بازارسهام شده اند، یعنی وضعیت عرضههای اولیه نگاهی داشته باشیم.
در پایان به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که آیا بورس میتواند برای افراد تازه وارد شغل دوم و درآمد اول باشد یا خیر؟
سال گذشته از اوایل اردیبهشت ماه تا آخرین روزهای اداری، 23 شرکت برای نخستین بار وارد بازار سهام شدند. خرید و حضور در عرضه اولیه این شرکتها با توجه به استقبال مردم و ثبت سفارش خرید، به طور کلی به 6 میلیون و هشتصد هزار تومان سرمایه نیاز داشت. در واقع هر کس با حدود 500 هزار تومان پس انداز ماهانه میتوانست در تمام عرضههای اولیه شرکت کند. همانطور که نمودار زیر نشان میدهد این عرضههای اولیه همواره روند سودآور داشته اند. (لازم به ذکر است در محاسبات از قیمت پایانی و همچنین آخرین روزی که نماد صف خرید بوده، استفاده شده است. به همین سبب نمادهایی که روزهای پایانی سال عرضه شدند همچنان صف خرید بوده و احتمالا درصد سودآوری بالاتری را ثبت خواهند کرد)
کل بازدهی ریالی سرمایه اولیه نیز به رقم 4 میلیون تومان میرسد. یعنی هر نفر میتوانست در مدت یک سال فقط با خرید عرضههای اولیه حدودا 60 درصد سرمایه اولیه خود (6 میلیون و 800 هزار تومان) بازدهی کسب نماید. لازم به ذکر است که این رقم بازدهی بیش از 7 برابر یارانه دریافتی هر نفر در یک سال است. (کل یارانه یک نفر در 12 ماه سال 546 هزار تومان است.) پس در اینجا میتوان گفت خرید عرضههای اولیه و فروش در اولین موقعیتی که نماد دیگر بازدهی 5 درصدی کسب نمیکند میتواند 7 برابر یارانه هر نفر سود داشته باشد. اما از لحاظ درآمدی اگر مجموع دریافتی یک نفر را به طور حداقلی در سطح 36 میلیون تومان در نظر بگیریم، کل سود حاصل از مشارکت در عرضههای اولیه، فقط یک دهم مجموع حقوق دریافتی خواهد بود و در برابر آن، مبلغ ناچیزی است.
هرچند حضور و سرمایه گذاری در بازار سهام در سال گذشته و حتی در بلند مدت، سودآوری مناسبی داشته، اما توجه شود که بهره برداری از این بازدهی نیاز به دانش، تخصص و به روز بودن اطلاعات اقتصادی دارد. در واقع اگر همه قرار است با توجه به شعار بورس شغل دوم، درآمد اول وارد بازار سهام شویم، اگر اصول اولیه و همچنین دانش و اطلاعات نداشته باشیم، این شعار تحقق نیافته و جز سرابی برایمان نخواهد بود.