رئیس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران در یادداشتی شدیداللحن نسبت به نامه نگاری برای آزادی محمد امامی متهم بانک سرمایه و دیگر پروندهها واکنش نشان داد و تاکید کرد: «حقیقتا چه بر سَر ما و این سینمای نجیب آمده که در مواجهه با خائنینِ به مُلک و میهن این چنین وامانده و اختیار از کَف دادهایم؟ چه در خفا و مَرعا بر ما گذشته که متهم به اختلاس بانکی را چهره موثرِ فرهنگ و هنر کشور می دانیم؟»
به گزارش «تابناک»؛ پرونده بانک سرمایه، گروه بزرگی از متهمان را دارد که یکی از اصلیترین آنها به گواه اظهارات نماینده دادستان تهران و نماینده بانک مرکزی در دادگاههای علنی ـ که متن آن در خبرگزاری صداوسیما و خبرگزاری قوه قضاییه منتشر شده ـ محمد امامی است. حال در شرایط کنونی، گروه کوچکی از اهالی سینما و چند منتقد سینما، نامهای خطاب به رئیس قوه قضاییه ارسال کردند که ضمن تمجیدهای گسترده از سرمایه گذار سریال شهرزاد و چند فیلم سینمایی دیگر، خواستار آزادی او به بهانه کرونا شده بودند؛ نامهای که از زمان انتشار رسمیاش با ریزش امضا مواجه بوده و اسامی که امضاهایشان زیر این نامه درج شده بود، یک به یک امضای این نامه را رد کردند.
در ادامه نیز گروهی از کارگردانان از جمله داریوش مهرجویی، کیومرث پوراحمد، رضا درمیشیان، علیرضا داودنژاد، محسن امیریوسفی و... در نامهای بدون مخاطب، خواستار آزادی گروههای دیگری از زندانیان شدند که با اتهامات امنیتی و نظایر اینها مواجه بودند؛ نامهای که طعنه و پاسخی به نامه آن گروه برای آزادی محمد امامی بود و واکنش گستردهای در فضای مجازی داشت و به خوبی نشان داد، گروه بزرگی از اهالی سینما با آن گروه که نامه برای متهم بانک سرمایه نوشتهاند، همراستا نیستند و مخالف چنین رفتارهایی هستند که به اعتمادعمومی به سینمای ایران ضربه میزند.
سپس شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران متشکل از چهار نهاد اصلی تهیه کنندگان یعنی «اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران»، «مجمع فیلمسازان سینمای ایران»، «کانون تهیه کنندگان» و «انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران» نسبت به تبعات این نامه برای سینمای ایران به امضاکنندگان چنین نامهای هشدار داد و از قضا بلیه دهه نود سینمای ایران را «سرمایههای بیحساب و کتابی» خواند «که به قصد پولشویی وارد صنعت سینما شد».
اکنون سیدضیاء هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران در یادداشتی شدیدالحن نسبت به این وضعیت واکنش نشان داد و در یادداشتی به تشریح وضع موجود و عواقب آن پرداخت. هاشمی در این یادداشت تاکید کرد: «این روزها که یکی از مُختَلسین بانکی در انتظار ادامه مُحاکمه است، اَقلی از همکارانمان با اِدعای نیت انسان دوستانه تقاضای مرخصی او را داشته و بنای ایفای نقش تاریخی خود در حمایت از مُتهمی را دارند که مُستندِ به اَمارات، شواهد و مدارک 26 ماه است در بازداشت موقت به سر میبرد. در این وانفسای آلوده به زَر و سیم، راهزنان را سرباز ایران مینامند و چُنان از آبرو برایش مایه میگذارند که چونان حَمله داری ست بلدِ راه و اَمینِ جَماعت! حقیقتا چه بر سَر ما و این سینمای نجیب آمده که در مواجه با خائنینِ به مُلک و میهن این چنین وامانده و اختیار از کَف دادهایم؟»
سیدضیاء هاشمی ادامه داد: «چه در خفا و مَرعا برما گذشته که متهم به اختلاس بانکی را چهره موثرِ فرهنگ و هنر کشور می دانیم؟ روزگاری از فَخرِ کانی مانگا، کرخه تا راین، اجاره نشین ها، ناخدا خورشید، هامون، سگ کشی و... سرخوش بودیم و امروز چنان به خاک مَذِلَت نشسته ایم که مایه ی عزت و احتراممان در جهان شده، آثار تولید شده با لاشههای اختلاس و فروش قیر و سودهای نامشروع بیت کوین که به قطع جز به وَلدی نامشروع مختوم نخواهد شد.
بی مایهگانِ عزت و آبرو به پشتوانه خَراجِ بدست آمده از چپاول ملت، هوابُرد شدهاند در میانه ی حیرانی سینما و چونان دِلبرکانِ غمگین جاخوش کرده اند! در حالی که سینمای ایران مالامال است از میراثِ هنرمندانی که با عشق به مردم آثاری پاک تولید کردند و امروز میراث خوران با پول های کثیف...! و مگر می شود با دستمال کثیف شیشه را تمیز کرد؟»
این تهیه کننده پرسابقه سینمای ایران متذکر شد: «بلاشک مسئولیت مَنع ورود سرمایههای مشکوک در سینما با مدیران است! امروز عواقب و طبعات این سکوت حَقیرانه و همراهی و همکاری در برابر این حجم از پولشویی در سینما بر هیچ چَشم حقیقت طلبی پوشیده نیست! با این حال همه ما در صِیانت از سینما مسئولیم! و نباید اجازه دهیم طُعمه رانت خوارانِ ریش دار شویم! ولی متاسفانه کنار کسانی قرار گرفته ایم که چونان باتلاقی هرکه را با هر نیتی در خود فرو میبرند
آنچه در این بزنگاه نباید مغفول واقع شود، نقش مدیران دولت و دستگاههای ناظر و بازرسی در شناسایی این افراد بوده که قصور در این تکلیف غیر قابل اِنکار است؛ چرا که اَیادی آنان همچنان در کمال وقاحت و با حمایتهای پیدا و پنهان، و آسودگی خاطر و بدور از هرگونه نظارت و محدودیتی ریشه فساد و پولشویی در سینما را هرس و مقاوم میکنند و سَرشاخههای آنها چُنان در نظام بانکی جولان دادهاند که این حجم از تبانی، تطمیع و زدوبند های سازمان یافته در تصاحب مال نامشروع، گواه مُتقنی ست بر ناکارآمدی و تقصیر بِلاتردید دستگاه های نظارتی و قضایی دوره ی وقوع آن!»
او درباره وضعیت کنونی سینما نیز خاطرنشان کرد: «و اما امروز در عین اِنفعال دولت، دستگاه قضا با اِراده ای محکم بنای برخورد جدی با مُفسدین اقتصادی را دارد که ضمن سپاس از این همت بلند، انتظار می رود بدلیل تاثیرات مُخربِ ورود سرمایههای مشکوک به حوزه فرهنگ که متاسفانه کماکان نیز استمرار داشته، در شناسایی آنان و مُحاکمه فوری متهمین، اِهتمام ویژه داشته و اجازه ندهند با اِطاله ی دادرسی، فرصت عَرض اَندام وَقیحانه را داشته باشند؛ که من به خویش نمودم صَد اِهتمام و نشُد.
و حرف آخر اینکه روزگار چنین نخواهد ماند، میرسد روزی که مدیران عافیت طَلب سِهلَتی سینمای ایران در محکمه اَفکار عمومی پاسخگوی تصمیماتِ غلطی باشند که اینچنین چوب حراج به تاریخ، فرهنگ و اخلاق در این کشور زده است! این چند صَباح را به ظاهر آسوده باشید، می رسد روزِ حساب!»