گچ کار ساختمان که برای دریافت طلب دستمزدش از مرد معمار وی را به قتل رسانده بود صبح روز گذشته در شعبه 2 دادگاه کیفری استان محاکمه شد.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از آخرین روزهای اسفند سال 96 با کشف جسد جوانی 32 ساله بهنام سجاد در محل سکونتش واقع در یک اتاقک استیجاری در منطقه لواسان آغاز شد. مأموران پس از بررسی صحنه قتل متوجه شدند که مقتول با 3 ضربه چاقو به ناحیه گردن و قفسه سینه به قتل رسیده است.
در ادامه تحقیقات مأموران اداره آگاهی از همسر مقتول بازجویی کردند که او عنوان کرد در زمان وقوع قتل در خانه نبودم اما بهتازگی متوجه شدم که با یکی از شرکایش اختلاف مالی داشته از اینرو ممکن است او در ماجرای قتل همسرم دخیل باشد. در هنگام بررسی بیشتر یکی از دوستان مقتول در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ که وقوع جنایت را به پلیس اطلاع داده بود، به اداره آگاهی آمد و گفت: شب جنایت من و سجاد در حال صرف شام بودیم که مردی بهنام احمد به خانه سجاد آمد و از من خواست تا آنجا را ترک کنم.
در ادامه خود مقتول هم از من خواست تا از آنجا بروم که من هم خانه را ترک کردم اما چند ساعت بعد برای اینکه مطمئن شوم اتفاق بدی نیفتاده با دوستم سجاد تماس گرفتم که تلفنش را پاسخ نداد. صبح روز بعد زمانی که برای رفتن به سرکار به خانه وی سر زدم، با جسدش مواجه شدم و موضوع را به پلیس گزارش کردم.
پس از اظهارات دوست مقتول مأموران شناسایی احمد را در دستور کار قرار دادند و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با انجام چهره نگاری موفق شدند چهره فرضی و اولیه از فرد ناشناس شب جنایت را به دست آورند و با انجام تحقیقات از اعضای خانواده مقتول، مشخص شد که این فرد احمد ۳۹ ساله گچ کار ساختمان و همکار سجاد بوده است که سرانجام با انجام اقدامات گسترده مأموران مشخص شد که قاتل با مشخصات دروغین در یکی از روستاهای شهرستان تربت حیدریه، بهعنوان کارگر ساده مشغول به کار شده است و مأموران پساز اعزام به این شهرستان روز ۴ شهریور سال 97 قاتل را دستگیر کردند.
احمد پساز انتقال به اداره آگاهی به ارتکاب جنایت با انگیزه مالی اعتراف کرد و پرونده به همراه متهم به دادسرا ارجاع شد و صبح روز گذشته متهم در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
در ابتدای جلسه دادگاه مادر و همسر مقتول بهعنوان قیم فرزند از دادگاه درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با تشریح روز جنایت گفت: ماجرای اختلاف ما به چند ماه قبل برمیگردد. سجاد معمار ساختمان بود و من هم بهعنوان گچکار با او کار میکردم تا اینکه پروژه تمام شد و سجاد باید 6 میلیون تومان به من پرداخت میکرد اما او این قضیه را قبول نداشت و پولم را پرداخت نمیکرد. تا اینکه آن شب سجاد با من تماس گرفت و گفت به خانهام بیا تا بدهی ات را پرداخت کنم من به آنجا رفتم که یکی از دوستانش آنجا بود. از او خواستم تا از آنجا برود و ما مشکل مالیمان را حل کنیم پس از آن سجاد به من گفت که فقط 2 میلیون تومان باید به من پرداخت کند. با اینکه از سهم من کمتر بود اما بهخاطر شرایطی که داشتم پذیرفتم و از او خواستم تا همان 2 میلیون تومان را به من پرداخت کند که او در کمال ناباوری گفت که در حال حاضر پولی ندارم. آنقدر عصبانی شدم که با چاقو ضربهای به او زدم و کارت بانکی اش را برداشتم و از او خواستم تا رمز کارتش را بدهد اما او مقاومت کرد و ضربه دوم را به او زدم و بازهم خواستم تا رمز کارتش را بدهد تا من مبلغ بدهیام را بردارم حتی به او گفتم رمز را بده تا به اورژانس زنگ بزنم و تو از مرگ نجات پیدا کنی اما او بازهم مقاومت کرد و سرانجام ضربه سوم را به سینهاش زدم که جان باخت. من هم کارت بانکی و تلفن همراهش را برداشتم و از آنجا رفتم.
وی در ادامه گفت: من قصد سرقت از او را نداشتم و قتل را میپذیرم اما در نظر داشته باشید که من فقط حقم را میخواستم. حتی قصد نداشتم مخفی شوم.
پساز اظهارات متهم و درخواست اولیای دم قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.