به گزارش «تابناک»، محمدرضا تابش نماینده مجلس دهم در روزنامه شرق نوشت: در چند روز اخیر که با مرگ برادر جوان و فرهیخته و عالمم دکتر محمد صوفی، متخصص و فعال محیط زیست و طبیعت که اتفاقا در هفته محیط زیست و بر اثر ابتلا به بیماری مهلک و مرموز کرونا رقم خورد، مواجه شدم، از میان پیامکهای ابراز همدردی و تسلیت، متنهایی از دانشجویان و فارغالتحصیلان و استادان، من را بهتزده و میخکوب کرد.
آنجا که گاهی با وجود موقعیت اجتماعی و تمکن مالی، دم از مهاجرت و حتی گلایه نمیزدند؛ بلکه به دلیل مشاهده نارواییها و شدتگرفتن فقر در جامعه و بروز پدیدههای خشن جرم و جنایت، نجیبانه «آرزوی مرگ» میکردند. یادآوری این مطلب اکنون که در حال نگارش آن هستم، رعشه بر اندامم میاندازد و اشکم را جاری میکند و این سؤال را به ذهنم متبادر میکند که: ما در قامت نسلی انقلابی با آرمان و ایمان مردم چه کردهایم که از شدت ناراحتی آرزوی مرگ میکنند.
بارها در پژوهشها و پایاننامهها و مقالات دانشجویانم از تابآوری (Resiliency) سخن به میان آورده شده است؛ واژهای که از علم فیزیک گرفته شده و به مفهوم بازگشتپذیری است. تابآوری بهمرور در حوزههای محیط زیست، سازمانها، هواشناسی، ساختارهای فیزیکی و مهندسی اماکن و بناها و شهرها، امنیت سایبری و حوزه اجتماعی وارد شد و به واژه و ارزیابی مهمی بدل شد که بر پایه آن مثلا در جنگل میزان جذب و تحمل فشارها، خطرات و تخریبهای بیرونی و سازماندهی و بازسازی درونی سنجیده میشود و نهایتا میزان تابآوری جنگل در برابر تهدیدات و اختلالات احتمالی مشخص میشود.
بر مبنای این تفکر جدید است که شهرها به نحوی از آسیبپذیری کمتر و انعطافپذیری بیشتر، برخوردار میشوند.
در حوزه اجتماعی زمانی که صحبت از تابآوری میشود، توجه به قدرت، استحکام، قابلیت ترمیم و ظرفیتهای لازم در جامعه همانند مصرف، انرژی، ارتباطات، حملونقل، غذا، تنشها و کنشهای اقتصادی و همبستگی اجتماعی بهویژه در مواجهه جامعه با اختلالات و آشوبها مدنظر است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت زمانی یک سیستم اجتماعی تابآور است که بتواند مخاطرات موقت یا دائم را جذب کرده و خود را با شرایط بهسرعت در حال تغییر، انطباق دهد. تابآوری در بحرانهای اجتماعی نقش عمدهای را ایفا میکند و با آسیبپذیری اجتماعی که مظاهر آن را متأسفانه در بیکاری، فقر، بیخانمانی، مهاجرت، خودکشی، سرقت و دزدی، طلاق، اعتیاد و... به وفور میبینیم، رابطه معکوس دارد.
برگردیم به اصل مطلب. باید با توجه به وضعیتی که حتی در جامعه بهرهمند و روشنفکران و نخبگان ما چنان یأسی مستولی شده و انگیزههای بهبود وضعیت رنگ باخته و به روشهای اصلاحی امیدی نیست؛ تاجاییکه مرگ بر زندگی ترجیح یابد، فکری برای بهبود تابآوری کنیم تا کشور در مواجهه با بحرانها پابرجا بماند. شرایط کشور به گونهای است که اگر بحرانهای داخلی و تحریمهای خارجی و بحران کرونایی منجر به بروز اعتراضات و جنبشهای فرودستان نشود، مسلما مجموعه حاکمیت را به اتخاذ تصمیمات سخت و خطیری واخواهد داشت که همراهی مردم در برونرفت کشور از این وضعیت ضروری است.
چه ترامپ انتخابات آمریکا را ببرد که شرایط بر ما سختتر خواهد شد و چه ببازد که سهلتر، راهحل فائقآمدن بر مشکلات در داخل کشور نهفته است. حاکمیت قانون به معنای واقعی، مشارکتدادن مردم در امور و آشتی با آنها، مفاهمه و گفتوگو بین نخبگان و روشنفکران و اتخاذ تصمیمات راهبردی بر آن مبنا، بازگشت به آرمانها و شعارهای انقلاب نظیر عدالت و آزادی و... میتواند تا دیر نشده، کشور را در مقابل حوادث داخلی و توطئههای خارجی بیمه کند و با افزایش «تابآوری» در برابر جذب اختلالات و نابسامانیها در جامعه، فرصت بهسازی و سازماندهی مطلوب را فراهم کند.