مشروح پرسش ها و پاسخ های این گفتگو را در ادامه می خوانید:
خبرنگار : در موضوع آمریکا ، آقای ترامپ در آخرین حرف خود گفت باید یک توافق سریع با ایران داشته باشیم. آقای برایان هوک هم دو سه روز قبل گفت توافق جدیدی که با ایران داشته باشیم، شامل هستهای، موشکی و نفوذ ایران خواهد بود. شما در ایران چه نظری درباره این موضوع دارید؟
بسمالله الرحمن الرحیم.
فکر میکنم که امروز آقای ترامپ و دولتش نیازمند موفقیت در عرصه سیاست خارجی برای مصرف در کمپینهای انتخاباتی است. ترامپ در دوره چهارسالهای که رو به اتمام است، در قبال ایران سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفت. در این سیاست، آمریکاییها توسط پامپئو 12 شرط را به عنوان پیش شرط مذاکره با ایران اعلام کردند که در اصل همه آن چیزی است که به عنوان یک توافق جامع از آن یاد میکنند. با اعمال این فشارها به دنبال این بودند که به آن 12 بند به عنوان هدف دست پیدا کنند. این موضوعات طبیعتاً نفوذ منطقهای ایران بود، بحث هستهای است، موضوع جریانهای مقاومت است و بحثهای دیگری نظیر مبادله افراد دستگیرشده و ...
به طور طبیعی آمریکا از نظر ما نه در آنچه میگوید صادق است و نه به آنچه قول میدهد قابل اعتماد است چرا که در ادبیات آنان یک چیز معنا دارد و آن هم اعمال زور، گرفتن منافع و مطلوبیتهای خودشان است. لذا هیچگاه به مذاکرهای که بخواهند طرف مقابل را ذیحق بدانند یا خواسته او را به رسمیت بشناسند تن نمیدهند. مذاکره یک طرفهای را میخواهند که ابلاغ کند، اعمال کند و طرف مقابل هم باید ترس از زرق و برق مادی سیستم سلاح و ابزارهای مادی و غیرمادی که در اختیار دارند را داشته باشد. منطق رفتار آمریکاییها همین است و اصلا اینگونه نیست که بگوییم آمادگی دارند با یک طرف برابر بنشینند، مسائل را به عنوان مسائل مشترک بگذارند ، روی آن مسائل تفاهم کنند و به دنبال راهحل بگردند. آنها میخواهند مسئله را تعریف کنند، راه حلش را هم بگویند و طرف مقابل هم قاعدتا باید بپذیرد. آنان ایران را تجربه کردند، یک روز و دو روز هم نیست، حتی در دوران آقای ترامپ هم نیست. ما از روز ابتدای پیروزی انقلاب این نگاه را با آمریکاییها داشتیم، یعنی آنان هیچگاه نخواستند واقعیت انقلاب اسلامی و نظام ما را بپذیرند. اگر همین یک قلم جنس بین ما و آمریکاییها انجام شود ، خیلی از مسائل ما حل میشود. بدین معنی که آنان بپذیرند سابقه طولانی تاریخی اعمال ظلم و ستم ، تجاوز و تعدی، تخلیه منابع در ایران داشتند و بگویند که دیگر بنا ندارند این کار را انجام دهند و میخواهند به ایران به عنوان یک کشور مستقل که دارای مکتب است، دارای اهداف ملی روشن است، در منطقه جایگاه خاص و روشنی دارد و این جایگاه ویژه به دنبال خود بعضی تکالیف و مسئولیتها را میآورد، نگاه کنند. اگر چنین ایرانی توسط آمریکاییها پذیرفته شود، بسیاری از مسائل به طور طبیعی حل میشود. آنان نمیخواهند همین موضوع را بپذیرند اما ایران همین واقعیتی است که در منطقه وجود دارد. ایران به لحاظ ژئوپلیتیکی جایگاه خود را دارد، ایران به لحاظ نفوذ منطقه، نفوذ منطقهای خود را دارد، ایران به عنوان یک کشور، دارای سابقه تمدنی بسیار بلند و طولانی و دارای فرهنگ بسیار غنی است. این ایران یک هویت تمام عیار است. اینگونه نیست که بگوییم مثل آمریکا یک جریان تمدن عاریهای است. چهارصد سال سابقه تمدن، آن هم نه تمدن بلکه باید بگوییم تمدن شهرنشینی داشته است. باید این واقعیت را بپذیرند. هر وقت این واقعیت را پذیرفتند وضعیتی برابر خواهیم داشت و امکان بحث وجود خواهد داشت.
سیاست روشنی را نظام ما اعلام کرده است ؛ اولا ما هیچگاه با انجام مذاکره مخالف نبوده و نیستیم. در مورد اصل مذاکره بحثی وجود ندارد. بنابراین موضوع مذاکره و طرف مذاکره محل بحث است. آمریکایی که هر نوع اقدامی را علیه ملت ما انجام داده است، تمام تحریمهایی که اعمال کرده برای چه چیزی بوده است؟ آیا آنان منافع ما را میخواستند؟ رفاه مردم ما را میخواستند؟ تحریمها برای چه چیزی بوده است؟ اگر آمریکا دنبال حل مسئله بود با اعمال فشار و تحریم وارد صحنه نمیشد. خیلی صریح میگفت که این مشکل وجود دارد و بنشینیم و راهحلی برایش پیدا کنیم، نه این که راهحل را القا کند، ابلاغ کند و ما هم بپذیریم. به عبارت دیگر ما کنار میز برویم و از موضع تسلیم بنشینیم و حتی محاکمه هم بشویم. ما ذیحق هستیم.
خبرنگار: میخواهد ایران سیاست خود را تغییر بدهد.
میگویند سیاست ایران باید تغییر کند، مگر سیاست ایران چیست که باید تغییر کند؟ ما میگوییم نیروهای بیگانه در منطقه چهکار دارند؟ ما میگوییم چرا آمریکاییها اجازه نمیدهند مردم فلسطین سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند؟ ما میگوییم چرا آمریکاییها منطقه را انبار تسلیحات کردند؟ ما میگوییم چرا آمریکاییها ایجاد بیثباتی میکنند که توجیه حضور خودشان در منطقه را عقلایی و منطقی کنند؟ ما میگوییم چرا آمریکاییها منابع مردم که باید صرف امنیت، توسعه و رفاه خودشان شود را با ایجاد تهدیدهای تصنعی و ایجاد هراس از کشوری که ما باشیم (ایران هراسی) همه آن منابع را میبرند؟ ما میگوییم چرا نگاه آمریکاییها به کشورها نگاه استعماری و تحتالحمایهای است؟ ما میگوییم ملتها رشیدند و طبق منشور ملل متحد حق تعیین سرنوشتشان را دارند. ما میگوییم چرا آمریکاییها مخالف این معنی هستند و چرا میخواهند آن چیزی که در عرصه سیاسی در کشورهای مختلف است را به نفع خود رقم بزنند؟ اگر رقم خورد مثبت است و اگر رقم نخورد میگویند دیکتاتوری است، دموکراسی نیست، حقوق بشر رعایت نمیشود و ... اکنون در آمریکا حقوق بشر رعایت میشود؟ واقعا توجه میشود؟ امروز اوج موضوع نژادپرستی در آمریکا نیست؟ امروز سیاهان در آنجا امنیت دارند؟ حقوقی برایشان قائلاند؟ و ... به ما میگویند که سیاستهای مخرب یا مداخلهگرایانه خود در منطقه را متوقف کنیم، بازیگران این منطقه چه کسانی هستند؟ این بازیگران دنبال چه چیزی هستند و چه اهدافی را دنبال میکنند؟ ما میگوییم امنیت، ثبات، توسعه و رفاه منطقهای و حفظ استقلال و هویت ملی هر کشور. آمریکاییها همین را بپذیرند و اول کاری که باید بکنند این است که از منطقه بیرون بروند. تخلیه منطقه توسط آمریکاییها خود به خود امنیت میآورد.
خبرنگار: گفته میشود این نظری که ایران میگوید واقعی نیست . این که ارتش آمریکا نیروها خود را از منطقه خارج کند سیاست واقعی نیست.
بیایید برعکسش را ببینیم. آمریکاییها و کسانی که این ادعا را دارند، استقلال کشورها را میپذیرند یا خیر؟ اتکای دولتها به مردمشان را میپذیرند یا خیر؟ دولتها قرار است نمایندگی مردم را بکنند یا خیر؟ دولتها باید منافع مردمشان و امنیتشان را بر منافع یک کشور خارجی فرا محلی یا فرا منطقهای ترجیح بدهند یا خیر؟ اگر گفتیم همه اینها درست، منطقی و عقلایی است، پس آمریکا در منطقه چهکار دارد؟ آمریکا قرار است امنیت چه کسی را تامین کند؟ آمریکا میخواهد منافع چه کسی را تامین کند؟ آمریکا کدام کمک را از موضع دانش، تکنولوژی، حتی سایر سرمایهها در منطقه تامین کند؟ آنان کشورهای منطقه را گاوشیرده میدانند. این چه ادعایی است؟ آیا توهین بالاتر از این میتوان به یک ملت کرد؟ این که یک کشور، ملت و نظام سیاسی را گاو خطاب کنند، بگویند شیر دارد و ما آن را میخوریم. حتی میگویند اگر منطقه را تخلیه کنیم، همه شما ظرف یک هفته ساقط هستید. این چه معنایی دارد؟ یعنی وابستگی مطلق، یعنی تحتالحمایه بودن، یعنی مستقل نبودن. آمریکاییها بیایند همین حقوقی را که در دنیا فریاد میکنند و خودشان را نماینده یک جریان تمدنساز چند قرن آینده میدانند، باورمندانه عمل کنند. هیچ کار دیگری نکنند، فقط بدان عمل کنند.
خبرنگار: میتوانیم بگوییم موضع رسمی جمهوری اسلامی در گفتوگو با ترامپ با همه شروط، دربش بسته است؟
اساسا ترامپ را به عنوان طرف مذاکره در هیچ شرایطی نمیتوانیم بپذیریم. انتظار دارید با ترامپی که به عنوان یک جنایتکار و یک تروریست، مقام مسئول رسمی ما که همه دنیا او را به عنوان شخصیتی که امنیتآور، ضد تروریسم و ضد آشوب و اغتشاش بود را در یک سفر رسمی ترور میکند، مذاکره کنیم؟ آیا انتظار دارند با قاتل سردار سلیمانی بنشینیم و مذاکره کنیم؟ چنین چیزی عقلانی و منطقی است؟ جنبههای عاطفی را کلاً کنار بگذارید و به ابعاد واقعی، سیاسی و اجتماعی آن توجه کنید؛ آیا یک تجاوز آشکار نیست؟ آیا نقض تمام عیار حقوق بینالملل نیست؟ یک مقام رسمی کشوری را در خاک کشور دیگری ترور کنند و مسئولیتش را هم بپذیرند؛ آیا با چنین ترامپی میتوان مذاکره کرد؟ ترامپ فقط و فقط از مذاکره دو چیز از ما میخواهد؛ یک تسلیم بلاشرط و دوم اعلام پیروزی بزرگ که بدان نیاز دارد. ترامپ اخیرا اتاقی که در آن با کرهشمالی مذاکره کرده است را منفجر کرد؛ این یعنی چه؟ آنان که نشستند و مذاکره کردند؛ آیا فشار آمریکا به کرهشمالی کم شد؟ در ونزوئلا مگر چه اتفاقی میافتد چه این همه فشار است؟
خبرنگار: اگر ترامپ برای ۴ سال دیگر رئیسجمهور ماند و اخیرا هم اعلام کرد نیروهای آمریکایی در خلیج فارس اجازه دارند که اگر نیروهای ایرانی نزدیک کشتیهای آمریکایی شدند شلیک کند، ایران نسبت به این موضوعات چه فکری میکند؟ کمکم تهدیدات جدی شده است.
پاسخ خیلی صریح است؛ هر اقدام آمریکاییها با اقدام قاطع، جواب داده خواهد شد. البته اقدام ما اینگونه نخواهد بود که بگوییم بسمالله الرحمن الرحیم ما هم شلیک میکنیم؛ خیر. ما حتما خلاقانه، هوشمندانه، با آگاهی وضعیتی و سنجش پیامدها عمل خواهیم کرد.
خبرنگار: به عنوان یک سردار نظامی فرض کنید که ترامپ این فرمان را عملی کرد. گزینههای ایران چیست؟
پاسخ میگیرد؛ هر اقدامی، اقدام مشابه خود را دریافت خواهد کرد. اگر اقدام نظامی بکند، اقدام نظامی دریافت خواهد کرد. هر حدی از اقدام را بکند به همان حد از اقدام پاسخ میگیرد. یک به یک، متناظر. تا زمانی که توقف بدهد. ما فکر میکنیم آمریکاییها به هیچ عنوان وارد یک دور تسلسلی و جنگ فراگیر نخواهند رفت چرا که نه قادرند این جنگ را اداره کنند و نه قادرند این جنگ را پایان بدهند. آنان دنبال یک چیزند، تحریک کنند، اقداماتی صورت گیرد که بهانههایی برایشان شود. ملت ما هم بسیار عاقلتر از این حرفهاست که تن به دام پهنشده آمریکاییها بدهد.
خبرنگار: به توافق هستهای برسیم؛ اکنون به نظر شما، توافق هستهای درکجاست؟ یادم هست در زمان توافق هستهای آقای دکتر حسن روحانی رئیس جمهور بود و شما هم به عنوان وزیر دفاع ایشان حضور داشتید و نقشی را آفریدید؟ نظر شما در مورد برجام هنوز همان نظر آن زمان است یا نظرتان را عوض کردید؟
برجام نتیجه مذاکره طولانی مدت بین ایران و طرفهای غربی بود. این مذاکرات محصولی داد. به باور من آقای ترامپ در دوران تبلیغات ریاست جمهوری خود اساسا یک چیزی را مطرح کرد و آن هم این بود که برجام به نفع آمریکا نیست و این برجام را قبول نمیکنیم و اگر من در دولت مسئولیتی پیدا کنم آن را پاره خواهم کرد. برجام چه میخواست بگوید؟
این واقعیتی است که ایران به دانش هستهای دست پیدا کرده، چرخه سوخت دارد و این دانش قابل گرفتن از ایران نیست. اتهامی را به کشور ما وارد کردند که ما به دنبال سلاح بودیم و همه اقداماتشان را برای خلع سلاح هستهای ما کردند. ما هم هیچ وقت دنبال این (سلاح هستهای) نبودیم. ما دنبال دانش هستهای بودیم، دنبال نیروی هستهای برای برق و کاربرد دانش آن در تمام زمینههایی که امروز دنیا از آن استفاده میکند بودیم، نه سلاح. آنان براساس اسناد غیر مستند جاسوسی و بعضی از اخبارها که از این طرف و آن طرف دریافت کردند و ... پروندهای برای ایران ساختند و اتهام بزرگی را به ما وارد کردند. مذاکرات به تمام دنیا ثابت کرد که ما دنبال سلاح نبودیم و نیستیم. هم فتوای مرجعیت و رهبری است، هم واقعیت نیاز ما معلوم است . جمهوری اسلامی از ابتدا هیچگاه به دنبال دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی نرفته و نمیرود. این را مطلوب نمیداند. از منظر شرعی، مکتب اخلاقی، خود درست نمیداند. چنین سلاحی در دکترین و سیاست دفاعی ما جایی ندارد. 1+5 در برجام حق هستهای ما را قبول کرد و غنیسازی ما را پذیرفت. ما هم در بازه زمانی خاص یکسری چیزهایی مثل سقف غنیسازی، میزان مواد غنیشده، رفتن به بانک هستهای جهانی، صادرات بخشی از آب سنگین و ... را پذیرفتیم تا در یک بازه زمانی هشت ساله که برجام داشت به سطح عادی از منظر آژانس برسیم. ما به تعهدات خود عمل کردیم، به همهاش هم عمل کردیم اما آمریکاییها چه کردند؟ در اردیبهشت ۹۷ یک طرفه از برجام خارج شدند.
خبرنگار: اکنون ایران احساس میکند که منافع خودش تامین نشده است؟
بله. قرار بر این بود که برجام برای ما منافعی داشته باشد. آمریکاییها حتی در زمان آقای اوباما سعی کردند این منافع شامل حال ما نشود. با هر کیفیت و وضعیتی که میتوانستند ایجاد کنند کاری کردند که ما از منافع برجام بهرهمند نشویم. آنچه که باید انجام میدادیم را انجام دادیم اما آنچه که آنان باید انجام میدادند را انجام ندادند. بعد از خروچ ترامپ از برجام این بحث را داشتیم که ما از برجام خارج نمیشویم و اروپاییها و سایر اعضایی که در برجام بودند باید منافع ملت ما را تامین کنند. اما در نقطه مقابل این ابهام و نگرانی وجود داشت که آیا اروپاییها قادرند نقش مستقل از آمریکا بازی کنند یا میخواهند نوعی زمان برایشان بخرند که با اعمال تحریمها، فشارها را بیشتر کنند تا ما به سمت تسلیم برویم. اروپاییها متاسفانه این نقش را ایفا کردند. یعنی به جای این که بیایند و تامین منافع و نیازهای ما را داشته باشند، به دنبال سیاست آمریکا رفتند. ما یک سال این فرصت را قائل شدیم که اروپاییها خودشان را پیدا کنند، موضع عاقلانه و درستی بگیرند و منافع ما را تامین کنند. وقتی این کار را نکردند طبیعی است که سیاست خود را تغییر بدهیم.
خبرنگار: اعتماد شما به فرانسه ، آلمان و انگلستان بعد از قطعنامه اخیر آژانس و سیاست جدیدی که تصویب شده چگونه است؟
از نظر من این هم یک بازی آمریکایی است؛ آمریکاییها دنبال چه چیزی هستند؟ دنبال این هستند که ما را دوباره به میز مذاکره ببرند. یک راهحل میانهای را به سازمان دادند که اروپاییها بیایند و بگویند برای اینکه آن اتفاق رخ ندهد، بیاییم و گام میانهای برداریم. برای مثال چیزهایی که ایران از سال 98 تا به امروز فعال کرده است را برگرداند و ... سوال اینجاست که چه ضمانتی برای این کار وجود دارد و ایران به چه دلیلی باید به اروپاییها اعتماد کرده و برمبنای مواضعی که اعلام کرده یا میکنند، عمل کند؟ آنان در جلسه شورای حکام به نفع قطعنامهای که تنظیم شده بود رای دادند، حال ما بیاییم و بگوییم که اروپاییها به دنبال این هستند که منافع ما را تامین کنند؟ البته ممکن است که مجددا بیایند و بگویند اینستکس را فعال خواهیم کرد، پولی را در آنجا میگذاریم و ... این هم وارد یک بازه زمانی دیگر میشود. یادمان باشد که هزینه خروج از برجام توسط آمریکا را خودشان باید بپردازند، اگر نه اروپاییها بپردازند. قرار نیست ما هزینه بپردازیم برای اینکه به هر قیمتی در برجام بمانیم . کدام قرارداد یا توافقی در عالم هستی میتواند یک طرفه باشد؟ من متعهد شوم کاری را انجام دهم، در ازای چه چیزی؟ طرف مقابل هم باید کاری بکند، حال او حاضر نیست کاری بکند، چه باید کرد؟ دلیلی ندارد که من هم همان تعهد را ادامه بدهم.
خبرنگار: آژانس بینالمللی هستهای با قطعنامه اخیر خود تغییراتی را در قبال سیاست خود در مورد ایران ایجاد کرده است. اولین حرفی که مطرح میشود این است که ایران پایگاههای خود چه نظامی و چه هستهای را به روی بازرسان بینالملل باز کند. اگر آژانس گفته باشد که پایگاههای نظامی یا هستهای برای ما باز شود، نظر ایران چیست؟
این حرف چه کسی است؟
خبرنگار: این حرف خود آژانس در مورد دو پایگاه در ایران است.
این حرف کیست؟ آیا حرف خود آژانس است؟
خبرنگار: نمیتوانیم به صورت کامل بگوییم حرف آژانس است، بلکه حرفی است که شروع شده است.
حرف آژانس است؟ من میگویم حرف آژانس نیست؛ اسرائیلیها یکسری مدارک را به دست آوردند و میخواهند در سایه چنین اقداماتی کاملا حقوقی و قطعی کنند. در کجای دنیا به استناد اسناد جاسوسی میآیند اقدام حقوقی قانونی انجام میدهند؟ آمریکاییها آمدند و میخواهند فضای جدیدی که متفاوت نسبت به برجام بود را سامان بدهند تا به اهدافی که داشتند برسند. دنبال حل مسئله نیستند. آژانس آمده و گفته است ایران انحراف هستهای نداشته، به دنبال سلاح نرفته و پرونده را بسته است. اکنون میگوید قصد بازرسی دارم؛ بازرسی با چه هدفی؟ برچه استنادی؟ هر آنچه که آژانس داشته در دوران مذاکرات برجام در موضوع PMD پاسخ دریافت کرده است. به همین دلیل قطعنامه یا گزارش نوشته است که ایران انحراف نداشته و ... تا ۲۰۰۳ نیز هر اقدامی که ایران کرده است همان چیزی است که به آژانس گفته و آژانس هم پذیرفته است. بنابراین چرا دوباره باید چیزی را روی میز بگذاریم و موضوع را از نو طرح کنیم؟ آیا میخواهیم پرونده جدید درست کنیم؟ قطعنامه جدید صادر کنیم؟ میخواهیم چه بکنیم؟ این محصول و ادامه همان فشار حداکثری آمریکاییهاست. مگر همه سیستمهای امنیتی اسرائیل در اوج قدرت و هیمنه خودشان نمیگویند چه کردهاند. سوال اینجاست که مگر پیش از این در عالم هستی نبودند؟ اگر ایران تا ۲۰۰۳ در این موضع رفته بود، این همه دستگاههای جاسوسی زمینی و آسمانی نمیتوانستند به چیزی برسند؟ بنابراین یک اتهام است.
فلذا فکر میکنم آمریکاییها به دنبال این هستند که کماکان برای تداوم اعمال فشار حداکثری خودشان که به هیچ دستاوردی برایشان ختم نشده است با بهانههای جدید، فشارهای جدیدی وارد کنند تا در ماه های باقیمانده دستاوردی داشته باشند که به نظرم کار بیهودهای است.
خبرنگار: اخیرا ایران یک ماهواره نظامی به آسمان ارسال کرده است. اخبار این ماهواره در داخل ایران زیاد شده است؛ سوال من این است که این ماهواره تا به امروز تصاویر خاصی از پایگاههای آمریکا در منطقه، اسرائیل و ... ارسال کرده است؟ چیزی به دست شما رسیده است؟
آیا پاسخ به این سوال ضرورتی دارد؟
حتما از پرتاب ماهواره ماموریت و هدف داشتیم. در این برنامه تست دنبال این بودیم که اولا توانمان برای تزریق ماهواره به مدارها را تثبیت کنیم، ثانیا قادریم ماهواره را در مدارهایی که میخواستیم مدیریت کنیم. اگر عکس هم گرفتیم طبیعی است.
خبرنگار: آیا تایید میکنید که عکسهایی گرفتید؟
چرا میخواهید نفیاش کنید؟ ما تستی را انجام دادیم و میخواستیم ببینیم که آیا این تکنولوژی پاسخ مثبتی به ما میدهد یا خیر.
سوال آخر در مورد سیاستهای نظامی و سپس میخواهم به سمت سیاست ایران در منطقه بروم. اخیرا عکسهایی منتشر شده که ما نمیدانیم درست است یا خیر اما گفته میشود که ایران یک ماکت ناو آمریکایی در اندازه کامل ساخته و به آب بندرعباس انداخته است؛ برای تمرین خاصی از نظر نظامی یا چیز دیگر. آیا میتوانیم بگوییم که ایران احساس خطر کرده و فکر میکند جنگی در راه است و تمرینهای خاصی انجام میدهد؟
این اطلاعات برای چه زمانی است؟
خبرنگار: برای حدود ۱۰ روز قبل.
عکسها برای چه زمانی است؟
خبرنگار: دقیقا نمیدانم.
بحث چیست؟ این است که آمریکاییها به هر دلیلی و به هر سوژهای وصل میشوند برای اینکه نشان بدهند ایران تهدید امنیت منطقه است. حال یک سوال دارم؛ تمام سیستمهای دفاعی و نظامی، از خود آمریکا بگیرید تا بقیه، فکر نمیکنند تهدید دارند؟ اگر فکر میکنند تهدید دارند عنصر تهدید را تشخیص نمیدهند؟ اگر این را تشخیص میدهند، روی ابزار تهدیدکننده فکر نمیکنند؟ رزمایش و مانور برای چه چیزی انجام میشود؟
خبرنگار: خیلی فرق دارد.
اصلا فرقی ندارد.
خبرنگار: این که ناوبر آمریکایی را به صورت ماکت درست کنید، یک پیغام است.
هیچ پیغامی نیست. اگر هم باشد معنایش این است که اگر زدید میزنمتان . این که بحثی ندارد. بزنید، میزنم. دوران بزن درویی تمام شد. این که آمریکا بگوید هرکاری بخواهم میکنم که نمیشود، باید پاسخش را هم دریافت کند. همیشه صحنه جنگ واقعی احتمالی را به صورت غیرنظامی یا رزمایشی طراحی و روی آن عمل میکنند. اکنون اخیرا اسرائیل موشکی را با برد ۴۰۰ کیلومتر ساخته است که هم در دریا و هم در ساحل میتواند عمل کند. سپس رفته و هدف دریایی خود را با مقیاس واقعی ساخته و با دقت ۱۰ متر آن را زدند. اسم این را چه میگذارید؟
خبرنگار: شاید یک پیام برای شماست؟
نه. طبیعی است. او میگوید من قادرم این اهداف را با این ابعاد بزنم؛ هم هدفش را به صورت کاذب و هم موشک آن را ساختم. مگر آمریکا چنین کاری نمیکند؟
خبرنگار: آیا شما ساختن این ماکت را تایید میکنید؟
من اصلا میپرسم چرا میخواهید وارد این بحث شوید؟ من میپرسم آیا نظامیان آمریکایی این کار را نمیکنند؟
خبرنگار: بله انجام میدهند.
پس چرا برای ما بد است، برای آنان خوب است؟
خبرنگار: بد و خوب که نیست. ما میگوییم تایید میکنید؟
چرا باید وارد هستی یا نیستی این موضوع شوم؟ آمریکا در منطقه است، تهدید من است، اهداف من علیه آمریکا مشخص است بنابراین برای همه آنان فکر میکنم. البته یادتان باشد که ما شروع نمیکنیم؛ اگر آمریکاییها شروع کردند این موضوع ثابت است.
خبرنگار: به سمت موضوع سوریه برویم؛ در ماههای اخیر آیا نیروهای ایرانی واقعا از سوریه خارج شدند یا تغییراتی در سیاست ایران در قبال سوریه داشتهاید؟
کسانی که اخبارش را میگویند آمار بدهند. ما توافقی با دولت سوریه داریم و تا زمانی که دولت سوریه بر آن است، به توافق خود پایبند خواهیم بود و ادامه میدهیم.
خبرنگار: همانطور که میدانید آمریکا تهدید جدی علیه سوریه و دوستان سوریه داشت.
دوستان سوریه نه. هر کس با سوریه.
خبرنگار: دوستان یا هر کسی که از سوریه دفاع میکند.
هر کسی با سوریه همکاری میکند.
خبرنگار: پس سوالم را دوباره میپرسم؛ قانون جدید آمریکا تحریم جدیدی به نام قیصار را برعلیه سوریه و کسانی که با او هستند یا همکاری میکنند و از او دفاع میکنند وضع کرده است. ایران جز این کشورهاست. سوالم این است که در مقابل این قانون برای سوریها چه از نظر اقتصادی، سیاسی، نظامی ایران کمکهای خاصی میدهد یا همان قبلیها را ادامه میدهد.
سوال ما این است که سوریه و دولت سوریه عضوی از جامعه بینالملل هست یا نیست؟ اگر هست چه منعی وجود دارد که سایر اعضای جامعه بینالملل با آن همکاری داشته باشند در هر زمینهای؟ آمریکا چه کاره است که میآید و میگوید هیچ کس حقی ندارد کاری کند الا آنچه که من میگویم. خب بیخود میکند. این حق را چه کسی به آمریکا داده است؟ منشور بینالملل داده است، سازمان بینالملل داده است، شورای امنیت داده است؟ آقای ترامپ از نظر من آنارشیستی است که حاضر است دنیا و آمریکا را به آتش بکشد برای اینکه اسم خودش مطرح باشد. معمولا برای عملیاتهایی که ممکن است هیچ خاصیتی نداشته باشد اسم بزرگی انتخاب میکنند که چشمها و گوشها متوجه آن باشد که قرار است اتفاقی برای آن بیفتد. مثلا سزار قیصر روم بوده است. هم ژولیا سزار داریم و هم سزار ژولیان. میگویند که سزار ژولیان آدم احمق و کودنی بوده است که خودش را به کشتن داده و نیروها را با شکست مواجه کرده است. به نظرم ترامپ دومی را انتخاب کرده و نتیجه کار هم همین خواهد بود. در زمان جنگ شعاری مطرح بود که عامل اصلی تداوم جنگ ایران و عراق صدام است. امام در یکی از فرمایشاتشان فرمودند که صدام در نهایت جز خودکشی راه دیگری ندارد. من فکر میکنم غرور، تکبر و جهالت متکبرانه ترامپ او را به اینجا میکشاند. او هیچ موفقیتی نداشته و گزارش کار خود را فقط در حوزه بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا میتواند بدهد. همه جا را تخلیه کرده، قرارداد بسته، با همه درگیر شده تا شکوفایی به اقتصاد آمریکا بدهد. حال کرونا چه کرد؟ آقای ترامپ امروز با 45 میلیون فاقد شغل مواجه شده است؛یعنی همه دستاوردهای اقتصادی او نیز برباد رفته است. در حوزه سیاست خارجی هم که دستاوردی نداشته است. من به او پیشنهاد میکنم به جای اینکه ملت آمریکا و آمریکا را به قعر ورشکستگی و آتش ببرد، خیلی آبرومندانه کنار برود یا اینکه میگویند سلاح زیاد در دستان آمریکایی هاست، جایی خلوت کرده و خودش را راحت کند. فکر میکنم سرنوشت صدام برای ترامپ چیز قشنگی است.
خبرنگار: اسرائیل میگوید که ما اجازه نمیدهیم ایران در سوریه از نظر نظامی بماند و پایگاههای خاص و حضوری خاص داشته باشد؛ میگویند این خط قرمز برای ما خیلی قرمز است. ایران در برابر این حرف اسرائیلیها شاید حرفی بزند. اسرائیل میگوید من به داخل سوریه میروم و کار خودم را میکنم. ما هم میدانیم که روسها حضور دارند اما آنان وارد مجادله بین ایران و اسرائیل نمیشوند. ایران در مقابل اسرائیل در سوریه به کجا میرود و چه گزینههایی دارد؟
ایران در سوریه چه کار میکند؟
خبرنگار: حضور نظامی دارد.
که میگوید حضور نظامی داریم؟
خبرنگار: خود ایران میگوید.
ما حضور نظامی به عنوان سازمان رزم در سوریه نداریم.
خبرنگار: اسرائیل میگوید آنان نباید باشند.
ما میگوییم اسرائیل با حماس چه کار دارد؟ آنان فلسطینی هستند و سرزمین خودشان است. چرا میگوید آنان نباشد؟ اسرائیل امروز باید فکری برای ماندگاری و بقای خودش بکند. اسرائیل تا سال ۱۹۸۲ یگان واحد سیاسی دارای ارتشی بوده که در منطقه هر زمان اراده کرده هر اقدامی را انجام بدهد، انجام بدهد و همگان برتری قاطع و تمام عیار ارتش اسرائیل در تمام حوزههای زمینی، هوایی و ... پذیرفته بودند. جنگهای ۱۹۴۸، ۱۹۶۳ و ... وجود داشته و این تجربه تاریخی جهان از اقدامات اسرائیل است. حال توجه کنید که اسرائیل از سال ۱۹۸۲ لبنان را اشغال کرده، در سال ۲۰۰۰ تخلیه کرده و دوباره در سال ۲۰۰۶ جنگ ۳۳ روزه و سپس در سال ۲۰۰۹ درآنجا حضور داشته است. بنابراین اسرائیل خیلی پشتوانه ندارد؛ ضعف داخلیشان، وضعیت خودشان و ارتششان را ببینید؛ در تاریخ اسرائیل سابقهای به یاد دارید که نخستوزیر اسرائیل که در موضع قدرت و رسمیت است در دادگاه محاکمه شود؟ آقای نتانیاهو را که میخواهند ۱۰ روز دیگر محاکمه کنند. آن چیزی که مهم است این است که دولت اسرائیل همواره باید دو چیز را در جامعه خود زنده نگه دارد؛ یکی این که تهدید پشت در است و دوم این که من آن را سرکوب میکنم. این برای حفظ کیان صهیونیستی است.
خبرنگار: این تهمت اکنون خیلی قوی شده است که ایران پشت نیروهای حفتر در لیبی است.
چه کسی این حرف را زده است؟ آمریکاییها و اسرائیلیها جدیدا یاد گرفتند که در هر جایی از دنیا اتفاقی میافتد میگویند دست ایرانیها در کار است. ما میگوییم هر مفسدهای در هر جایی از این دنیا است دست آمریکاییها و اسرائیلیهاست. ما بیشتر مدرک داریم. اگر آنان مدرکی دال بر این داشتند که ما مداخله میکنیم اعلام میکردند. آمریکاییها به دنبال این نیستند که با ما حرف بزنند. به دنبال خلع سلاح تمام عیار ما هستند؛ منظورم صرفا خلع سلاح نظامی نیست بلکه هر چیزی که عنصر قدرت در این کشور است نباید باشد. چون آمریکا و اسرائیل آن را برنمیتابند. ما تمامی عناصر قدرت را متناسب با نیاز تامین امنیت و توسعه ملی خود دنبال میکنیم.
خبرنگار: اکنون تمام دنیا از جمله سازمانهای اسلامی به حکومتی که در طرابلس، پایتخت لیبی به نام حکومت الوفاق است اعتراف کردند.
خب ما هم اعتراف کردیم. مگر ما گفتیم که آنان را قبول نداریم. یک جا بیاورید که ما گفته باشیم این دولت را قبول نداریم.
خبرنگار: بنابراین نظر خاصی وجود ندارد؟
خیلی روشن است. اجازه بدهند دولت وفاق ملی در آنجا کارش را بکند و لیبی را جمع کند. برای چی همه دخالت میکنند؟ حداقل ما در مداخله آنجا نیستیم.
خبرنگار: سوال آخرم را میپرسم؛ به نظر شما اکنون منطقه به کدام سمت میرود و اگر آقای ترامپ برای دوره 4 ساله انتخاب شود، جنگی رخ خواهد داد یا به توافق میرسیم. در حقیقت اینکه منطقه به کدام سمت خواهد رفت و گزینههای ایران در صورتی که به سمت جنگ برود، چیست و اگر به سمت توافق رفته است، چیست؟
یعنی ما با آمریکا به سمت توافق برویم؟
خبرنگار: در کل منطقه خودمان.
به نظرم سوال گردی است و نمیتوان راحت جواب داد. خیلیها میخواهند تحلیل کنند که اگر ترامپ برود و بایدن بیاید چه میشود و ... من میگویم سیاستهای پایه آمریکا مستقل از این است که چه کسی رئیس جمهور شود. از ابتدا تا به امروز سیاستهای منطقهای آمریکا تغییر نکرده است. اسرائیل، انرژی در منطقه و ... جز اهداف و منافع خودشان تعریف کردند و اگر بایدن هم بیاید همین است. به گذر زمان بروید. شیخ مالکیه یا اسلو مالکیه همگی در زمان دولتهای مختلف آمریکایی محقق شده است، مگر اینچنین نبوده است؟ بنابراین سیاستهای پایهای آمریکا تغییر نمیکند؛ فارغ از این که چه کسی باشد. ابزار اعمال سیاستشان تغییر میکند؛ کسی مثل بوش پسر میآید و میگوید فقط با زبان اسلحه حرف میزنم، یکی مثل ترامپ میآید و میگوید با زبان زور وپول حرف میزنم و ... بنابراین فرقی نکرده است. با این حال ما میگوییم که امروز آقای ترامپ عنصری است که ضد هر نوع نظم در جهان است، نه در آمریکا و نه در منطقه. کدام قرارداد بینالمللی بوده است که او عضوش بوده و خارج نشده است؟ او حتی میگوید دادگاه لاهه را تحریم میکنم! میخواهد یک دادگاه بینالمللی مربوط به سازمان ملل که سیستم داوری در کنارش دارد را تحریم کند. پول یونسکو را نمیدهم، پول فلان سازمان جهانی را نمیدهم، از پیمان اقتصادی منطقه خودم خارج میشوم، از پیمان پاریس خارج میشوم و ... او از زمانی که آمده جز اینکه نطفههای تنش را در سطح جهانی به جا گذاشته باشد، کار دیگری کرده است؟ کاری نکرده است. در هر حوزهای هم که وارد شده است شکست بزرگ برای خودش و آمریکا رقم زده است. به نظر من آمریکاییها بین دو چیز باید تصمیم بگیرند، تداوم تنش و آشفتگی در خود آمریکا و در همه دنیا با انتخاب ترامپ یا خروج از این وضعیت با انتخاب هر کس دیگری. من نه طرفدار بایدن هستم، نه ترامپ. نه او برای ما منفعتی ایجاد میکند نه آن دیگری. ما میخواهیم در دنیا صلح و آرامش و همکاری باشد. همگان در رفاه باشند، همه جا توسعه پیدا کند و ...
خبرنگار: به سمت جنگ میروید؟
ما دنبال جنگ نخواهیم رفت.
خبرنگار: اگر شد؟
اگر شد، میجنگیم. همیشه میجنگیم. ما مرد جنگیم. البته اجازه نمیدهیم مسیر جنگ از طریق ما فعال شود. چون ما حامی صلحیم. ما میگوییم صلح اصالت دارد نه جنگ. ما میگوییم قوی شو تا بتوانی صلح را حفظ کنی نه این که جنگ انجام دهید. حدیثی از حضرت رسول (ص) داریم که میگوید همه چیز زیر سایه شمشیر است؛ نه اینکه شمشیر را به کار بگیرید. اگر قدرت داشتید صلح و امنیت هم دارید اما اگر نداشتید دستخوش تاراج و تجاوز خواهید شد.