چگونگی حضور اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و نتیجهای که از این انتخابات برای آنها حاصل خواهد شد، یکی از مهمترین مباحث و موضوعات روز محافل سیاسی جریان اصلاحات است که در گعدههای مختلف حزبی و جریانی این طیف سیاسی مطرح میشود. اصلاح طلبان البته دغدغههای جدی در این زمینه دارند و همه همت خود برای پای کار آوردن بدنه اجتماعی حامی شان را به کار بسته اند.
به گزارش «تابناک»؛ پس از ناکامی فاحش جریان اصلاحات در انتخابات مجلس یازدهم ـ که نتیجه را با عدد و رقم قابل تاملی به رقیب شان یعنی اصولگرایان واگذار کردند ـ اتفاقات زیادی که همچون یک زلزله سیاسی بود در ارکان تصمیم گیری اصلاح طلبانه به وقوع پیوست که از جمله آن میتوان به از هم پاشیدن ساز و کار انتخاباتی تصمیم گیر این جریان یعنی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان اشاره کرد.
اصلاح طلبان چطور وارد انتخابات ۱۴۰۰ میشوند؟
این شورا که در سه انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شوراها در سالهای ۹۴ و ۹۶ زمینه پیروزی جریان اصلاحات را فراهم کرده بود و در انتخابات خبرگان رهبری هم موفقیت نسبی برای این جریان حاصل کرد، بعد از آنکه شکست قابل تاملی در انتخابات مجلس یازدهم نصیب اصلاح طلبان شد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، تا جایی که ابتدا موسوی لاری، نایب رئیس و پس از آن عارف رئیس این شورا برای تصمیم گیری دوباره اصلاح طلبان درباره ساز و کار انتخاباتی از شورای عالی کناره گیری کردند.
حالا اینکه اصلاح طلبان میخواهند با چه سیستم تصمیم گیری وارد انتخابات ریاست جمهوری آینده بشوند و چه پیش بینیهایی از روند و نتیجه انتخابات دارند، چه میخواهند بکنند و در مورد رقیب و حرکتهایی که در سال ۱۴۰۰ شاهد خواهیم بود چه ارزیابی دارند، سؤال جدی است که باید برای یافتن جوابهای آن کمی بیشتر از شرایط کنونی چشم انتظار بود و به دقت اقدامات این طیف سیاسی را از این حیث زیر نظر داشت.
قرار نیست معجزهای اتفاق بیفتد!
در همین زمینه، دبیرکل حزب اسلامی کار در گفتگو با خبرنگار سیاسی «تابناک» اظهار کرد: قرار نیست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ معجزه خاصی رخ دهد.
«حسین کمالی» درباره آخرین وضعیت اصلاحطلبان با توجه به اختلافات پیش آمده در بدنه اصلی این جریان اظهار کرد: متاسفانه جریان اصلاحات به عنوان یک جریان فکری در چند وقت اخیر نتوانسته است افکار و اعتقادات خود را به مردم ارائه دهد.
مردم به برنامه کاندیداها رای بدهند
وی افزود: اصلاحطلبان باید برنامهها و مواضع خود را به مردم و جامعه ارائه دهند تا اگر این افکار مورد پذیرش جامعه قرار گرفت در صحنه حضور پیدا کند و خودش را در معرض آرای عمومی قرار دهد.
دبیرکل حزب اسلامی کار تصریح کرد: اینکه اصلاحطلبان بدون ارائه برنامه و استراتژی خاصی درباره ورود به انتخابات ریاستجمهوری حرف بزنند و در این باره اظهارنظر کنند، بواقع زود است و هیچ عایدی برای این جریان ندارد.
اصلاح طلبان هنوز نتوانسته اند برنامه هایشان را پیاده کنند
کمالی درباره نحوه ورود اصلاحطلبان به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰خاطرنشان کرد: در ابتدا باید بگویم اینکه اصلاحطلبان یک گزینه برای انتخابات ریاستجمهوری معرفی کنند یا نکنند، به معنای این نیست که آنها حرفی برای گفتن در فضای سیاسی کشور دارند یا ندارند، چون اصلاحطلبان تا به امروز نیز نتوانستند حرفهای خود را مطرح کنند.
وی تاکید کرد: اگر از مردم و جامعه سوال کنیم به درستی متوجه میشویم که آنها با سیاستها و برنامههای اصلاحطلبان آشنا نیستند و اگر از مردم بپرسیم اصلاحطلبان درباره سیاست خارجی، اقتصاد و سیاست داخلی چه نظری دارند مردم کوچه و بازار نمیتوانند نظر مشخصی در این باره ارائه دهند و بگویند اصلاحطلبان این مواضع را دارند و ما میپذیریم یا نمیپذیریم.
دولت مشکلات جدی در حوزه اقتصادی و مدیریتی دارند
دبیرکل حزب اسلامی کار گفت: اصلاحطلبان تا به امروز خود را در معرض افکار عمومی قرار ندادند؛ هرچند در معرض آرای عمومی بودند و مردم هم چند بار از آنها استقبال کردند، ولی به دلیل اینکه مواضع و سیاستهایشان مشخص نشده موفقیت نهایی حاصل نشده و این یک ایراد اساسی برای اصلاحطلبان است که البته در بدنه اصولگرایان نیز وجود دارد، اما در اصلاحطلبان مشهودتر است.
کمالی با اشاره به اینکه پرداختن به انتخابات ریاستجمهوری بسیار زود است اظهار کرد: دولت فعلی مشکلات عدیدهای در حوزه اقتصاد و مدیریتی دارد، اما ورود زودهنگام به مباحث انتخاباتی دولت را با چالشهای بسیاری روبه رو میکند و با دید ملی و منافع ملی در تضاد است؛ از این روی، پرداختن به انتخابات ۱۴۰۰ بسیار زود است.
مردم به وعدههای زبانی بسنده نکنند
وی با اشاره به اینکه در سال ۱۴۰۰ قرار نیست هیچ معجزه خاصی رخ دهد، تصریح کرد: انتخابات ۱۴۰۰ نیز به مانتد سایر انتخابات است، اما ما سعی کنیم مردم در این انتخابات به برنامه رای دهند و به شعار و وعدههای زبانی نامزدها بسنده نکنند.
غالب پیش بینیها به ویژه در جریان اصلاحات بر این نکته تاکید دارد که اصولگرایان همچون انتخابات مجلس یازدهم برنده انتخابات ۱۴۰۰ خواهند بود و اگر به رویه تاریخی چرخش قدرت بین احزاب سیاسی در کشور هم نگاه کنیم، چیزی جز این مورد انتظار نیست؛ اما در چند دوره اخیر به ویژه در سالهای ۸۴ و ۹۲ انتخابات ریاست جمهوری خیلی قابل پیش بینی از قبل نبوده و نمیتوان این نکته را پذیرفت که الان یک چهره اصولگرا سکاندار امورات کشور بعد از روحانی خواهد بود؛ حتی اگر اصولگرایان از هم اکنون خود را برنده این عرصه بدانند و در باد آن بخوابند، ممکن است شکست جبران ناپذیری چشن انتظار آنها در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باشد.