فوتبال ایران سالها است بواسطه نداشتن زیر ساخت ها، عدم برنامه ریزی و مدیریت صحیح و البته عدم استفاده از نیروی جوان نخبه، با مشکلات زیادی مواجه شده که حتی تا آستانه تعلیق هم پیش رفته است.
شهاب الدین عزیزی خادم که دانش آموخته اقتصاد است و از صنعت وارد فوتبال شده ، اعتقاد دارد رگ حیاتی فوتبال اقتصاد است و فوتبال بیش از آنکه بحثهای سرگرمی و اثرات اجتماعی – سیاسی داشته باشد بنگاه اقتصادی است.
عزیزی خادم از بهمن ماه سال گذشته با ریاست هیات مدیره باشگاه سایپا در حالی مجدد در عرصه مدیریتی فوتبال حضور پیدا کرد که پیش از این سابقه عضویت در هیات مدیره باشگاه پیکان، عضویت در هیات رییسه فدراسیون فوتبال، ریاست سازمان تیمهای ملی و رییس شورایعالی راهبردی فدراسیون فوتبال را در کارنامه دارد. در زمان صعود تیم ملی کشورمان به جام جهانی برزیل اقدامات و برنامههای اقتصادی وی از جمله هواپیمای اختصاصی تیم ملی باعث شد تا کی روش و شاگردانش با کمترین دغدغه در مسابقات حاضر شوند. با وی در مورد وضعیت مدیریتی و اقتصادی فوتبال کشورمان صحبت کردیم:
شما در مصاحبههایی که داشتید به بحث توسعه اشاره کردید. در این خصوص توضیح میدهید؟
ببنید منظور از توسعه، توسعه امر همه جانبه است. بدون شک پول بدون برنامه ریزی ویرانگر است. توسعه بدون برنامه ریزی میسر نمیشود. شما ببینید در بخشهای اقتصادی مانند فولاد و پتروشیمی چه پیشرفتهایی خصوصا در زمان تحریم انجام شده است که حاصل برنامه ریزی است که با تمرکز است. توسعه با استفاده از نیروی جوان نخبه و برنامه ریزی امکان پذیر است. در حوزه توسعه ظرفیتهای بالقوهای در کشور وجود دارد؛ که جاذبههای گردشگری، تنوع اقلیم آب و هوایی، حوزههای ترانزیت و حمل نقل، برخورداری از انواع مرزهای آبی و خاکی، منابع نفتی و غیر نفتی بخشی از آن است. در بحث نیروی انسانی نخبه هم باید به این مساله اشاره کرد که کشورمان در بحث مقالات علمی جزو ۲۰ کشور برتر هستیم. در حوزه نانو پیشرفتهای خوبی داشتیم. در حوزه المپیاد جزو ۱۰ کشور برتر دنیا هستیم. در حوزه تربیت مهندس جزو کشورهای برتر جهان هستیم. برای هر مجموعه یک نیروی انسانی نخبه مهمترین پارامتر برای جهش و موفقیت بنگاه اقتصادی است. با توجه به آمار ردههای سنی و در عین جاذبههایی که اشاره شد، مهمترین فاکتور برای توسعه، گردش نخبگان است خصوصا در این زمان که تحریمها باعث شده شرایط بسیار متفاوتی داشته باشیم. به اعتقاد من باید به نیروی جوان اعتماد کرد و هر چقدر به آنان فرصت دهیم به اثر گذاری مثبت و جدی در مجموعهها منجر میشود هر چند متاسفانه شاهد برخی مهاجرتها هستیم. من به برنامه ریزی اعتقاد دارم. اگر حتی ۱۰ درصد از معوقات بانکی که با این مابه التفاوت نرخ ارز به کوهی از بدهیها تبدیل شده است به برنامه ریزی و تهیه زیر ساختها هدایت میشد ما در حوزههای مختلف حتی مبادلات فرهنگی به مراتب شرایط بهتری داشتیم. اگر ما سیستمهای تامین سرمایه یا همان بانکها را مکلف و الزام به این هدایت و امر میکردیم شاهد توسعه بیشتری بودیم. البته من مخالف پرداخت به بنگاههای خصوصی نیستم، ولی به هر حال با رعایت اعتبار سنجیها و صلاحیت سنجیها بایستی صورت پذیرد. نیروی انسانی با کیفیت میتواند خود شرایطی برای توسعه ایجاد کند. شما در کمپانیهای بزرگ شاهد حضور نخبههای ایرانی هستید.
در این سالها پستهای بین المللی جسته گریخته داشتیم!
ما در بحث مجامع بین المللی در سالهای گذشته عملکرد خوبی نداشتیم. سالها است کنترل فیفا در دست کشورهایی است که فوتبال ندارند، ولی کشوری مانند ایران که حتی بعضا کرسیهایی نیز داشته، ولی در تصمیمهای کلان نقشی نداشته است. بایستی مناسبات شخصی و فردی از فوتبال بدون برنامه بیرون میآیند. باید اهتمام به برنامه داشته باشیم. نباید با سعی و خطا فوتبال را اداره کنیم. چون برنامه ریزی و پرورش نیروی نخبه نداشتیم به همین دلیل حضورها در مجامع بین المللی جسته گریخته است. اگر برنامه ریزی از سالها قبل رخ میداد حالا با حضور افراد نخبه کشور در پستهای بین المللی همراه بودیم. متاسفانه این وضعیت در داخل کشور هم وجود دارد و در فوتبال شاهد گردش نخبگان نیستیم. باید متد و روش را عوض کرد. متد جدید آدمهای جدید را میطلبد، آدمهایی با کیفیت که توانایی برنامه ریزی و هم نگاه بین المللی داشته باشند. هم در حوزه تصمیم سازی چه داخلی و چه خارجی بتوانند از تمام ظرفیتها استفاده کنند.
فدراسیون و باشگاهها با این تفاسیر نیاز به تغییرات زیادی دارند برای ایجاد و یا اصلاح زیر ساختها که زمان و انرژی زیادی لازم دارد!
با توجه به فضای اقتصادی حاکم بر کشور و اتفاقاتی که در این سالها در فوتبال کشور رخ داده که البته تاکید میکنم منظور من ربطی به دوره چند ماهه اخیر ندارد، از شکل اساسنامه تا ساختارها نیاز به برنامه ریزی جدیدی دارد. پذیرفتن ریاست فدراسیون و مدیریت فوتبال در کشور شهامت و جسارت زیادی میخواهد. رئیس فدراسیون بایستی شرایط فعلی فوتبال کشورمان را بپذیرد. شرایط اقتصادی کشور ناشی از تحریم ها، مابه التفاوت نرخ ارز، پرونده ویلموتس، تیمهای ملی آقایان و بانوان در ردههای سنی مختلف، وضعیت مالیاتی، وضعیت مبهم تیم ملی برای صعود و مشخص نبودن عایدی تیم ملی از مسابقات جهانی بخشی از دلایلی است که نشان از شهامت ریاست فدارسیون برای قبول کردن این پست است. تغییراتی که فوتبال و در راس آن فدراسیون باید انجام دهد تا بتوان شاهد ایجاد زیر ساخت و سپس توسعه باشیم میتواند توسط تیمی که تلفیقی از تجربه، انگیزه و نگرش جدید به فوتبال است شکل بگیرد تا بتواند اقناع سازی هم انجام دهد. شما وقتی در مورد فوتبال ایران صحبت میکنید باید کل فضای کشور را ببینید. نمیتوان دنبال مدینه فاضله بود و مناطق جغرافیایی مختلف را ندید. بر اساس آمارهای منتشر شده استانهای شرق با نرخ فقر بالاتری مواجه هستند. وقتی قرار است برنامه ریزی برای فوتبال انجام شود بایستی تمام موارد از جمله وضعیت خانوار ها، متوسط نرخ تورم، تاثیر کرونا در اقتصاد، میزان جوانی کشور، وضیت باشگاهها و ... در نظر گرفته شود که متاسفانه این اتفاق رخ نمیدهد. وقتی صحبت از فوتبال حرفهای میکنیم باشگاهها بنگاههای اقتصادی هستند که چرخه اقتصادی باید بپرخد. در محلی بودن و آماتوریسم شاهد برنامه ریزی نیستیم. اصولا در فوتبال آماتور برنامه ریزی نمیبینیم، چون مدیران این بخش الزامی به این کار ندارند، ولی یکی از الزامات فوتبال حرفهای استفاده از نیروهای با کیفیت است. برای پرورش نیروی با کیفیت در هر بخشی حتی فوتبال به ۱۰ هزار ساعت زمان نیاز است که نیازمند برنامه ریزی و استفاده از ابزارها در حوزه دولت و حاکمیت است.
فوتبال ایران مثل اقتصاد ما دولتی است و همین باعث شده با محدویتهایی مواجه شویم. شرکتهایی فرهنگی ورزشی تاسیس کردیم که مستقیم یا با واسطه اندکی از درآمدهای دولتی ارتزاق میکنند. باشگاههای خصوصی در این سالها به مشکل خوردند که البته ریخت و پاش داشتند، ولی از لحاظ درآمد زایی هم به مشکل داشتند.
من هم با نظر شما موافقم. وقتی میگوییم زمان حرفهای شدن برخی الزامات باید رعایت میشد یعنی همین! ولی نکته مهم اینکه ما از همین ظرف موجود هم استفاده نکردیم. یعنی در همین وضعیت خصولتی از الزامات فوتبال حرفهای استفاده نکردیم. در روزی که میخواستیم فوتبال حرفهای را آغاز کنیم میتوانستیم با ۸ باشگاه و با مدلی که در برخی کشورهای همسایه بود و شدنی بود کارمان را آغاز کنیم. در وضعیت موجود پیش بینی میکنم وضعیت باشگاهها بغرنج خواهد شد. ببینید قرار نیست هر جایی یک کارخانه دارید فوتبال را ترویج کنید. پس سهم شهر و استانهایی که کارخانه و بنگاه اقتصادی قویای ندارید مانند تیمهای نیمه شرقی کشور، فوتبال و باشگاههای فوتبال نداشته باشید. این مساله با عدالت توسعه فوتبال در تعارض است. بعضی از مناطق حتی در لیگ یک هم نماینده ندارند. بحث من حمایت یا عدم حمایت از تیمها نیست بحث اصلی عدم برنامه ریزی صحیح و اصولی است. به شما پیشنهاد میکنم فوتبال بلژیک و تحولی که در آن رخ داده را مرور کنید. آنها نیاز به تحول در بخشهای فنی داشتند که با برنامه ریزی و مهندسی فوتبال به بومی سازی پرداختند این در حالی است که ایرادات فوتبال ما در حوزه ساختاری است و هنوز به مشکلات بخش فنی ورود نکرده ایم. با انبوهی از مشکلات مواجه میشویم و نمیتوان شخص خاصی را در این سالها مقصر اعلام کرد. ایجاد ساختار جدید و اصلاح وضعیت موجود غیر ممکن نیست، ولی کار بسیار سختی است که تحت اجماعی فکری – ملی قابلیت اجرایی شدن دارد تا بتواند اعتماد را به فدراسیون برگرداند.
اعتماد به فدراسیون خصوصا پس از قرارداد ویلموتس زیر سوال رفته است. در مورد شفافیت فدراسیون چه نظری دارید؟
وقتی بدون ساختار حرکت کنید زمان و وقتش را در مورد رفع اتهامات صرف خواهد کرد. باید بپذیریم که ساختار تصحیح با برنامه ریزی و مشورت عامه طراحی کرد. باید پالایش نیروی انسانی با کیفیت در دستور کار قرار گیرد. نیاز به پلت فرم واحد داریم و بپذیریم که مشکل داریم و جسارت برای تغییر داشته باشیم. در مورد صداقت باید بگویم فدراسیون جهانی روی شفافیت و صداقت بسیار تاکید دارد. اگر اتفاقات فیفا را مرور کنید میبینید که اینفانتینو پس از بلاتر دست یه شفاف سازی زد و درآمدها و صورتجلسات مالی فیفا را منتشر کرد. هر چند بلاتر تجاری سازی فوتبال را به اوج رساند، اما وضعیت اقتصادی این فدراسیون شفاف نبود، اما شفافیت برگ برنده اینفانتینو برای حضور در راس فیفا بود و حالا شبههای وجود ندارد. نگاه ما باید به فوتبال عوض شود. به اثر گذاری اجتماعی فوتبال اعتقاد دارم، ولی باید به دید اقتصادی بالاتری به فوتبال نگاه کرد.
شما در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت میکنید؟
فعلا بحث اصلاح اساسنامه مطرح است و باید دید برگزاری انتخابات در چه زمانی خواهد بود. در این مدت اهالی فوتبال لطف زیادی به بنده داشته اند، ولی باید دید چه اتفاقاتی در ماههای آینده رخ میدهد. مهمتر از اینکه من در انتخابات شرکت کنم یا خیر این است که بتوان با همفکری، اجماعی فکری – ملی برای موفقیت فوتبال ایران قدم برداشت و در این راه من هم به عنوان یک عضو کوچک فوتبال تابع تصمیمات جمعی نخبگان خواهم بود.
منبع: آرمان ملی