رژيم صهيونيستي پس از آنكه در سال 1948 توسط سازمان ملل متحد به رسميت شناخته شد، فعاليتهاي ورزشياش را زير نظر كميته بينالمللي المپيك (IOC) شوراي المپيك آسيا (OCA) و فدراسيونهاي تابعه بينالمللي و قارهاي، آغاز كرد اما این فعالیتها همواره به واسطه مشی اشغالگری این رژیم با تغییرات فراوانی همراه بوده و عوارض ماهیت این رژیم برایش دردسرساز شده است که هنوز این دردسرها به مدد برخی مردم غیور همچون ایرانیان مسلمان و آزاده استمرار دارد..
به گزارش خبرنگار ورزشي «تابناك»؛ اين رژيم در مدت زماني كوتاه با تكيه بر قهرمانان مطرح ديگر كشورهاي جهان كه اصالتا يهودي بوده و به سرزمينهاي اشغالي مهاجرت كرده بودند، توانست عناوين چشمگيري در سطح آسيا به دست آورد و درواقع، ورزشكاران يهودي كه تا آن دوران با نام مليپوش ديگر كشورها به
رقابت ميپرداختند، با تشكيل اين رژيم با پرچم اسرائيل غاصب در ميادين بينالمللي ورزشي شركت كردند.
اما با توجه به منازعاتي كه رژيم صهيونيستي با كشورهاي عربي و ديگر دولتهاي اسلامي داشت، بخش عمدهاي از كشورهاي قاره كهن با رويارويي با نمايندگان آن در ميادين ورزشي حاضر نميشدند، بنابراين، ورزش آن با چالشهاي اساسي روبهرو شد.
بر اين اساس، رژيم صهيونيستي ساخته شده كه در مرز اروپا و آسيا قرار داشت، با حمايت كشورهاي غربي، به ورزش قاره اروپا پيوست و تا حدودي از اين چالشها ـ كه به تحريم ورزش اين كشور لقب گرفته بود ـ كاست، اما با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، با توجه به آنكه سياست كشورمان مبني بر به رسميت نشناختن اين رژيم بود، تمامي روابط ايران از جمله روابط ورزشي قطع شد و ورزشكاران ايران در ميادين بينالمللي ورزشي نيز براي به رسميت نشناختن اين رژيم، در برابر ورزشكاران آن، حاضر به رقابت نميشدند.
آنچه از آغاز امر به عنوان سياست اصلي ورزش ايران لحاظ شد، رقابت نكردن ورزشكاران ايراني با ورزشكاران آن رژيم در مسابقات رو در رو همچون كشتي، تكواندو، فوتبال و بسكتبال بود و اما در رشتههاي گروهي از جمله وزنهبرداري، شنا، دو و ميداني، سواركاري و دوچرخهسواري، حضور مييافتيم.
در سالهاي اخير و از جمله ميادين المپيك، اين سياستگذاري با نگرش منفي مسئولان كميته بينالمللي المپيك روبهرو شد تا در المپيك آتن كه حساسيتهاي مسئولان «IOC» پيرامون حضور آرش ميراسماعيلي مقابل حريف رژيم اشغالگر قدس به شدت افزايش يافته بود، مسئولان كميته ملي المپيك ايران، با تكيه بر آسيبديدگي كمر جودوكار ايراني، اين حضور را توجيه و از محروميتهايي كه در اين موارد در نظر گرفته ميشود، جلوگيري كردند.
خوشبختانه در المپيك پكن تاكنون هيچ ورزشكار ايراني در مسابقات رو در رو، به ورزشكار رژيم اسرائيل در قرعهكشيها برخورد نكرد و تنها عليرضايي، نماينده ايران در شناي صد متر قورباغه با نماينده اسرائيل همگروه بود كه با توجه به سياست ايران، مشكلي براي رقابت وي وجود نداشت، اما او نيز در لاين خود قرار نگرفت و در حالي كه رسانههاي غربي، علت اين مسئله را حضور ورزشكار اسرائيلي اعلام كردند، عليآبادي با رد اين مسأله، مصدوميت را دليل اصلي اعلام كرد. در اين ميان، بار ديگر موضعگيري مسئولان ارشد و سخنگوي كميته بينالمللي المپيك اعلام شد كه خواستار ارايه مداركي دال بر مصدوميت عليرضايي شدند كه مسئولان كاروان ايران نيز زمينه لازم را براي قانع شدن «IOC» فراهم كردند.
از سويي با اظهارات تأكيدي اخير رحيم مشايي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، پيرامون آنكه ايران با مردم اسرائيل و آمريكا دوست است؟! رقابت نكردن ورزشكاران ايران با ورزشكاران اين رژيم نيز به لحاظ فلسفي به چالش كشيده ميشود، چراكه با تكيه بر مشي جناب مشايي، اين پرسش مطرح ميشود كه ورزشكاران اين رژيم كه جزو مسئولان آن به شمار نميروند، آيا از مردم اين رژيم نيستند و آيا به عنوان دوستان كشورمان ـ البته تنها به ادعاي مشايي ـ مشكلي براي رقابت با آنها وجود دارد؟!