وقتي پاي صحبت دانشجويان معلول مينشينيم، فضاي نابرابري را ميبینيم که معلولان براي رقابت با ديگر دانشجويان از آن رنج ميبرند و با وجود اينکه معتقدند رقابت نابينا با يک بينا مانند رقابت ترقه با بمب است، اما در فضاي بي توجهي مسئولان تنها تلاش ميکنند.
به گزارش مهر، هر ساله در ميان گروه بسیار داوطلبان کنکورهاي سراسري، تعدادي دانش آموز نابينا، کم بينا، ناشنوا، کم شنوا و معلول جسمي نيز پا به پاي دیگر داوطلبان در ماراتن کنکور شرکت ميکنند تا به آرزوي خود براي ورود به دانشگاه برسند؛ آرزويي که تحقق آن براي معلولاني که سالهاست با مشکلات جسماني دست و پنجه نرم کردهاند، شيريني ويژهاي دارد.
نکته مهم و قابل تأمل که گروه دانشگاهي خبرگزاري مهر در پروندهاي ويژه مورد بررسي قرار ميدهد، نگاه مسئولان آموزش عالي به اين قشر دانشگاهي و فرهيخته است. معلولان کشورمان با تلاش وافر خود پا به پاي دیگر داوطلبان کنکور در رقابتي سخت شرکت ميکنند و موفق به ورود به دانشگاه ميشوند، اما در محيط دانشگاه هيچ فضا و بستر مساعدي براي خود نميبينند، جز تسهيلاتي اندک در زمان برگزاري کنکور براي داوطلبان معلول. متأسفانه دانشگاههاي ما فاقد امکانات لازم براي اين قشر دانشگاهي است.
براي بازگو کردن مشکلات اين قشر، به کوي دانشگاه رفته و با سه نابينا و يک معلول حرکتي به گفتوگو نشستهایم؛ گفتوگويي که نشان ميدهد آموزش عالي نسبت به اين قشر بي تفاوت است. اين در حالي است که کنوانسيون جهاني حقوق معلولان، تأکيد ميکند که دولتهاي عضو بايد موانع زندگي عادي معلولان را شناسايي و حذف کنند.
رقابت بينا با نابينا، مانند رقابت ترقه با بمب!
وقتي براي بازتاب صداي دانشجويان نابينا به کوي دانشجويان دانشگاه تهران ميروي، مهمترين بخشي که براي انعکاس مييابي، يک پيام ساده اما عالمانه اين دانشجويان است که در نهايت مناعت طبع مطرح ميشود بدون آنکه بخواهند با تکيه بر نابينايي خود از نظر در اختيار گرفتن امکانات رفاهي دوپينگ کنند! حسين دانشجوي نابيناي ساکن کوي دانشگاه تهران ميگويد: «رقابت يک نابينا و يک بينا در زمينه مطالعه آزاد، مانند رقابت ترقه با بمب است!»
هيچ نظام تسهيلکننده دسترسي نابينايان به کتاب گويا وجود ندارد
حسين عبدالملکي دانشجوي نابيناي کارشناسي ارشد جامعه شناسي دانشگاه تهران که در تهيه مقالات بينالمللي در زمينه نابينايان و جامعهشناسي توفيقاتي به دست آورده است، گفت: شکاف بسيار عميقي بين مطالعه آزاد يک بينا و نابينا وجود دارد. مناسب سازي اين رقابت نيازمند ساماندهي توليد کتاب گوياست، اما هيچ نظامي در کشورمان که تسهيل کننده دسترسي نابينايان به کتاب گويا باشد، وجود ندارد.
کمبود کتاب براي نابينايان در دانشگاهها
بالاترين ميزان کتاب گويا که در اختيار نابينايان است، حدود دو هزار و هشتصد عنوان کتاب است. به همين دليل، شکاف بسيار عميقي بين مطالعه آزاد يک بينا و نابينا وجود دارد.
وي درباره ميزان کتابهايي که به صورت «کتاب گويا» در دسترس نابينايان قرار دارد، گفت: بالاترين ميزان کتاب گويا که در اختيار نابينايان است، حدود دو هزار و هشتصد عنوان کتاب است، حال آن که تنها کتابخانه دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، شصت هزار عنوان کتاب دارد. دانشجويي که به کتاب درسي قناعت کند دانشجو نيست و کسي که مطالعه آزاد نداشته، اما معدلش 20 هم باشد، فايدهاي ندارد.
يک دانشجوي نابينا بدون مطالعه آزاد و بدون اينکه بخواهد فعاليت تحقيقي انجام دهد، بايد سر جمع در يک نيمسال تحصيلي فقط براي تهيه فرآوردههاي صوتي منابع درسياش، دستکم 250 هزار تومان هزينه کند.
عبدالملکي درباره هزينهاي که يک دانشجوي نابينا در يک نيمسال تحصيلي براي دسترسي به کتابهاي گويايي که مورد نياز در راستاي گذراندن واحدهاي درسي ميپردازد، اظهار داشت: اگر دانشجو 20 واحد، يعني 10 درس 2 واحدي داشته باشد و هر کدام از درسها روي 10 نوار پياده شده باشد، برابر 2 هزار و 500 تومان براي هر نوار بايد هزينه کنيم. در واقع طي يک نيمسال، بايد دستکم 250 هزار تومان هزينه کنيم؛ البته اين بدون هزينههايي است که مطالعه آزاد و تحقيق در بر دارد.
اين دانشجوي جامعه شناسي دانشگاه تهران درباره مقالهاي که نوشته است، تصريح کرد: مقالهام را که درباره «نابينا و فضاي مجازي» است، براي سه روزنامه فرستادهام، اما چاپ نکردهاند! اعتقاد دارم نابينا در فضاي مجازي ميتواند هويت خود را پيدا کند. فضاي مجازي، اينترنت و کامپيوتر چشم نابينا است و 50 درصد بينايي او با فضاي مجازي به دست ميآيد؛ بنابراينف بايد تدبيري براي آشتي نابينا با فضاي مجازي انديشيد که مسئولان نقش تعيين کنندهاي در اين راه دارند.
اديسون در سال 1870 ميلادي درباره فوايد گرامافون رای توليد کتاب صوتي براي نابينايان صحبت کرده است، اما پارسال يکي از مديران دانشجويي دانشگاه که عضو هيأت علمي دانشگاه تهران نيز است، نميدانست کتاب صوتي چيست!
وي که سخن را با جمله «بگذاريد کلي حرف بزنم، من هر کجا ميخواهم حرف بزنم نميگذارند حرف بزنم»، آغاز کرد، در ادامه با اشاره به بياطلاعي مسئولان دانشگاهها نسبت به تجهيزات و تکنولوژيهايي که ميتوانند به توانمندسازي نابينايان کمک کنند، گفت: اديسون در سال 1870 ميلادي وقتي درباره کاربردهاي گرامافون صحبت ميکند، ميگويد که با گرامافون ميتوان کتابها را براي نابينايان صوتي کرد تا آنها نيز بتوانند مانند افراد بينا از منابع علمي استفاده کنند. حيرتانگيز است که سال پيش، يکي از مديران دانشجويي دانشگاه که استاديار و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران نيز است، نميدانست کتاب صوتي چيست!
حسين عبدالملکي در پايان سخنانش گفت: مشکل نابينايان اقتصادي نيست، مشکل نابينا مشکل فرهنگي است که از جامعه تزريق ميشود.
«ع - الف» دانش آموخته مقطع کارشناسي دانشگاه تهران که براي تجديد ديدار با دوستانش در کوي دانشگاه تهران حاضر بود، نيز در بيان نظریات و انتقادهای فردي نابينا که دوران دانشجويي را گذرانده، گفت: توليد فرآوردههاي صوتي آموزشي براي نابينايان در بحران است و وزير رفاه نيز در جريان است، اما نتوانست کاري انجام دهد. البته در کل وزارت رفاه بيش از وزارت علوم متوجه دانشجويان نابيناست.
توليد فرآوردههاي صوتي آموزشي براي نابينايان در بحران است و مؤسسات فعال در اين عرصه راه خودشان را ميروند؛ يعني نظام و سازماني براي توليد فرآوردههاي صوتي براي نابينايان وجود ندارد.
وي از مؤسسهاي وابسته به بهزيستي، مؤسسه خصوصي و غيرانتفاعي «خ» و يک مرکز در دانشگاه پيام نور به عنوان مراکزي نام برد که فرآوردههاي صوتي آموزشي براي نابينايان تهيه ميکنند و ادامه داد: مشکل اين است که هر کسي راه خودش را ميرود، در حالي که بايد به توليد فرآوردههاي صوتي براي نابينايان سازمان داده شود.
شرکت خصوصي «خ» ميگويد، براي تهيه پنج عنوان کتاب بايد دویست هزار تومان به اين مؤسسه خصوصي پرداخت کنيم. من دانشجوي نابينا چگونه ميتوانم اين پول را فراهم کنم و اساسا آيا بينايان اين پول را براي کتاب ميدهد که بنده نابينا بايد بدهم؟
اين دانش آموخته دانشگاه تهران از مسئولان خواست در زمينه توليد فرآوردههاي صوتي آموزشي و ساير فرآوردههاي ديجيتال براي دانشجويان نابينا فکري کنند.
وي ادامه داد: از دولت هم خواهش ميکنم درباره فراهم آوري تبديلگر فونوتيک نوشتاري به صدا اقدام کند. همچنين پروژههاي تحقيقاتي سفارش دهند و دانشجويان تحصيلات تکميلي در رشتههاي مرتبط را تشويق کنند تا پايان نامههايي درباره توسعه گوياسازي براي نابينايان توليد شود.
شايسته نيست معدل کارشناسي يک نابينا را در آزمون کارشناسي ارشد تأثير دهند. يک نابينا به خاطر نواقصي که دارد، ناکارآمديهايي نيز دارد. يک نابينا که مجبور است با ضبط درس بخواند، نميتواند در کلاس يادداشتبرداري کند و... آيا با ديگري برابر است؟
وي با گلايه از تأثير معدل دانشجويان نابينا در جريان پذيرش در کنکور کارشناسي ارشد گفت: آيا شايسته است معدل کارشناسي يک نابينا را در آزمون کارشناسي ارشد تأثير دهند؟ به نظر ميرسد اينکه نابينايان را جدا کنند و امکانات ويژه بدهند، اصلا بر خلاف عدالت اجتماعي نيست؛ البته که يکسان سازي و جدا نکردن دانشجويان نابينا از ديگران مطلوب است، اما بي ترديد يک نابينا به خاطر نواقصي که دارد، ناکارآمديهايي نيز دارد؛ بنابراين، معلوليت يک کاستي است. اگر منشأ عدالت اجتماعي را توجه به اکتسابات ميدانيم، نه انتسابات، نبايد فراموش کنيم که ما معلوليت را کسب نکردهايم، بلکه طبيعت به ما داده است! حال که من نابينا شدم و يکسري کاستيها دارم و مجبورم با ضبط درس بخوانم و نميتوانم در کلاس يادداشتبرداري کنم و مجبورم صداي استاد را ضبط کنم، آن هم با بدترين کيفيت (آن هم اگر اجازه دهد) آيا با ديگري برابرم؟
دانيال اميري، دانشجوي نابيناي رشته ادبيات فارسي دانشگاه تهران که چندي است نماينده دانشجويان نابينا در کوي دانشگاه تهران نيز است، در بيان يکي از مهمترين چالشهاي دانشجويان و تحصيلکردههاي نابينا گفت: مشکل اساسي دانشجويان نابينا در ايران، اين است که يک کتابخانه خصوصي براي دانشجويان نابينا نداريم.
فضاي مطالعه نداريم
وي به مشکلات دانشجويان نابينا براي مطالعه و زندگي در خوابگاهها اشاره کرد و گفت: بيشتر دانشجويان نابينا با دانشجويان بينا هستند و نابينايان نميتواند با افراد بينا در يک مکان مشترک درس بخواند. همچنين در کتابخانه نيز نميتوانند درس بخوانند، زيرا درس خواندن يک نابينا با سر و صدا همراه است، چون با صوت و کتاب صوتي و نوار و... سر و کار دارد؛ بنابراين، دانشجويان نابينا به جايي نياز دارند تا بتوان مطالعه صوتي انجام دهند، اما در کوي دانشگاه چنين مکاني نیست.
مشکل رفتوآمد دانشجويان نابينا در دانشگاهها
نماينده دانشجويان نابيناي کوي دانشگاه تهران، يکي از مشکلات اصلي اين دانشجويان را مشکلات رفتوآمد دانست و گفت: در سال 84 يعني سال ورود به دانشگاه اعلام کردند که راههای رفتوآمد دانشجويان مناسب سازي شده است، اما در همان سال، يکي از دانشجويان نابينا داخل گودالي در مسير افتاد. به جاي اينکه مانعي در بيرون گودال کار گذاشته شود تا عصاي نابينا با آن برخورد کند، مانع را در داخل گودال کار گذاشته بودند.
هيچ امکاني براي فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي دانشجويان معلول وجود ندارد
دانيال اميري از مسئولان خواست درباره حل مسائل دانشجويان نابينا در زمينه انفورماتيک تدبير کنند و با بيان اينکه حدود بیست دانشجوي نابينا در کوي دانشگاه تهران ساکن هستند، گفت: قرار بود در کوي دانشگاه، سه دستگاه کامپيوتر مخصوص دانشجويان نابينا در جاي خاصي در نظر گرفته شود، اما اين اتفاق محقق نشده است. در سال 83 يک رايانه در کوي دانشگاه براي دانشجويان نابينا بوده، اما از سال 84 ديگر هيچ امکاني براي دانشجويان نابينا در کوي دانشگاه از جهت آموزشي و پژوهشي وجود ندارد.
جايگاه رواني معلولان در دانشگاهها در نظر گرفته نميشود
علاوه بر اين، دانشجويان نابينا با دانشجوي معلولي نيز به گفتوگو نشستم؛ دانشجوي معلولي که از بي عدالتيهاي موجود گلهمند بود. اين دانشجو مهمترين مشکل دانشجويان معلول را نبود امکانات آموزشي دانست و گفت: باور کنيد در هيچ يک از دانشگاههاي ما، حتي کوچکترين امکانات براي دانشجويان معلول وجود ندارد. دانشجويان معلول مجبورند پلهها را بالا بروند تا به اتاق خوابگاه خود يا کلاس درس برسند. اصلا جايگاه رواني معلولان نيز در دانشگاهها در نظر گرفته نميشود. ضمن اينکه اميدي براي اشتغال ما پس از فراغت از تحصيل نیست.