لونی ایوت فرانکلین، تازهمسلمان آمریکایی که پنج سال است در ایران زندگی میکند، در کشور خودش خبرنگار بوده و حالا خبرنگار شبکه خبری پرس تیوی (شبکه برونمرزی سازمان صدا و سیما) است. در بحبوحه حوادث بعد از انتخابات، فرانکلین سوژهای انتخاب میکند که سرانجام رسیدن آن 9 ماه طول میکشد. حادثه تلخ است اما گسترده شدن حواشی آن تلختر است؛ ماجرای قتل دختری که درکمتر از دو ساعت همه دنیا از آن مطلع میشوند، اما بعد از گذشت یکسال هنوز مقصران آن حادثه شناخته نشدهاند.
فرانکلین و همکارانش در شبکه پرس تیوی تلاش کردهاند جنبههای مختلف ماجرای قتل ندا آقاسلطان را در مستند «تقاطع» بررسی کنند. منتقدان تقاطع معتقدند این مستند بهجای پاسخ دادن به شبهات، سئوالات بیشتری در ذهن مخاطبان ایجاد کرده است، ولی فرانکلین معتقد است این مسئله نقطه قوت مستند است؛ چراکه نشان میدهد کاملا بیطرفانه به همه مسائل مطرح پرداخته است.
گفتوگوی پنجره را با اين خبرنگار و سازنده مستند تقاطع ميخوانيد.
خانم فرانکلین چرا این سوژه را برای ساخت مستند انتخاب کردید؟من فکر نمیکنم سال گذشته سوژهای مهمتر از حادثه قتل ندا داشته باشیم. حادثه کشته شدن ندا خیلی بزرگ بود و اطلاعات آن در مدت کوتاهی به همه دنیا رسیده بود؛ در حالیکه هیچکس اطلاعات دقیقی درباره آن نداشت و نمیدانست خبر اصلی چیست. من بهعنوان خبرنگاری که در ایران هستم، دوست داشتم دنبال حقیقت بروم؛ چون خیلی مهم بود و راجع به آن در کشور خیلی صحبت میشد.
فکر میکنید چرا عکس و فیلم این حادثه با چنين سرعتي و در این سطح گسترده منتشر شد؟برای همه جالب بود که چطور به این سرعت عکس و فیلم این حادثه منتشر شد، حتی برای ما که رسانهای هستیم، اینکه خبری به این سرعت و وسعت مخابره شود، خیلی عجیب است. البته هرکس هر جای دنیا که کشته شود، برای خیلی از آدمها دردناک و ناراحتکننده است، ولی مسئله اینجاست که هر روز آدمهای زیادی در همه دنیا در کشورهای مختلف کشته میشوند، ولی هیچکس چیزی درباره آنها نمیگوید.
در حالیکه هر روز انسانی یا انسانهایی در کشورهایی مثل فلسطین کشته میشوند، هیچوقت چنین واکنش رسانهای دیده نمیشود، یعنی هیچ عکسی از مردم فلسطین و غزه نداریم!
تقریبا کمترخبری با این موضوع به این سرعت و به این وسعت و تأثیرگذاری در دنیا منتشر میشود. این نشان میدهد حادثه مرگ ندا آقا سلطان، یک اتفاق انتخاب شده بوده است و رسانههای مخالف ایران فکر کردند میتوانند بهنفع خودشان از آن استفاده کنند.
فاصلهاي طولانی بین اين رخداد و پخش مستند شما وجود دارد؛ چرا؟ما 9 ماه کار کردیم تا این تصاویر و مصاحبهها را تهیه كنيم. کار خیلی پیچیده بود. هماهنگیها و مجوزهایی که برای کار لازم داشتیم، خیلی زیاد بود و بهطور کلی مسائل هم خیلی پیچیده بود. البته مصاحبهشوندههایمان هم مرتب قرارشان را لغو میکردند. بعضیوقتها هم خارج از کشور بودند و ما منتظر میشدیم برگردند. به هر حال همه این مسائل باعث شد ساخت این مستند 9 ماه طول بکشد.
فکر میکنید تقاطع چه تأثیری در روشن شدن زوایای این حادثه داشت؟من سعی کردم سراغ همه موضوعاتی که در این ماجرا وجود داشت بروم و همه مسائل را بررسی کنم. انشاءا... این مستند باعث روشن شدن بیشتر زوایای این ماجرا شده باشد. البته بازتاب این مستند در بین مخاطبان خوب بوده و ما حرفهای خوبی از بین مردم شنیدیم، ولی عدهای هم بودند که آن را نپسندیدند و این طبیعی است.
بعضی منتقدان معتقدند مستند تقاطع بهجای اینکه به سئوالات مطرح پاسخ دهد، سئوالات بیشتری ایجاد کرده و در روشن کردن اذهان عمومی توفیق چندانی نداشته نظر شما در اينباره چیست؟من فکر نمیکنم چنین نظری درباره مستند ما بد باشد و انتقاد معنی بدهد. یعنی اگر عدهای بودند که فکر میکردند قرار است ما 100 درصد بهنفع جریان خاصی مستندسازی کنیم، دیدند که اینطور نبود و سئوالاتی که در این مستند به آنها پرداخته شد، نشاندهنده همهجانبه بودن نگاه ما به موضوع است.
بگذریم از اینکه عدهای در ایران هستند که دوست دارند هر چیزی را که از غرب میآید قبول کنند و فرقی نمیکند غلط است یا درست، هر چه باشد میپذیرند. خوب من با اینکه خودم خارجی هستم ولی فکر میکنم نمیشود برای این افراد کاری کرد تا ذهنیت آنها تغییر کند؛ آنها همیشه منفی نگاه میکنند.
اینکه شما سئوالات زیادی مطرح میکنید بدون اینکه پاسخ یا نتیجهگیری نهایی ارائه دهید، آیا به این معنی است که جواب روشنی پیدا نکردید یا تعمدا خواستید از چنین شیوهای در ساخت مستند استفاده کنید؟ما به هر نکتهای که در این ماجرا دست پیدا کردیم را نشان دادیم. در نتیجه کسی که مستند را میبیند، میتواند برداشت خودش را داشته باشد. من هیچوقت این کار را نكردم که بگویم خانم یا آقای ایکس مقصر است. مخاطب خودش میتواند نتیجهگیری کند. اگر من 100 درصد به نتیجه قطعی و مشخصی میرسیدم، قطعا میگفتم از هیچکس هم نمیترسم مگر خدا و ما همه حقایقی را که دریافتیم، نشان دادیم.
البته من برای خودم نظری دارم ولی چون 100 درصد درباره آن مطمئن نبودم، هیچوقت به خودم اجازه ندادم آن را نشان دهم.
خوب این نظر شما چیست؟ خودتان فکر میکنید چه کسی در این ماجرا مقصر اصلی است؟نه! نظر من برای خودم است و نمیتوانم بگویم.
اکثر کسانی که این مستند را دیدند، به این نتیجه رسیدند که شما زن دست در کیفی را که آخر مستند دربارهاش حرف میزنید، مقصر اصلی معرفی میکنید. آیا اینطور است؟ احتمالش هست ولی قطعا یک نفر نبوده و به احتمال زیاد یک گروه در این کار مداخله داشتهاند.
چرا تصویر این زن را در مستند مبهم نشان دادید؟ حتی در قسمتی که میخواهید دست او را در کیف نشان دهید و تصوير را بزرگ میکنید، صورت خانم را از تصویر حذف میکنید؟بهخاطر اینکه ما نمیتوانستیم 100 درصد بگوییم این زن مقصر است. فرض کنیم این زن مقصر نباشد، وقتی ما عکس او را نشان دهیم میتواند علیه ما شکایت کند و حتما این کار را میکرد.
حتی اگر بهدلیل دیگری او الان خارج از کشور باشد، آنوقت میتواند برای ما مشکلات بیشتری درست کند؛ مخصوصا اینکه رسانههای خارجی خیلی دنبال ایراد گرفتن از کار ما هستند و این اشتباه میتوانست خیلی بهنفع آنها باشد.
جای خانواده ندا بین مصاحبهشوندههای شما خالی است. برای مصاحبه بهسراغ آنها نرفتید؟چرا؛ ولی مایل نبودند مصاحبه کنند. ما از خواهر ندا خیلی خواهش کردیم با ما صحبت کند، ولی او موافقت نمیکرد، میگفت من فکر نمیکنم شما دنبال حقیقت باشید. من به هدی گفتم که اگر جای او بودم (یعنی اگر خدای ناکرده اتفاقی اینچنینی برای خواهرم میافتاد) من خودم راضی میشدم با هر کسی صحبت کنم تا حقیقت را پیدا کنم.
به خواهر ندا گفتم آیا تو چیزی از من دیدهای که فکر میکنی دنبال حقیقت نیستم و نمیخواهی با من همکاری کنی؟! به هر حال او نمیخواست با ما همکاری کند و این نظر او بود.
ولی خواهر ندا به اتفاق اعضای دیگر خانوادهاش با مستندی که از صدای آمریکا پخش شد، همکاری خوبی داشتند. برداشت شما از این رفتار آنها چیست؟من نمیخواهم در اینباره حرفی بزنم؛ بالاخره هرکس برای خودش نظری دارد.
فکر نمیکنید این مصداق حرف قبلی شما باشد، درباره اینکه بعضی ایرانیها هرچیزی را اگر از نوع غربی باشد، بیشتر میپسندند؟شاید، ولی من نمیخواهم بگویم خانواده ندا حتما به این دلیل با من مصاحبه نکردند. ولی خوب جای تعجب دارد. درباره چرايي این قضیه فقط خود آنها باید بگویند. من نمیتوانم جای کس دیگری حرف بزنم به هر حال، آنها هم سختی کشیدند. مرگ خواهر یا دختر خیلی سخت است و ما هم انتظار نداشتیم آنها حتما با ما همکاری کنند.
(فرانکلین قبل از شروع مصاحبه گفته بود عازم مراسم اعتکاف است و حالا دیگر وقتی باقی نمانده تا سئوالات دیگر را بپرسیم.)