ميدان انقلاب و خيابانهاي منتهي که در دو دهه گذشته به مرکز چاپ و پخش کتابهاي فلسفي و ادبي مشهور بود، امروزه مملو از ناشراني است که در زمينههاي مختلف اعم از درسي و آموزشي فعاليت ميکنند.
به نوشته «قدس»، موفقيت در کنکور و استقبال زياد از کتابهاي آموزشي و کنکوري باعث شده تا اين قسمت از تهران به تصرف کتابهاي درسي و آموزشي درآيد، به گونهاي که وقتي از اين خيابان و خيابانهاي اطراف آن ميگذري، تابلويهاي ناشران معروفي را ميبيني، که با رنگها و فونتهاي مختلف هر رهگذري را به خود جلب ميکند.
اين ناشران شما را تنها نميگذارند، تا جايي که وقتي در خانه و در حال تماشاي تلويزيون هستيد در لابلاي سريالهاي مختلف کتابها و فلش کارتهاي جديد خود را براي شما معرفي ميکنند و تحت تأثير اين فرآيند است که اگر فرزندي در مدرسه داشته باشي، به احتمال زياد با درخواست تهيه کتاب کمک درسي از سوي او مواجه شده ايد. اگر قصد تهيه اينگونه کتابها را نيز داشته باشيد ديگر نياز نيست که براي پيدا کردن کتابهاي کمک آموزشي روانه خيابان انقلاب يا مراکز شهر شويد، چرا که در تمام کتابفروشيها و حتي برخي کتابخانههاي مدارس و محلات، اين کتابها يافت ميشود.امروزه کتابهاي کمک آموزشي چنان شانه به شانه کتابهاي درسي حرکت ميکنند که اگر اينگونه به حرکت خود ادامه دهند، يقيناً در چند سال اخير ديگر جايگزين کتابهاي درسي خواهند شد. اين در حالي است که آموزش و پرورش از ممنوعيت تدريس کتابهاي کمک درسي در مدارس خبر ميدهد. براساس اين خبر و با تأييد سازمان برنامه ريزي کتابهاي درسي، 50 درصد از کتابهاي کمک درسي موجود در بازار، غيراستاندارد هستند که موجب رواج حفظ کردن به جاي يادگيري و رکود ذهن دانش آموزان ميشود؛ بنابراين تبليغات گسترده برخي متون کمک آموزشي در رسانههاي جمعي، دليلي بر تأييد وزارت آموزش و پرورش نيست . حال چرا با ممنوعيت تدريس اينگونه کتابها و غير استاندارد بودن آنها، والدين و معلمان دانش آموزان را تشويق براي تهيه اين کتابها ميکنند؛ موضوع گزارشي است که به آن ميپردازيم.
اجبار کتابهاي کمک درسيبيشتر والدين دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصيلي بويژه راهنمايي و دبيرستان تأييد ميکنند که براي تهيه کتابهاي کمک درسي تحت «اجبار» هستند.پدر يکي از دانش آموزان که براي فرزند خود خواندن اين کتابها را پيشنهاد ميدهد، ميگويد: اين روزها کتابهاي کمک درسي حتي در مدارس ابتدايي هم نفوذ کرده و من هم مجبور شده ام براي فرزند 10 ساله ام چند کتاب کمک آموزشي تهيه کنم.
اين پدر با اشاره به اينکه دو فرزند راهنمايي و دبيرستاني دارد که هر کدام از آنها مجبور به تهيه کتابهاي آموزشي و کمک درسي شدهاند، ميگويد: در ابتدا خريد کتابهاي کمک درسي اجباري نيست و گفته ميشود هر کس مايل است بيشتر ياد بگيرد، اين کتابها را بخرد، اما بعد از يک ماه کساني که اين کتابها را ندارند، از سايرين عقب ميمانند، چون معلم در بسياري موارد براي تمرينهاي خارج از کلاس به اين کتابها استناد ميکند.يکي از معلمان که براي تهيه کتابهاي تستي و کمک آموزشي براي فرزندان خود به ميدان انقلاب آمده، معتقد است: خريد اين کتابها مفيد است، اما عادت و تکيه بيش از حد به اين کتابها باعث ميشود که در دراز مدت ديگر کتابهاي درسي مورد استفاده قرار نگيرد و اين موضوع باعث آسيب به نظام آموزش ميشود.
اين معلم دوره دبيرستان ميگويد: متأسفانه حجم کتابهاي درسي خيلي بالاست، معلمان بويژه خود من مجبور هستم، از برخي مفاهيم سريع تر بگذرم و براي کمک بيشتر به دانش آموزان، توصيه ميکنم تا با استفاده از کتابهاي کمک آموزشي مشکلاتشان را برطرف کنند.
ضعف شديد در متون کمک درسيصحبتهاي اين معلم و مزيت استفاده از اين کتابها در حالي مطرح ميشود که برخي از منتقدان با تأکيد بر اينکه بسياري از متون کمک آموزشي موجود در بازار، استاندارد نيست، معتقدند، کتابهاي کمک درسي به هيچ عنوان از نظر کارشناسي مفيد نيستند، زيرا در کتابهاي درسي رويکردهاي نوين آموزشي مطرح شده، اما وقتي کتابهاي کمک آموزشي غيراستاندارد يا همان حل المسائلها در اختيار دانش آموزان قرار ميگيرند در روند يادگيري اتفاق نميافتد و تنها دانش آموزان را شرطي ميکند و اگر در امتحان صورت مسأله عوض شود، آنها نميتوانند به پرسشها پاسخ دهند. از سويي ديگر بسياري از مفاهيم موجود در کتابهاي آموزشي تکراري هستند، که تنها باعث نمره گيري دانش آموز ميشود، اما از ياد دادن مسائل درسي به آنها ناتوان است.
اين در حالي است که کتاب آموزشي مطلوب بايد حقايقي را مطرح کند و از دانش آموز بخواهد درباره محتويات آن فکر کند، پژوهش نمايد و مباني آن را در زندگي فردي و اجتماعي خود به کار بندد؛ در حالي که در وضع کنوني، تمام تلاشها بر اين تعلق گرفته است که از کتاب ها، تست استخراج گردد و جوابهايي حاضر و آماده براي آنها تهيه شود، چنين فردي که اين کتابها را ميخواند وقتي دانش آموخته ميشود، متوجه خواهد شد که فقط مقداري محفوظات را بر ذهن و فکرخود تحميل کرده است، در حالي که نميتواند در مسائل اجتماعي، فرهنگي، فني و کاربردي از ذهن خود کمک بگيرد؛ چون انديشه اش به شکوفايي لازم نرسيده و صرفاً تعدادي فرمول، واژه و چندتعريف و توصيف خشک و بي روح را به صورت بسته بندي شده در مغز خود جايگزين ساخته است.
اسماعيل افقهي کارشناس ارشد کتابداري با اشاره به اينکه در کتابهاي درسي، هر ساله شاهد تغييرات هستيم، ميگويد: امروزه کتابهاي درسي را چنان با اصول و چارچوبهاي خاص به دانش آموزان ياد ميدهند که جز خستگي نتيجه ديگري ندارد و از طرفي ديگر به علت غيرکاربردي بودن مطالب و موضوعات درسي، دانش آموزان فقط به دنبال بالا بردن معدل و درصد قبولي هستند.اين کارشناس با تأکيد بر اينکه مشکل در کتابهاي درسي نيست، بلکه به نحوه تدريس و زمان کلاسها بستگي دارد، ميگويد: کتابهاي درسي طوري طراحي شدهاند که دانش آموزان را بمباران اطلاعاتي ميکند و به آنها اطلاعاتي پراکنده منتقل ميکنند که خيلي زود هم فراموش ميشود که اين موضوع اهداف دانش آموزان را برآورده نميکند و همين امر باعث ميشود که دانش آموزان براي برآورده شدن حداقل اهداف خود به کتابهاي کمک درسي روي آورند.
معلماني که انگيزه ندارنداسماعيل کنعاني کارشناس آموزش اما از زاويه ديگري به انگيزههاي خريد کتابهاي موسسات آموزشي اشاره ميکند و ميگويد: برخي از معلمان متأسفانه به علت دو شغله بودن و يا مشکلات خانوادگي و کاري انگيزه زيادي براي فعاليت بيشتر در کلاسها ندارند و قسمتهاي مهم از کتاب را درس ميدهند و براي اينکه بهانهاي دست دانش آموز ندهند، فقط از آن قسمت نيز سؤال طراحي ميکنند.
وي با اشاره به اينکه راه حل در تغيير نگرش همه از جمله معلمان و نيز تغيير شيوه پرسش و سنجش در آموزش و پرورش است، ميگويد: شکل برگزاري کنکور نيز بزرگترين دليل براي استقبال دانش آموزان از کتابهاي آموزشي است، در واقع حافظه محوري در نظام آموزشي باعث شده تا دانش آموز فقط به هدف کنکور بخواند و معلم نيز با هدف قبول شدن آنها در کنکور تدريس کند.
بهنام قاسمي يکي از مؤلفان کتابهاي موسسات آموزشي با تأکيد بر اينکه همه کتابهاي منتشر شده مصوب برنامه آموزشي کشور دارند، ميگويد: بازار کتاب ايران انواع مختلفي از کتابها را دارد و فقط کتابهاي حل المسائل و کتابهاي کنکور نيست. از جمله اين کتابها کتابهاي کار و تمرين ميباشد. اين کتابها با مسائل متنوع، در چهارچوب مسائل کتاب درسي، فرصتي براي تمرين بيشتر دانش آموزان فراهم ميکنند. البته کتابهاي ديگري همچون کتابهاي مبحثي وجود دارد که معمولاً با تکيه بر يک مبحث خاص به صورت منسجم مطالبي را ارائه ميکنند که دانش آموز با آنها در طي تحصيل خود مواجه خواهد شد.وي ميگويد: هدف از طراحي اين کتابها با دسته بنديهاي مختلف نشانه اين است که طراحان کتابها و نظام آموزشي توجه لازم را به نيازهاي واقعي دانش آموزان در سطوح مختلف ندارند و در چنين سيستم آموزشي، از دانش آموزان، حفظ مفاهيم اوليه بعضي از قوانين يا پديدهها را به صورت طوطي وار انتظار داريم و به خلاقيت و ابتکارات دانش آموزان يا به نحوه تفکر آنها از پديدههاي اطراف توجهي نميشود. به نظر ميرسد اينگونه سيستم آموزشي بيش از حد به کميت آموزشي و اصالت دادن به برنامه به جاي رشد و تحول همه جانبه علاقه مند است و اين اشتباهي بزرگ است و شايد هم وسيله جايگزين هدف شده است.
نگراني از بازار داغ کتابهاي کاراما محمدعلي جمالي فر، سرپرست دفتر برنامه ريزي و تأليف سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي کشور، در مصاحبه با يکي از خبرگزاريها با توجه به افزايش انتشار کتابهاي آموزشي موسوم به «کار» در بازار نشر کشور ميگويد: کتاب کار، مطالب را در قالب فعاليتهاي روزمره که براي دانش آموزان قابل لمس است، ارائه ميدهد و از اين طريق يادگيري مطالب را براي آنان آسان تر ميکند.
به گفته او، ارائه کتابهاي کمک آموزشي که در برخي اوقات در بازار عنوان کتاب «کار» را يافتهاند، نگران کننده است، چرا که اين نوع کتابها تک بعدي است، در حالي که کتابهاي کار بايد مجموعهاي از دانش، مهارت، تعقل و خلاقيت دانش آموز را تقويت کند.
اين موضوعات ميتواند نشان دهنده اين باشد که کتابهايي که توسط آموزش و پرورش و دفتر برنامه ريزي و تأليف سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي کشور منتشر ميشود، زياد کاربردي نبوده و با اهداف دانش آموزان نيز زياد مطابقت ندارد، چرا که اگر اينگونه نبود، مؤسسات خصوصي به تأليف کتابهاي درسي نميپرداختند و اين همه استقبال نيز از کتابهاي کمک آموزشي صورت نميگرفت.همين استقبال بيش از حد دانش آموزان اين موضوع را ميرساند که آموزش و پرورش بايد در سياستهاي برنامه ريزي خود تجديد نظر نموده و شيوه نويني را براي تأليف کتابهاي درسي در پيش بگيرد، تا از يک طرف بتواند نيازها و اهداف دانش آموزان را پاسخ دهد و هم اينکه بتواند با مطالب کوتاه، اما در عين حال جامع ذهن دانش آموزان را براي ايجاد سؤالها و روحيه پرسشگري آماده کند.
تخلف در کلاس درس؟!اما در اين باره معاون پژوهش و برنامه ريزي درسي آموزش و پرورش ميافزايد: الزام دانش آموزان به خريد کتابهاي کمک درسي و تدريس آن در ساعات رسمي مدارس غير قانوني است.حجة الاسلام و المسلمين محمديان ميگويد: متأسفانه برخي معلمان براي کم و آسان کردن کار خود در کلاس از کتابهاي کمک درسي استفاده ميکنند که تخلف آشکار است.وي اضافه ميکند: کتابهاي کمک درسي غير استاندارد موجود در بازار مفاهيم اضافي به دانش آموزان تحميل ميکنند که متناسب با سطح رشد دانش آموزان نيست و موجب اخلال در فرآيند تربيتي و آموزشي ميشود.
محمديان به اجراي طرح ساماندهي کتابهاي کمک آموزشي اشاره کرده و ميگويد: اين طرح از سالهاي گذشته براي معرفي و استاندارد سازي کتابهاي کمک درسي آغاز شده و به موفقيتهاي خوبي نيز دست يافته است. همچنين دبير شوراي عالي آموزش و پرورش از مصوبه جديد اين شورا مبني بر نظارت بر کتابهاي کمک آموزشي مدارس خبر داده و ميگويد: بر اساس اين مصوبه، از اين پس سازمان پژوهش و برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش بايد بر فرآيند ورود کتابهاي کمک درسي و رسانههاي آموزشي بخش دولتي و غيردولتي نظارت کند.مهدي نويد ادهم با اشاره به آخرين مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش ميافزايد: با توجه به نقشي که اين رسانهها در فرآيند تعليم و تربيت کودکان و نوجوانان دارند، بايد با شاخص ها، اهداف و متون درسي رسمي وزارت آموزش و پرورش همسويي داشته باشند.اکنون بيش از 20 مؤسسه کتابهاي کمک آموزشي در سه مقطع دبستان، راهنمايي و دبيرستان را توليد و منتشر ميکنند.