وطن امروز: پسر جوان وقتی دید دوستش را کشته در دنیای توهم و با پیکری خونآلود قدمزنان به وسط اتوبان رفت، چشمهایش را بست و خود را به سرنوشت مرگ سپرد. ساعت 10 صبح روز 27 مهرماه سال جاری ماموران کلانتری 141 شهرک راهآهن در جریان پیدا شدن جسد خونآلودی زیر پلی در دهکده المپیک قرار گرفتند.
همزمان با رسیدن پلیس بالای سر جسد جوان 29 ساله که «شهرام» نام داشت، ماموران شنیدند در یک پارک نزدیکی آنجا، جوان 23 ساله دیگری به نام «هادی» با ضربات چاقو مجروح شده به بیمارستان انتقال یافته است.
با وارد عمل شدن بازپرس شاهنگیان از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی ماموریت یافت تا پرده از راز این درگیری خونین بردارد. کارآگاهان در نخستین اقدام وقتی هادی بهبود نسبی پیدا کرد وی را تحت تحقیق گرفتند و شنیدند وی به همراه شهرام و دوست دیگرشان به نام «مسعود» در جمع همپاتوقیهایشان داخل پارک بودند و زمانی که خواستهاند از هم جدا شوند ناگهان مسعود با چاقو به سمت آنها حمله کرده و دست چپ وی را هدف قرار داده سپس با فرار بچهها از دست حمله وی، مسعود به سمت شهرام دویده است و دیگر از چیز دیگری اطلاع ندارد.
با این سرنخ وقتی همپاتوقیهای دیگر هادی نیز تاکید کردند مسعود در حالت توهم شیشه دیوانهوار به سمت دوستانش حمله کرده، ردیابی این جوان شیشهای آغاز شد و کارآگاهان وی را در حالی که به خاطر تصادف در اتوبان در بیمارستان بستری بود، ردیابی کردند.
بررسیهای اطلاعاتی نشان داد که مسعود از 2 سال پیش به تهران آمده و از سالها پیش اعتیاد به موادمخدر داشته و چند ماهی میشود به همراه دوستان دیگرش شیشهای شده است. مسعود 23 ساله بعد از بهبود در اختیار اداره 10 پلیس آگاهی قرار گرفت و در بازجوییها هرگونه دخالت در قتل دوستش را نپذیرفت و ادعا کرد در اتوبان همت تصادف کرده و نمیداند چرا دوستانش برای وی پاپوش درست کردهاند.
جوان شیشهای گفت: «من کسی را نکشتهام، همه آنهایی که مرا قاتل معرفی کردهاند با من دشمنی دارند و چون میدانند در تهران تنها هستم، میخواهند قتل را به گردن من بیندازند».
وی افزود: «برای نخستینبار با شهرام و دیگر بچهها در داخل پارک آشنا شدم، آنها نیز مثل من بیکار بودند و اعتیاد به شیشه داشتند؛ دوستی ما بیشتر شد». با وجود ادعاهای بیگناهی مسعود، کارآگاهان به اطلاعات ویژهای دست پیدا کردند که جوان شیشهای را در برابر اتهام قتل قرار میداد.
مسعود باید اعتراف میکرد، وی گفت: «خیلی شیشه مصرف کرده بودم به خاطر همین نمیدانستم باید چه کنم؟! از 3 روز پیش مرتب شیشه میکشیدم. روز جنایت از ساعتها پیش و در تاریکی شب داخل پارک شیشه میکشیدم، زمانی که با چاقو به سمت دوستانم حمله کردم کنترل کارهایم را در اختیار نداشتم، اصلا نمیدانم چه شد که من و شهرام به اتوبان رفتیم، زیر پل زیرگذر وقتی فهمیدم قاتل شدهام که روی سینه دوستم نشسته و با چاقو ضربه میزدم؛ ترسیدم، دیدم شهرام نفس نمیکشد، تصمیم گرفتم خودم را هم خلاص کنم، نتوانستم، بلند شدم، چشانم را بستم، دستانم را به دوطرف باز کردم و داخل اتوبان رفتم، قدم میزدم که ناگهان خودرویی به من کوبید و دیگر چیزی نفهمیدم».