سرویس اقتصادی «تابناک» ـ بديهي است که تحقق هر شعار و شکل گيري هر نهضتي در کشور، نيازمند زمينه هايي بوده و لازم است برای بهره برداری مناسب از آن، تمهیدات مناسب پیش بینی شود.
به گزارش «تابناک»، بر همین اساس، طبيعتا فراگير شدن حرکت جهادي در اقتصاد کشور نيز نيازمند الزاماتي است که امکان نهادینه شدن آن را فراهم کرده و روند تقنینی، اجرایی و نظارتی متناسب با آن را عملیاتی کند.
بنا بر این گزارش، رهبر معظم انقلاب در پی نامگذاری سال 1390 به عنوان سال «جهاد اقتصادی»، الزامات شکل گيري آن را در پنج مورد برشمرده اند:
1) روحيه جهادىروحيه جهادي در حقيقت چيزي فراتر از انگيزه سازماني يا سود شخصي است وقتي روحيه جهادي بر کاري حاکم شود، ديگر فرد خود را در چهارچوب بخشنامه ها و وظايف تعيين شده اداري و يا سود شخصي اش نمي سنجد و طبعا در آن قالب محدود نيز عمل نمي کند. در چنين شرايطي، افراد تنها به هدف مي انديشند و تا رسيدن به آن دست از تلاش برنمي دارند.
«روحيه جهادى لازم است. ملت ما از آغاز انقلاب تا امروز در هر جایى که با روحيه جهادى وارد ميدان شده، پيش رفته و اين را ما در دفاع مقدس و در جهاد سازندگى ديديم و نیز در حرکت علمى داريم مي بینيم. اگر ما در بخش هاى گوناگون، روحيه جهادى داشته باشيم؛ يعنى کار را براى خدا، با جديت و به صورت خستگىناپذير انجام دهيم ـ نه فقط به عنوان رفع تکليف ـ بلاشک اين حرکت پيش خواهد رفت».
2) استحکام معنويت در جامعهوجود جو ايماني و مذهبي در جامعه و در ميان جوانان، نوعي سپردفاعي مستحکم در برابر هرز رفتن استعدادهاي آنهاست و اينجاست که مي توان تأثير دينداري را بر رشد و سعادت دنيايي انسان نيز دید.
«... استحکام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه است. تدين جامعه، تدين جوانان ما، در امور دنيایى هم به ملت و به جامعه کمک مي کند. اگر يک ملت جوانانش متدين باشند، از هرزگى دور خواهند شد؛ از اعتياد دور خواهند شد؛ از چيزهایى که جوان را زمين گير مي کند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به کار مىافتد، کار و تلاش مي کنند؛ در زمينه علم، در زمينه فعاليت هاى اجتماعى، در زمينه فعاليت هاى سياسى، کشور پيشرفت مي کند. در اقتصاد هم همين جور است. روحيه معنويت و تدين، نقش بسيار مهمى دارد».
3) پرهيز از توجه اجتماعي به مسائل حاشيه ايطرح مسائل حاشیه اي و عطف توجه جامعه به آن مي تواند انسان ها را از هدف اصلي خود باز دارد يا سير رو به جلو کشور را دچار خلل کند. انگيزه ها را آسيب بزند و حتي افرادي را که سست ترند از نيل به هدف نهايي نااميد سازد.
«مسائل حاشيهاى در کانون توجه افکار عمومى قرار نگيرد. يک شرط ديگر اين است که کشور به مسائل حاشيهاى مبتلا نشود. ببينيد، در بسيارى از اوقات، يک مسأله اصلى در کشور وجود دارد که همه بايد همت کنند و به سراغ اين مسئله اصلى بروند؛ بايد مسئله کانونى کشور اين باشد؛ اما ناگهان مىبينيم از يک گوشهاى يک صدایى بلند مي شود، يک مسأله حاشيهاى درست مي کنند، ذهن ها متوجه آن مي شود».
رهبر انقلاب عطف توجه کشور به مسائل حاشيه اي را مانند اين مي دانند که قطاري در حرکت با سرعت به سمت مسير خود را براي توجه به نقطه اي در ميان راه متوقف کند دوباره جمع شدن افراد و به حرکت افتادن اين ها چه ميزان دشوار است؟ و آيا تأخير پيش آمده جبران خواهد شد؟
4) اتحاد و انسجام ملياتحاد و انسجام در عرصه ملي از عوامل لازم براي حرکت سريع رو به رشد در هر کشوري است و ايران نيز از اين مسأله مستثني نيست. پرهيز از حرکات و بيانات تفرقه افکنانه از ضروريات حرکت جامعه در راه يک جهاد اقتصادي حقيقي است. اين مسأله کوچک و بزرگ نمي شناسد و در اين زمينه آحاد مردم جامعه از عوام گرفته تا مسئولين سياسي يکسانند و وظيفه دارند به سهم خود در حفظ وحدت بکوشند.
البته در اين زمينه، اتحاد بين مسئولين نيز از اهميت بسزايي برخوردار است که نتيجه آن در هماهنگي و انسجام هرچه بيشتر قواي سه گانه مشاهده خواهد شد.
«يک شرط ديگر، حفظ اتحاد و انسجام ملى است. اين اتحادى که امروز در بين مردم و مسئولين وجود دارد... بايستى باقى بماند و روزبهروز تقويت شود. يکى از نقشههاى بزرگ دشمنان ملت ايران، ايجاد تفرقه و شکاف در داخل بوده است؛ به بهانههاى گوناگون. ... قوميت... مذهب... گرايش هاى سياسى.... جناحبندىها، ...اتحاد را بايد حفظ کرد...مسئولين کشور هم همين جور؛ پس انسجام قوا با يکديگر، هماهنگى قوا با يکديگر هم مهم است.»
5) پرهيز از نگاه شعاري به مفهوم جهاد اقتصاديآخرين نکته بيان شده از سوي رهبر انقلاب در زمينه الزامات جهاد اقتصادي، باور و عمل کردن مسئولين است: «آنچه انتظار داریم اين است که اين شعار را بشنوند، باور و دنبال کنند». نه برخورد شعاري با آن و پر شدن در و ديوار شهرها از بيل بوردهايي با نوشته هاي تبليغي براي جهاد اقتصادي چنان که صراحتا تأکيد مي کنند:
«تابلو کردن و در و ديوار را پر کردن و عکس زدن و اينها هيچ لزومى ندارد. اگر هزينهاى نداشته باشد، لزومى ندارد؛ اگر هزينه داشته باشد، اشکال هم دارد».