مبارزه نفسگير پليس شجاع با 2 دزد فراري

همزمان مامور پليس با ديدن اين صحنه براي متوقف كردن 2 تبهكار در خودرو را باز كرد و زماني كه خواست آنها را از حركت متوقف كند، راننده پايش را روي پدال گاز فشرد و حركت كرد و پليس روي زمين و هوا معلق ماند
کد خبر: ۱۸۴۸۱۳
|
۲۹ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۳۸ 20 August 2011
|
8223 بازدید
قدس: پليس شجاع وقتي ديد 2 تبهكار قصد فرار دارند به خودروي آنان آويزان شد و با حركات رزمي توانست دزدان را زمين‌گير كند.

ساعت 10 صبح روز 22 مرداد سال جاري، گشت موتوري كلانتري 137 نصر هنگام گشتزني در اتوبان چمران به 2 مرد كه كنار وانت پيكاني ايستاده بودند و نگاه‌هاي مرموز و جست‌وجوگري داشتند، برخورد و براي تجسس وارد عمل شد.

در همان نگاه نخست مشخص شد كه باتري وانت پيكان سرجايش نيست و احتمال داده شد 2 پسر دزد باشند.

وقتي پليس از 2 پسر كارت شناسايي خودرو و خودشان را خواست، يكي از آنان به بهانه آوردن كارت شناسايي به داخل خودروي پرايدی رفت و پس از چند لحظه دوستش نيز به سمت پرايد رفت و بي‌درنگ خودش را از پنجره به داخل خودرو انداخت و با سرعت به حركت درآمدند.

همزمان مامور پليس با ديدن اين صحنه براي متوقف كردن 2 تبهكار در خودرو را باز كرد و زماني كه خواست آنها را از حركت متوقف كند، راننده پايش را روي پدال گاز فشرد و حركت كرد و پليس روي زمين و هوا معلق ماند.

متهمان هنگامي كه ديدند پليس دست‌بردار نيست با مشت و لگد قصد داشتند وي را از خودرو به بيرون پرتاب كنند غافل از اينكه وي پليسي رزمي‌كار و چابك است. دقايقي بعد خودرو به حاشيه اتوبان كشانده شد و در نهايت مامور رزمي‌كار با برداشتن سوئيچ موفق به خاموش كردن خودرو شد اما سرعت زياد باعث شد راننده خودرو در نزديكي ميدان توحيد كنترل خودرو را از دست بدهد و پس از برخورد با جدول كنار اتوبان متوقف شود.

در اين صحنه درگيري، راننده پرايد توانست در را باز كرده و فرار كند اما دوستش گرفتار پليس رزمي‌كار شد.

بازجويي‌ها نشان داد اين پسر تبهكار ابوالفضل نام دارد و تاكنون بارها به خاطر سرقت و استعمال موادمخدر به زندان افتاده و با همدستي دوستش به نام محمد كه مشهور به ‌سرهنگ است دست به سرقت از خودروها مي‌زند.

سرهنگ علي باسلوي، رئيس كلانتري 137 نصر به خبرنگار ما گفت: محمد، حدود 2 ماه پيش به اتهام خريد و فروش موادمخدر و همچنين همراه داشتن موادمخدر به دادسرا و از آنجا به زندان انتقال داده شد و با اعترافات ‌ابوالفضل‌ مشخص شد كه وی يك ماه پيش از زندان آزاد شده و با همدستي محمد اقدام به سرقت باتري،ECV و لوازم داخل خودرو مي‌كردند.

باسلوي در ادامه افزود: در بازرسي از خودرو و دزد جوان يك قبضه چاقو، لوازم و تجهيزات سرقت، باتري و ECV سرقتي به دست آمد و تلاش براي دستگيري محمد در دستور كار ماموران دايره اطلاعات و تجسس قرار دارد.

وي در پايان گفت: مامور گشت كلانتري براي دستگير كردن 2 تبهكار با شجاعت مثال‌زدني جان خود را به خطر انداخت و حدود 200 متر از خودرو دزدان آويزان بود و آنها براي خلاص شدن از دست وي با مشت و لگد قصد داشتند او را از خودرو جدا كنند كه به هدفشان نرسيدند.

گفتگو با پليس فداكار

گروهبان يكم حامد بامداد، جوان 22 ساله‌اي است كه در ورزش‌هاي رزمي نيز مقام دارد و از آمادگي بدني بالايي برخوردار است. به گفته رئيس كلانتري از همه ماموريت‌هايي محوله سربلند بيرون آمده و يكي از نيروهاي موفق كلانتري 137 نصر و پليس تهران است.

چند سال است در پليس خدمت مي‌كني؟
3 سال.

چطور شد جذب پليس شدي؟
علاقه زيادي به خدمت در نظام داشتم.

چرا به ارگان‌هاي نظامي ديگري نرفتي؟
چون شغل پليس سخت‌تر و جذاب‌تر است و با وجود همه خطراتي كه دارد من پليس را دوست دارم.

به گفته شاهدان در ماموريتي كه داشتي در چند قدمي مرگ قرار داشتي؟
بله، فكر نمي‌كردم دزدان به اين اندازه نترس باشند، ولي وقتي دل آدم با خدا باشد، خدا هم با اوست.

وقتي داخل خودرو با دزدان درگير بودي به چيزي هم فكر مي‌كردي؟
بله، تصميم داشتم هر طور شده خودرو را متوقف وسارقان را دستگير كنم و همچنين خودم را نجات دهم.

آيا در دلت ترس هم افتاد؟
اگر بگويم «نه» دروغ گفته‌ام.

اگر چنين اتفاقاتي بيفتد باز هم خودت را به خطر مي‌اندازي؟
وظيفه من حفظ امنيت و آسايش و آرامش مردم است. من و همكارانم براي مردم جانمان را هم مي‌دهيم.

همكارانت مي‌گويند ورزشكار هستي.
بله، در ورزش هنرهاي رزمي داراي چندين مقام هستم و در حال حاضر هم ورزش مي‌كنم.

با اين همه مشغله كاري در زندگي‌ات موفقي؟
بله، اعتقاد و ايمان به خدا، خدمت به مردم، درس و ورزش در موفقيت‌هايم نقش اساسي داشته‌اند.

گفت‌وگو با دزد قد بلند

«ابوالفضل» كه قد بلندي دارد و گوش‌هايش نيز در ورزش كشتي شكسته شده است حالا به خاطر اعتياد در چاه سرقت افتاده است.

چند سال داري؟
35 سال.

چند سال است كه اعتياد داري؟
5سالي مي‌شود!

اعتياد به چه موادي داري؟
ابتدا به ترياك و حشيش اعتياد داشتم ولي بعد از 3 سال به هرويين اعتياد پيدا كردم.

چند سال ورزش مي‌كردي؟
10 سال كشتي كار مي‌كردم.

پس چرا الان اينجايي!
به خاطر دوست ناباب، شوخي شوخي افتادم در دام اعتياد.

چرا شوخي شوخي؟
ابتدا دوستانم به شوخي به من تعارف كردند و من را در رودربايستي گذاشتند و به خنده گرفتند، يكدفعه ديدم كه به كشيدن ترياك عادت كرده‌ام.

به خاطر همين هم دزدي مي‌كني؟
بله، مجبورم به خاطر ن مواد، دزدي كنم.

چرا به گذشته‌ات نگاه نمي‌كني تا خودت را از بند اعتياد خلاص كني؟
چند بار خواستم ترك كنم و اين كار را هم كردم ولي پس از چند روز يا دوستانم دنبالم مي‌آمدند يا دوباره وسوسه مي‌شدم.

الان چي؟
ديگر از اين وضع خسته شده‌ام، وقتي روي تشك كشتي مي‌رفتم همه مرا تشويق مي‌كردند و برايم دست مي‌زدند ولي الان هر كس به من مي‌رسد فحش و ناسزا مي‌گويد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟