بازدید 20579
20579 بازدید
هفت هدف آمریکا از طراحی سناریوی جدید علیه ایران
از سویی، لابی قدرتمند صهیونیستی در آمریکا که شاهرگ قدرت و ثروت را در این کشور در اختیار دارد ـ و اتفاقا نوک پیکان جنبش وال استریت به سمت آنهاست ـ برای مجاب شدن به پشتیبانی و برگزاری کمپینهای تبلیغاتی و انتخاباتی دمکراتها، بیصبرانه در کمین چراغ سبز اوباما بود که این خواسته، با اتهام اخیر به دولت ایران برآورده شد.
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۴ 15 October 2011
کد خبر: ۱۹۷۰۸۲
| ۲۳ مهر ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۴ 15 October 2011
| 20579 بازدید
20579 بازدید
|
ماجرا از اینجا آغاز شد که روز سهشنبه، یازدهم اکتبر، «اریک هولدر»، وزیر دادگستری آمریکا در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که یک آمریکایی ایرانیتبار را به اتهام طراحی ترور ناموفق عادل الجبیر، سفیر عربستان سعودی در آمریکا دستگیر کرده است.
به گزارش «تابناک»، وی که در حضور «رابرت مولر»، رئیس پلیس فدرال آمریکا (اف.بی.آی) سخن میگفت، افزود: نام متهم «منصور ارباب سیار» و وی از طرف سپاه قدس، چنین مأموریتی را دنبال میکرده است!
وی همچنین ادامه داد: متهمان دیگری هم هستند که میخواستند پس از ترور سفیر عربستان در آمریکا، طرح بمبگذاری در سفارتهای اسرائیل و عربستان سعودی را به اجرا بگذارند.
اما درباره اینکه چرا ایالات متحده به یکباره بدون ارایه هیچ گونه شواهد محکم و محکمهپسندی، چنین ادعای دروغی را علیه ایران مطرح کرده، چند تحلیل عمده وجود دارد:
منافع داخلی
نخستین بخش از نیازهای آمریکا به اجرای چنین سناریویی که حتی از سوی برخی رسانههای اروپایی به یک فیلم هالیوودی تشبیه شده، نیازهای داخلی است.
1 ـ در حالی که دنیا روی موضوع جنبش اشغال وال استریت تمرکز کرده است، دولت آمریکا نیاز دارد که با یک ترفند سیاسی ـ رسانهای و با منحرف کردن افکار عمومی و رسانهها، کمی از فشار افکار عمومی جهانی بر خود را بکاهد تا بتواند برای مهار جنبش وال استریت در درون، کار کند.
2 ـ به علاوه، تاکنون هیولای وحشتناکی که کاخ سفید از ایران ترسیم کرده بود، در داستانسراییهای رسانههای غربی، تنها در بیرون از مرزهای آمریکا، توان صدمه زدن به منافع آمریکا را داشت، ولی هماکنون این رسانهها میتوانند این «تهدید» را در درون مرزهای آمریکا متصور شوند و دولت آمریکا به این بهانه میتواند فضای امنیتی شهرهای مهم مانند نیویورک را افزایش دهد و از حضور بیشتر تظاهرکنندگان جلوگیری کند.
3 ـ فایده دیگر این سناریو برای آمریکا، انحراف افکار عمومی از جنجال اخیر بر سر به قتل رساندن یک آمریکایی یمنیتبار است که به دستور مستقیم شخص اوباما و بدون برگزاری دادگاه، با هواپیمای بدون سرنشین به قتل رسید. دولت و شخص اوباما، هنوز با گذشت هفتهها از این موضوع، تحت فشار جدی هستند و تلاش دارند با متهم کردن ایران، توپ هجمههای رسانهای را به زمین ایران بیندازند و افزون بر آن، با این ترفند، «ترورهای پیشگیرانه» را برای محافل داخلی توجیه کنند.
4 ـ و اما شاید از همه مهمتر، بحث انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا باشد، چه، دولت اوباما از دو سو تحت فشار است:
الف) طبقه متوسط و البته فرهیخته و دانشگاهی که از پس جنگافروزیهای بوش پسر و جریان نومحافظهکار جمهوریخواه، به اجبار به نامزد حزب دمکرات روی خوش نشان داد، به این امید که شعار تغییر اوباما عملیاتی شود، ولی در عمل چنین نشد؛ بنابراین، کاخ سفید در صدد است تا بهانهای محکم برای عدم تغییر رویه خود، دستکم در قبال ایران دست و پا کرده و از ریزش آرای خود جلوگیری کند.
ب) از سویی، لابی قدرتمند صهیونیستی در آمریکا که شاهرگ قدرت و ثروت را در آمریکا در اختیار دارد ـ و اتفاقا نوک پیکان جنبش وال استریت به سمت آنهاست ـ برای مجاب شدن به پشتیبانی و برگزاری کمپینهای تبلیغاتی و انتخاباتی دمکراتها، بی صبرانه مترصد چراغ سبز اوباما بود، که این خواسته، با اتهام اخیر به دولت ایران برآورده شد.
منافع خارجی
منافع خارجی این سناریو نیز برای اوباما کم نیستند.
5 ـ سادهترین و البته مهمترین موضوع، تیره کردن روابط ایران و عربستان و در کل، روابط ایران با جهان عرب به ویژه در آستانه مراسم حج و با توجه به اثرگذاری گفتمان انقلاب اسلامی در بیداری منطقه است. ایران با منافع خود کاملاً آشناست و میداند که متشنج شدن روابط با کشورهای عربی، تنها به سود آمریکاست. به همین دلیل، همواره بر نگه داشتن روابط مسالمتآمیز با کشورهای عربی تأکید میکند. آمریکا از این موضوع آگاه است که با توجه به موج بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، ایران پیروز بلامنازع این رخدادهاست. به همین دلیل، تلاش میکند، سیر طبیعی کنونی را به هم بزند.
6 ـ موضوع دیگر، بازسازی روابط ایالات متحده با همپیمانان عربی است. در این سناریو، آمریکا میخواهد با ظاهر شدن در لباس یک پلیس مهربان، هم جان یک شاهزاده عربستانی را نجات دهد و هم با القای ایران به عنوان بزرگترین دشمن منطقهای کشورهای عربی، فضای متحدی بین خود و کشورهای عربی، علیه ایران پدید آورد.
سناریویی برای فریب اروپا
7 ـ هدف دیگر آمریکا از این موضوع، تلاش برای مجاب کردن اروپا به اعمال تحریمهای جدید علیه بانک مرکزی ایران است. تحریم بانک مرکزی به نوعی به معنای قطع بخش اعظم روابط اقتصادی اروپا با ایران و موضوعی است که کشورهای اروپایی، همواره از آن خودداری کردهاند.
اتحادیه اروپا که این روزها مشغول نجات منطقه یورو از یک ورشکستگی به تمام معناست، در سالهای اخیر، نپذیرفته که تا حد تحریم بانک مرکزی نیز جلو بیاید، ولی آمریکا که در جریان این تحریمها، به خاطر نداشتن روابط تجاری با ایران، چیزی برای از دست دادن ندارد، تلاش کرده از هر وسیلهای برای مجاب کردن اروپا بهره گیرد و این موضوعی است که اروپا آن را درک میکند.
گفتنی است، آمریکا در دهها سال اخیر، انواع گوناگونی از سناریوهای هالیوودی را علیه کشورهای مستقل و همچنین مخالفان داخلی خود به اجرا درآورده است. به همین دلیل، مردم آمریکا عموماً با انواع این سناریوها آشنایی دارند؛ شاید به همین دلیل است که مردم آمریکا، هیچ توجهی به سناریوی جدید آمریکا نکرده و موضوع اصلی بحثهای کاربران آمریکایی در شبکههای اجتماعی، همچنان موضوع وال استریت است!