شرق نوشت:
چینیها هر روز بیشتر از قبل به ماشین وابسته میشوند و شلوغی کلاسهای آموزش رانندگی در سطح این کشور برای مشتاقان گرفتن گواهینامه به خوبی این قضیه را ثابت میکند اما به نظر میرسد در این کلاسها بیشتر از آنکه به کیفیت آموزش توجه شود کمیت افراد لحاظ میشود و نتیجهاش بیتوجهی رانندگان به سادهترین قوانین راهنمایی و رانندگی و آمار بالای تصادفات روزانه است. چینیها از سال 2009 با پشت سر گذاشتن ایالات متحده تبدیل به بزرگترین بازار خودرو جهان شدند و از آنجایی که نسل جدید چشم بادامیها علاقه زیادی به استفاده از خودروهای گرانقیمت دارد دیگر در کلاسهای رانندگی جایی برای سوزن انداختن هم نیست.
رن ژینگژو، یکی از مربیان آموزشگاه رانندگی فنشونگ در پکن میگوید: «تا دلتان بخواهد شاگرد داریم چرا که همه میخواهند گواهینامه بگیرند. رانندگی قبلا یک شغل در چین محسوب میشد اما امروز مهارت مهمی برای زندگی کردن است.» طبق آمار رسمی، چین در سال 2011 بیش از 22 میلیون گواهینامه صادر کرده تا آمار رانندگان گواهینامهدار این کشور در پایان سال 2011 به 236 میلیون نفر برسد اما باوجود این همه راننده، در هیچ کدام از کلاسهای رانندگی، رانندگان را برای حضور در جایی که بیشتر شبیه میدان جنگ است تا جایی برای عبور و مرور، آماده نکردهاند. در سال 2010 نزدیک به چهارمیلیون تصادف در پرجمعیتترین کشور دنیا رخ داد که 65225 نفر در آن جان باختند و 254075 نفر دچار جراحت شدند.
یکی از دلایل اصلی این تصادفات، نبود تجربه در بین رانندگان ذکر شده بود. مقامات چینی برای کم کردن میزان تصادفات در اولین قدم، سراغ وضع قانون رفتند و دستور دادند که رانندگان قبل از شرکت در امتحانهای کتبی، باید در کلاسهای رانندگی شرکت کنند. نتیجه آن تاسیس کلاسهای رانندگی جدید بود که مثل قارچ در همه جای پکن رشد کرده بودند.
در پایتخت چین 20 میلیون نفر زندگی میکنند که باید خودشان را با پنج میلیون ماشینی که در سطح شهر وجود دارد، وفق دهند. آموزشگاه فنشونگ به تنهایی سالانه 10 هزار راننده جدید تحویل جامعه میدهد. کلاسهای این آموزشگاه از ساعت هشت صبح شروع شده و تا 9 شب ادامه دارد و خبری از تعطیلی هم نیست. آنهایی که میخواهند گواهینامه بگیرند برای رسیدن به هدفشان باید از سه امتحان بگذرند.
اولین قسمت، حضور در کلاسهای تئوری است که قوانین رانندگی را به افراد یاد میدهد. در پایان این کلاسها امتحان صد سوالی از داوطلبان گرفته میشود که برای قبولی در آن باید حداقل به 90 سوال پاسخ درست داد تا فرد اجازه نشستن پشت ماشینهای تمرینی را کسب کند. یکی از داوطلبان ادعا میکند که تنها در جلسه اول کلاسهای تئوری شرکت کرده چون در اولین جلسه اثر انگشت شرکتکنندگان ثبت میشود. او میگوید: «وقتی برای قبولی در این امتحان تنها به چند ساعت مطالعه نیاز دارید دیگر لازم نیست نابغه باشید تا به مرحله بعدی بروید.»
بخش دوم کلاسها – که در واقع بخش اصلی کلاسهای تمرینی محسوب میشود و زمان آن 54 ساعت است – محوطهای کاملا صاف و شبیهسازی شده به خیابانهاست که پر از علایم راهنمایی و رانندگی است با این همه مشکل این بخش نبود اتفاقاتی است که در رانندگی واقعی وجود دارد و راننده را دچار چالش میکند. یکی از خیابانهای اصلی پکن تبدیل به محلی برای تمرینات رانندهها شده و در هر ماشین مربی سعی میکند تمام مهارتهای لازم را به شاگردش یاد دهد و البته او را امتحان هم میکند.
داوطلبانی که مرحله دوم را هم با موفقیت طی میکنند باید در آخرین بخش یعنی رانندگی در خیابانهای شلوغ شرکت کنند جایی که خبری از صلح در آن نیست و هر لحظه باید انتظار اتفاقی را داشت. اینجوری آنهایی که واقعا گواهینامه میخواهند برای نشستن پشت رل آبدیده میشوند. این مرحله 10 ساعت طول میکشد و البته هر کسی توان گذر از آن را ندارد چرا که رانندگان عصبی پکن به ماشینهای تمرینی آلرژی دارند و نمیتوانند مدل رانندگی آنها را تحمل کنند.
همین چند روز قبل بود که رانندهای یکدفعه ترمز کرد تا به آن بنده خدایی که پشت ماشین تمرین نشسته میزان آشناییاش با کلمات بالای 18 سال را نشان دهد! وو لیانشنگ مربی آموزشگاه که شاهد این صحنه بوده، میگوید: «طرف شاگردم را تهدید کرد که اگر جراتداری پیاده شو تا درس خوبی بهت بدهم.» جالب اینکه وو هم به شاگردش توصیه کرده اگر کسی وارد حریم او شد بهش راه ندهد و جوابش را بدهد. همین نمونه برای حسرت خوردن در مورد روزهایی که به جای ماشین، دوچرخه در سطح خیابانها تردد میکرد کافی است.