تاکنون نیروهای مخالف نتوانستهاند موازنه قدرت را در سوریه بر هم زنند. این بدان علت است که مخالفان سوریه، انسجام داخلی ندارند و بیشتر از بیرون هدایت میشوند تا از درون. از طرفی، ماهیت نیروهای مخالف کاملا برای غرب مشخص نیست؛ این که چه کسانی مخالفین را سازماندهی کردهاند و آیا قادر به تشکیل دولت واحد و منسجمی هستند یا نه، هنوز روشن و مشخص نیست.
از سوی دیگر، حکومت اسد، حکومت منسجمی است و نشان داده که میتواند بحران را اداره کند و از بحران نمیترسد. به همین دلیل، تنشها در سوریه با وجود حمایتهای بیشایبه غرب و همچنین کشورهای مرتجع منطقه، شانزده ماه طول کشید.
در واقع مخالفان بیشتر از سمت اروپا و عربستان حمایت شدهاند و آمریکا تاکنون جز حمایتهای تبلیغاتی، حمایت خاصی نکرده است، چرا که تاکنون برای آمریکا محرز نشده است که آیا مخالفین پس از روی کار آمدن و سرنگونی اسد به سود غرب حرکت میکنند یا به ضرر آن! از طرفی، هزینههایی را که آمریکا باید برای سرنگونی اسد بپردازد، بسیار مهم است، چرا که حکومت اسد در سوریه، حکومت مقتدری است و در این شانزده ماه نشان داده است که اقتدار لازم را برای پابرجا ماندن دارد.
همچنین در نظر داشته باشید که مخالفین به سمت تحلیل پیش میروند و با طولانیتر شدن زمان، مخالفین بیش از پیش انسجام خود را از دست میدهند. کاملا مشخص است که تاکنون حکومت بشار اسد به سمت بیانگیزه شدن و تضعیف پیش نرفته است و شاید بتوان گفت، این موازنه تنها به دو صورت به هم میخورد؛
راه اول این که آمریکا در سوریه عملیات نظامی انجام دهد. ولی باید گفت، در این عملیات نظامی برای آمریکا دو ابهام وجود دارد؛
نخست این که آیا با انرژی که در سوریه صرف میکند، میتوانند حکومت بشار اسد را براندازد؟ این موضوع تاکنون برای آمریکا مشخص نشده است.
دوم آن که با سقوط اسد، آیا مخالفین اهداف غرب را در نظر میگیرند؟
این دو ابهام تاکنون آمریکا را از مداخله نظامی در سوریه بازداشته است. حتی آمریکا حاضر نشده با صراحت در این زمینه سخن بگوید. از طرفی، دیگر کشورهای عضو ناتو، قدرت نظامی چشمگیری برای حمله نظامی به سوریه ندارند و در صورت مبادرت به حمله، قطعا شکست میخورند و به نظر نمیرسد در شش ماه آینده، رخداد خاصی در سوریه روی دهد.
در سوریه یا شرایط همین گونه پیش میرود یا ممکن است، وضع مخالفین بدتر شود و دولت تسلط بیشتری بر کل جغرافیای سوریه پیدا کند یا در بدترین شرایط، شاید سوریه به سمت جنگ داخلی پیش رود؛ اما قطعا تا شش ماه آینده، حکومت بشار اسد برنخواهد افتاد.
راه دوم برای سقوط بشار اسد، این است که مخالفین را به اندازهای مسلح کنند تا توان مقابله و رویارویی با اسد را داشته باشند و این کار را تنها آمریکا میتواند انجام دهد، چرا که تاکنون مخالفین از راه دیگر کشورها مسلح شدهاند، ولی نتوانستهاند بشار اسد را سرنگون کنند و این تنها اوضاع درونی سوریه را بدتر کرده است.
این راه نیز معایب خود را دارد، زیرا درست از هنگامی که مخالفین مسلح شدند، شمار کشتهها به یکباره بالا رفت. در این باره باید گفت، این نوع مسلح کردن، تنها هزینهها را بالا میبرد و سوریه را به سمت جنگ درونی میکشاند که نه تنها برای سوریه، که برای کل منطقه ضرر دارد و کسی در این میان سود نخواهد کرد.
البته در نظر داشته باشید که پس از آن جمع کردن و انسجام بخشیدن به جامعهای که مردم در آن مسلح شدهاند، بسیار سخت است و سابقه آن را در برخی کشورها میتوان دید که حتی پس از مدتی، جمعآوری اسلحههایی که در زمان بحران پخش شده بود، امکانپذیر نبود.