روند سرقت میراث فرهنگی‌مان ادامه دارد؛

«تار» ایرانی در حضور مسئولان وطنی به نام جمهوری آذربایجان ثبت‌شد!

شاید عجیب و حتی خنده‌دار باشد که «تار» به رغم ریشه پایدارش در ایران و با علم به اینکه سازهایی مانند «گیتار» اروپاییان و «سیتار» هندیان دست‌کم بخشی از نامشان را از آن به عاریت گرفته‌اند، از سوی یونسکو به نام جمهوری آذربایجان به ثبت رسیده باشد (!) اما شنیدن از ثبت جهانی یک ساز با نام فارسی به نام یک کشور غیر فارسی زبان، کجا و دانستن این نکته که در زمان ثبت، نمایندگان کشورمان در محل بوده‌‌اند، کجا؟!
کد خبر: ۲۹۰۶۰۳
|
۲۱ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۶ 11 December 2012
|
50619 بازدید
|
هر چقدر که نام این ساز، ایرانی بودن آن را فریاد می‌زند، کوتاهی مسئولان میراث فرهنگی ما از یک سو و دست‌درازی مسئولان دیگر کشور‌ها از سوی دیگر، کافی است تا میراث تاریخی کشورمان در جلوی دیدگان مسئولان ایرانی به یغما رفته و تنها برای ما آه بماند و افسوس!

به گزارش «تابناک»، همزمان با تغییر و تحولات در ریاست سازمان میراث فرهنگی کشور، مسعود علویان صدر، معاون این سازمان، از ثبت جهانی پرونده «قالی‌شویان مشهد اردهال» در هفتمین اجلاس کمیته میراث معنوی در پاریس (سوم تا هفتم دسامبر مصادف با سیزدهم تا هفدهم آذر ماه) خبر داده و پذیرش تنها پرونده ارائه شده توسط ایران به این اجلاس را افتخار جهانی دیگری برای میراث فرهنگی کشورمان خطاب می‌کند تا هنوز فرصت خوشحالی از این اتفاق دست نداده، خبر برسد که در‌‌ همان اجلاس، سازی به نام جمهوری آذربایجان به ثبت رسیده که در سراسر جهان با نام ایرانی‌اش شناخته می‌شود؛ تار!

ساز تار در حالی در فهرست میراث ناملموس بشری یونسکو به نام کشور آذربایجان به ثبت جهانی رسید که به گفته معاون میراث فرهنگی کشور، در این اجلاس «یداله پرمون»، مدیر مرکز منطقه‌ای میراث معنوی یونسکو در آسیای مرکزی و غربی و «محمدحسن طالبیان»، مدیر دفتر تدوین پرونده‌های ثبت جهانی به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران بودند.


برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید


این ماجرای تلخ هنگامی عجیب‌تر جلوه خواهد داشت که به اطلاعیه یونسکو درباره آن مراجعه کنیم؛ جایی که درمی‌یابیم «ساز تار» به مفهوم مطلق آن ـ و نه نوع خاصی از آن ـ همراه با همه فنون ساخت و شیوه‌های نواختنش بدون اعتنا به ایران و حتی دیگر کشورهای منطقه به نام جمهوری آذربایجان به ثبت رسیده است.

رضا مرادی غیاث آبادی، پژوهشگر و نگارنده کتاب «فرهنگ نامه ایران باستان» در تشریح این ماجرا در وب‌سایتش (پژوهش‌های ایرانی) می‌نویسد: این اتفاق در حالی صورت می‌پذیرد که مرکز مطالعات منطقه‌ای حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس به تازگی و با بوق و کرنای فراوان در ایران راه‌اندازی شده بود ... [اکنون] مسئولان ایرانی این کمیته و نیز مسئولان ذی‌ربط سازمان میراث فرهنگی هر اندازه که به دلیل این اتفاق و بابت ناتوانی و بی‌مسئولیتی و بی‌کفایتی خود شرم‌زده باشند، باز هم کم است.


نقش تار روی پیکره گلی از تمدن‌های ماقبل کورش، دوره عیلامی میانه، اواخر هزاره دوم قبل از میلاد، کشف شده از شهر شوش - موزه لوور

بهروز وجدانی، پژوهشگر موسیقی در این‌باره به ایسنا می‌گوید: این پرونده از سوی جمهوری آذربایجان به یونسکو ارائه شده، در حالی که پیش از پدید آمدن کشوری به نام جمهوری آذربایجان، ایران «تار» داشت. اشکال کار در یک پسوند است؛ این ساز باید با نام «تار آذربایجانی» به ثبت می‌رسید، در حالی که در فهرست میراث معنوی، تنها از عنوان «تار» استفاده شده و باید به این نکته هم توجه داشت که تار آذربایجان از نظر شکل، تعداد سیم و شیوه نوازندگی با تار ایرانی متفاوت است.

این سخنان به حقیقتی اشاره دارد که انکارکردنی  نیست، چه جمهوری آذربایجان کنونی ـ و حتی بسیار فراتر از آن ـ تا قبل از قراردادهای ننگین ترکمانچای و گلستان، بخشی از سرزمین باستانی ایران بوده و قرن‌ها تبادل فرهنگی رایج در این سرزمین بسیار فراتر از تشابهات سازهای سنتی در آنهاست؛ از این روی، همواره تار نیز سازی مشترک بین ایران و سایر کشورها مانند ارمنستان، آذربایجان، تاجیکستان، گرجستان و ... معرفی شده است؛ اما از سوی دیگر، اینقدر ایرانی به شمار می‌آید که بدون تغییر نام در سایر کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد و شکل امروزی‌اش را هم مرهون یکی از اساتید موسیقی ایران است.

بد نیست که بدانید: درویش خان، استاد موسیقی زمان قاجاریه، در دوم آذر سال 1305 زمانی که با درشکه در حال بازگشت به منزل بود، با یک خودرو تصادف کرده و جان به جان آفرین تسلیم کرد تا به روایتی، نخستین جان باخته حوادث رانندگی در کشورمان لقب بگیرد!
صحبت از استاد غلامحسین درویش (ملقب به درویش خان) است که در سال ۱۲۵۱ هجری خورشیدی در تهران زاده شد و به دلیل مهارتش در سه تار نوازی، تار را از سازی با پنج رشته سیم (دو سیم سفید، دوسیم زرد، و یک سیم بم) به سازی با شش رشته سیم (شکل امروزی) ارتقا داد و هنوز که هنوز است، این ساز به این شکل در موسیقی اصیل ایرانی و سایر کشورها خودنمایی می‌کند؛ هرچند شاید کوک آن و حتی شیوه در دست گرفتنش در برخی کشورها متفاوت شده باشد.

بدین ترتیب، این نظریه که شاید در ماجرای اخیر با «اشتباه در ثبت عنوان ساز» روبه‌ىو باشیم که حتی ممکن است جبران شدنی هم باشد، رد شده و البته هر گونه گمان درباره سهوی بودن این اتفاق نیز مردود است، چراکه ساکنان کشور کوچک شمال غربی ایران، نه تنها اعتقادی به استفاده از نام «تار آذربایجانی» ندارند، بلکه ادعایشان نسبت به مالکیت «تار» را حتی به تازگی در قالب چاپ تمبر هم نشان داده‌اند؛ و شگفت آن که قرابت زمانی زیادی بین تاریخ انتشار تمبر و تاریخ ارائه درخواست جمهوری آذربایجان برای ثبت جهانی تار به چشم می‌خورد.


برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

البته غیاث آبادی بر این باور است که این اتفاق نه تنها نه درباره ساز تار، که برای ثبت جهانی قوش‌بازی و شکار با شاهین نیز روی داده است. وی می‌نویسد: این آیین و میراث کهن که در ایران نیز شواهد فراوانی از وجود آن در گذشته و حال به دست‌ آمده و سنگ‌نگاره‌ها و تابلوهای نقاشی متعددی از آن برجای مانده است، در حالی بدون یادکرد از ایران ثبت شده که نام کشورهای امارات متحده عربی، استرالیا، بلژیک، چک، فرانسه، مجارستان، کره، مغولستان، موروکو، قطر، عربستان سعودی، اسپانیا و سوریه در آن به چشم می‌خورد.


    نقش فتحعلی‌شاه و شاهین، سنگ‌نگاره قاجاری چشمه‌علی، شهر ری

به عبارتی بهتر، مدیران میراث فرهنگی در شرایطی از ثبت جهانی یکی از میراث های فرهنگی کشورمان در اجلاس سالانه یونسکو سخن به میان می‌آورند که در همان اجلاس، سی و پنج میراث فرهنگی دیگر نامزد راهیابی به فهرست جهانی بوده‌اند که دست بر قضا در دو مورد نام کشورمان به شکلی بسیار سؤال برانگیز از قلم افتاده و طرح آن دو مورد در نشست هم، نکته خاصی برای اعتراض به ذهن نمایندگان کشورمان متبادر نمی‌کند و اگر تعارف را کنار بگذاریم، چه بسا با رأی موافق ایشان هم روبه‌رو شده است!

بد نیست بدانید: مطالب سایت ویکی پدیا به این دلیل که توسط خوانندگان قابل ویرایش است، در سراسر جهان منبع قابل اعتمادی برای دستیابی به اطلاعات درست نیست؛ اما هنگامی که هیچ مرجع اینترنتی برای معرفی واقعیت‌ها در دنیای رو به گسترش اینترنت (مثلا معرفی صحیح میراث فرهنگی کشورمان) در دست نیست، مراجعه آن‌گاه حکم تنها راهکار موجود را خواهد داشت. با این مقدمه، ساز «تار» در این سایت به زبان‌های فارسی، آلمانی، اسپانیولی، فرانسوی، ایتالیایی، ژاپنی، روسی، پرتغالی، ترکی و شاید زبانهای دیگر، (دست‌کم تا لحظه تنظیم این خبر) به نام ایران و چند کشور دیگر ثبت شده و نه تنها در برخی نسخ نام آن با رسم‌الخط فارسی هم به چشم می‌خورد، بلکه سرآغاز پیدایش آن نیز در برخی زبان‌ها ایران آمده است.
البته غیاث آبادی می‌گوید،  فرهنگ مشترکِ میان مردم یک منطقه قابل جداسازی نیست؛ فرهنگ مردم، مرزهای ساختگی و نوظهور کشورها را به رسمیت نمی‌شناسد و چونان جویباری زلال در همه جا جاری و روان است. مردمان کشورهای امروزی ایران و جمهوری آذربایجان یک جان واحد در دو کالبد جدا افتاده هستند. مردمانی با پیشینه تاریخی و فرهنگی مشترک که هزاران سال در غم و شادی خود شریک بوده‌اند و مشترکاً به زخمه تار و آوای سوزناک آن پناه برده‌اند. برای فرهنگ و داده‌های فرهنگی کهن نمی‌توان شناسنامه مالکیت صادر کرد، بلکه تنها می‌توان برای حفظ و تداوم آن کوشید. چنین روش‌ها و رویکردهایی نه تنها موجب استحکام همبستگی مردم و پاسداشت فرهنگ‌ها نخواهد شد، که بر طبل تفرقه و جدایی خواهد کوبید و نزاع‌ها و تمامیت‌خواهی‌ها و جریان‌های استعماری و ویرانگر ملی‌گرایانه را گسترش و دوام خواهد داد. فرهنگ را نمی‌توان و نباید بازیچه سیاست‌های روزمره کرد.

و در پایان می‌نویسد: این گونه رخدادها و کارکردها هشدار برای برخی از هموطنان ماست که بیش از اندازه لازم و درخور به چنین فهرست‌هایی اهمیت ندهند و دچار ذوق‌زدگی‌های کاذب ناشی از آن نشوند. چنانکه پیشتر به هنگام ثبت نوروز در فهرست یونسکو نوشته بودم، ثبت شدن یا نشدن در فهرست جهانی گره چندانی از کار ما نخواهد گشود، بلکه پاسداشت و احیای میراث معنوی رو به نابودی، وظیفه ملی و فوری همهٔ ماست؛ نگارنده از کسانی نیست که هر چیزی را درست یا نادرست به ایران می‌چسبانند و عادت به زنجه‌موره‌های بی‌حاصل یا احساس غرور کاذب دارند؛ اما واقعیت‌ها و انصاف هم چیز بدی نیست. ساز تار بخشی از فرهنگ کهن مردمان مشرق‌زمین، کشور و فلات ایران و همه سرزمین‌های پامیروایرانی و قفقاز است. در هر صورت لازم بود که اعضای آن کمیته اشاره‌ای به نام ایران و دیگر کشورهای منطقه می‌کردند و یا دست‌کم به این نکته مهم می‌پرداختند که چرا این ساز بومی و ملی جمهوری آذربایجان، یک نام فارسی دارد و نه نامی به زبانی دیگر و چرا نام‌های «گیتار» و «سیتار» و انواع دیگر آنها از نام فارسی «تار» گرفته شده است؟ بد نبود اگر توجهی به نگاره‌های باستانی تار و نوازندگان آن می‌شد تا دانسته شود، کهن‌ترین نمونه‌های تار از کدام نواحی و سرزمین‌ها به دست آمده و حوزه پراکندگی آن چگونه بوده است.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۴
در انتظار بررسی: ۷۵۷
انتشار یافته: ۲۰۸
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
مگه هویتی هم مونده برای ما
دلار چنده ؟؟؟
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
هویت چه ربطی به دلار داره ؟؟
علیرضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
من یک سوال دارم از تابناک عزیز و خواهش میکنم خودش پاسخ بده به سوال: آیا نمی شود مسئولین ی که با کوتاهی خود سبب این امر شده اند را باز خواست کرد؟ آیا می توان از طریق همین تابناک پیگیری این کوتاهی ها بود؟ سپاس
araz
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۰۹:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
نويسنده اين مقاله يك طرفه قضاوت كرده ........
یوسف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
وقتی خودمان ارزشی برای میراث فرهنگیمان قایل نیستیم وحتی به تاریخمان بی توجه هستیم وانرا پاک میکنیم از بیگانگان نباید انتظار داشت
امیر
|
Russian Federation
|
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
چرا برای قالیشویان اردهال ارزش قائلند. برای ساز ایرانی نه؟
چو آلات لهو و لعبه؟
منتظر بقیه سازها هم هستیم.
وقتی مولانا و بوعلی سینا و ورزش چوگان و ..... ایرانیه دیگه به نام کشورهای دیگه ثبت میشه، نشان از حرکت تعمدی مسولان میراث فرهنگی داره
فرهاد دشمن كش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
با سلام
بي ترديد تنها خاينين جدايي طلباز اين مساله خرسندند و خود را به بي تفاوتي ميزنند. البته ناگفته نماند كه حالا اين آذريها هستند كه بيشتر با اين ساز اجرا ميكنند و صاحب نظر شده اند ولي اين به معني مصادره كردن پيشينه آن نمي باشد . مثل اين است بگوييم چون ما در تكواندو صاحب عنوان هستيم پس پيشينه تكواندو از آن ماست. اين يك دزدي آشكار است ..........
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
آيا آن سازي كه توسط مرد ايلامي بر سينه فشرده شده در حقيقت طرز نواختن " ساز " عاشيقهاي آذربايجان نيست ؟ در نواختن ساز فارسي هيچوقت ساز بر سينه فشرده نمي شود و اين از خصوصيت نوازندگان آذربايجان است . ضمنا تاريخ پارسيان از 2500 سال بيشتر تجاوز نمي كند و آن نوازنده عيلامي ربطي به نوازندگان پارسي ندارد .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
صحبت از ایرانی بودن است نه پارسی و آذری و .... بودن.ایرانیت مفهومی بالاتر از قومیت است.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
دوست گرامی؛ تاریخ یران باستان به حدود 8000 یا 9000 سال پیش هم بر میگرده، اما به دلیل در دست نبودن مدارک متعدد و مستدل ما نمی تونیم قطعا بگیم ایران صرفا 2500 سال تریخ داره. ایران 2500 سال تاریخ ثبت شده در صورتی که خیلی از شهرها مثلا میبد قلعه ای داره که قدمتی در حدود 6000 سال پیش( دوره ماد ها) دارد. یا شهر هگمتانه که تاریخی در حدود 5000 ساله داره و یا تپه های سیلک که تاریخی در حدود 8000 سال داره. رجوع شود به کتاب ایران سرای جاویت نوشته گریشمن و ترجمه مرحوم ذبیح الله منصوری.
متاسفم که مطالعه ات در این زمینه ضعیف و صفره
امیر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
خجالت بکش
متحیر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
ما همه مون سرمون رو مثل کبک زیر برف کرده ایم
شما که تاریخ ایرانیان رو 2500 سال میدونی، یه کم بیشتر مطالعه کن...مثلا کسی در مورد تمدنی که در جیرفت کرمان در تپه های کنار صندل کشف شده چیزی میدونه؟
پس کمتر به قومیت بپرداز و بیشتر به حقیقت نزدیک شو دوست گرامی
شیرازی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
بله پارسها ساز را در بغل میگیرند ومیزنند آذریها به سینه میچسبانند.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
در ایران هم اگر شما به عکس های نوازندگان دوران قاجار توجه کنید تار را به سینه میچسپاندند اما پس از آشنایی با شیوه غربی آن را بر روی پا میگذارند.
مینا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
با نظر شما کاملا موافقم تار یک ساز اصیل ترکی هست
آريا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
خانوم مينا نظرتون واقعاً خجالت آوره و نشان از بي هويتي شماست. بهتره بدونيد تا 150 سال پيش همين آذربايجان جزئي از خاك ايران بود.
پیمان
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
من هم تا اونجایی که می دونم تار یک ساز آذربایجانی است.
جابیر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
قبل از 2500 سال این ترکها بودند که در ایران حضور داشتند و این ساز هم متعلق به آنهاست.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
این تصویر بیشتر به قوپوز (ساز عاشیق های آذری) شبیه است و اگه اشتباه نکنم این تصویر مال سومری هاست که در فرهنگ و موسیقی شباهت زیادی به ترکهای آذری داشته اند . این شباهت در واژه ها ی سومری و ترکی اوغوزی که ریشه ترکی آذری است ، بسیار چشمگیر است وحتی می گویند اسم سومر را ترکها بر روی این قوم گذاشته اند و در اصل چومر بوده که در ترکی به معنای مردان گلی ( چوم +ار) است چون ظاهرا" انها در ساخت اشیاء گلی متبحر بوده اند.
مهدی
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
تازمان قاجار تار بر روی سینه بود اما استاد بزرگ علی اکبر خان شهنازی تار را به روی پا اورد تا کنترل بر روی ساز بشیتر شود وبا تکنیک بیشتری نواخته شود واگر مقایسه بین این سبک وسبک تار بر روی سینه کنید متوجه تغییر می شوید وما چون صاحب این ساز بودیم توانستیم این تغییر بسیار خوب وبزرگ را ایجاد کنیم روح استاد شهنازی شاد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
در ايران که موسيقي حرام بوده تار را براي چه منظوري مي ساختند؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
با تاسف باید پذیرفت که این ساز متعلق به جایی هست که زنده است و صدایش شنیده می شود.
مبارکشون باشه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
اول قرار نبود عاشقان را بکشند
بعداً قرار شد که عاشقان را بکشند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
وقتی که ساز در ایران حرام است این امر کاملا طبیعی میباشد
امیدداوالا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
ما هم باید آذربایجان را به نام ایران ثبت کنیم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
آذربایجان تکه کوچکی از ایران است .
اگر وطن فروشی عده ای از دشمنان ایران نبود
اکنون آنهم ایران بود و ایران خواهد شد بزودی زود .
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
خیلی باحال بود.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
آذربایجان عزیز به زودی پس از چندین سال به آغوش گرم ایران برمیگردد .
ناشناس
| Germany |
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
وحد پول همين آذربايجان كوچيك 3500 تومنه حالا تو كجايي آقا...
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
این پارسها دوست دارند همه کائنات به اسم آنها باشد.
مولوی در افغانستان زاده شده، در ترکیه هم به رحمت خدا رفته.
پارسها اصرار دارند که مولوی ایرانی است.
البته اشعار زیادی از مولوی در حوزه زبان فارسی است ولی خود شاعر لزوماً فارس یا ایرانی نیست.
ایران با مرزهای فعلی اش مشخص می شود.
و گرنه با اینهمه تغییر مرزها، یک نفر همزمان متعلق به چند کشور می شد.
پاسخ ها
ناشناس
| United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland |
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
آقای محترم بحث ما بحث ملی است. در این کشور فرقی میان ارک و پارس نیست. همه زاده این وطن هستیم یعنی ایران. شما اگر کاسه داغنر از آش هستید بحثی دگر است. اما من و امثال من دلمان به همان میراث ایران گرم است. میراث کهن . بدین ترتیب اگر باشد باید انتظار داشت سما و امثال شما ستار خان و باقر خان را هم ایرانی نشناسید. هر کس با هر زبان و فرهنگ و اندیشه ایی که در ایران زندگی میکند و در این مکان مقدس بزرگ میشود یک ایرانیست.
ارش
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
دوست گرامی مرزهای فرهنگی را با سیاسی اشتباه نگیریت .
داوود
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
چه خوش گفته هرکه گفته « وقتی آب سر بالا بره قورباغه هم ابو عطا می خونه»
هادي
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
هنگامي كه مولانا به دنيا آمد كشوري به نام افغانستان نبود و هنگامي هم كه از دنيا رفت تركيه وجود خارجي نداشت.
افغانستان و تركيه قرنها بعد به مدد بريتانيا پا گرفتند.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
آفریین ! تازه اگر به زبان باشه ابن سینا هم عربه ! چون همه نوشته هاش عربی بوده !!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
مولوی متعلق به ایران و افغانستان هست اما هیچ ربطی به ترکیه نداره. در جایی به دنیا آمده که متعلق به ایران بوده و به زبان فارسی روان شعر سروده، ربطش به ترکیه در چیست؟
(بزرگان همواره در حال سفرند)
ایرانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
مولانا یا مولوی در بلخ زاده شد بلخ امروز جزیی از تاجیکستان است ودر زمان مولانا از شهرهای مهم خراسان بزرگ بوده .حدود شصت تا هفت هزار بیت او فارسی است و تنها حدود هزار بیت عربی و کمتر از پنجاه بیت به زبانهای یونانی/ترکی(اغلب به طور ملمع در شعر فارسی) شعر دارد. پارسی گو گرچه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است ویکی پدیا
مهم ایرانی بودن مولانا است وایران تنها متعلق به پارسها نیست
ایرانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
قابل توجه وطن فروشان محترم :
کلمه ایران مخفف چندین قوم و طایفه در سرزمین پهناور بوده که نام گذاری هوشمندانه بوده و مختص به زبان فارسی و ترکی . لری . کردی نبوده همه زبانها و ادیان را در بر میگرفته و همه از حقوق مساوی بر خور دار بودند .
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
طبق نوشته ویکی پدیا مولوی تنها 50 بیت به زبان ترکی و یونانی دارد به علاوه افغانستان امروزی تا 200 سال پیش جزء خراسان محسوب میشده. درست است که با تغییر مرزها یک نفر میتواند متعلق به چند کشور باشد ولی تابعیت و ملیت هر شخصی باید در زمان خودش تعیین شود نه با توجه به مرزهای 800 سال بعد.
ناشناس
| United States of America |
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
تو شهر وخش تاجیکستان به دنیا اومده!
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
نه بابا!!!!

واقعا!
ايراني
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
عزيزم شما جوش نزن
به زندگيت برس
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
بخواب بابا.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
مهدی عزیز خودت جواب خودتو دادی وقتی میگی پارسها اصرار دارند که مولوی ایرانی است .
پارسها یکی از اقوام ساکن در فلات ایران زمین هستند .
ایرانی یعنی کرد و لر و بلوچ و ترک و فارس و عرب .
ایران یک کشور چند ملیتی است . نگذارید شرایطی فراهم شوند که تجزیه طلبها بین ما اختلاف بیندازند در جهت اهداف استعماری غرب و شرق و کشور وسیع و یکپارچه ما را تکه تکه کنند تا راحت تر استعمار بشیم .
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
سلام.در پاسخ دوست ناشناسمون که به مهدی داده اند باید عرض کنم که آقا مهدی راست میگن و بحث ترک و فارس و غیره نیست.مهم واقعیت فعلی هست و اون اینکه داشتم داشتم مهم نیست اگر چنین باشد زمانی بغداد هم جزو ایران آنروز بود و در زمانی سیستان الان ما مال ما نبود.در مورد تار هم تنها دیدن واقعیت نوشته شده در کتب ما مطرح نیست بلکه با منابع کلی سایر مرتبطین رو هم باید مطالعه کرد و اونوقته که میبینیم بابا ما چقدر فاصله داریم.مولوی هم این جهانیست نه ایرانی و نه افغانی یا هر چه.خدایا ما کجاییم.هنوز در قید و بند این حرفاییم.بهتره که شاد باشیم که میراثی چون تار ثبت شده.یاعلی
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
آخه یکی نیست به شما نزدیک به 800 سال تمام کشور های منطقه جزو خاک ایران و به زبان رسمی پارسی سخن میگفتند . ببخشیدا !!! جهت اطلاع خدمتتون گفتم .
ايراني
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
پسر خوب اون زمان هم افغانستان زيرمجموعه ايران بوده، هم تاجيكستان، هم تركيه، هم آذربايجان هم ... پس مولوي هم ايراني بوده. مثل رودكي، مثل ابن سينا، مثل ابوريحان. واحد پول تاجيكستان "ساماني" هست برگرفته از سلسله سامانيان كه حاكم ايران اون زمان بودند.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
وقتی عدم دانش در زمینه تاریخ باشه، وقتی مردم ما کمتر مطالعه میکنن و فقط چسبیدن به مسایل سیاسی اقتصادی، وقتی سرانه مطالعه ما برای هر نفز صرفا 5 دقیقه می باشد بیش از این نباید انتظار داشت ازشون. آقا مهدی بهت توصیه میکنم کمی تاریخ کشور پهناورت رو بخون تا بفهمی کجا بودیم و چی بودیم و الان چی هستیم!!!!!!!!!! به جای حرص و طمع زدن برای خرید سکه و طلا بهتره یکمی هم به هویتت که معلومه هیچ اطلاعی ازش نداری برسی که اگر یک خارجی ازت پرسید که راجع به ایران برامون توضیح بدی بر نداری و منفی بافی کنی و آبروی ایران و فرهنگ پارسی را ببری
امیر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
تار اسمش ایرانی و فارسی است و زاده ایران هست و مولوی شاعر پارسیگوی است .
ضمنا برو و تاریخ ورود زبان ترکی و صاحبان اصلی این زبان رو بشناس
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
در جواب ناشناسی که گفته ابن سینا عرب است به خاطر زبان کتابهایش باید بگم زبان علم در اون زمان زبان اسلام بوده یعنی عربی . اگر اینطوری باشه قرنها بعد باید بگن کسانی که تو ایران مقالات انگلیسی ISI نوشتن انگلیسی بودند !
مینا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
در جواب شخصی که جواب ناشناس را داده و گفته است زبان علمی آن زمان عربی بوده خودش جواب خودش را داده زبان رسمی حکومت آن زمان هم فارسی بوده دلیل بر فارس بودن مولانا و نظامی و بسیاری شاعران دیگر نیست
ایرانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
آقای عزیز افغانستان اون موقع جزء ایران بوده کمی مطالعه کنین بعد اینقدر جسورانه مطلب بنویسین . اعتماد به نفسم حدی دارها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
مینا خانم دلیل فارس بودن نبوده ولی به واسطه زندگیشان دلیل بر ایرانی بودنشان است . یاد بگیریم وطنمان را ارزان نفروشیم !
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
در جواب به مينا: ما هم همين رو مى گيم!شما يا واقعا نمى فهمى يا نميخواى بفهمى!
بحث ما اينه که مولانا ايرانى بوده نه اينکه فارس بوده يا کرد بوده يا ترک!!! مى فهمى که چى ميگم؟
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟