سینمای ما نوشت:
خروجيِ هيات انتخاب جشنواره سيويكم فجر به گمانهزنيهاي رسانهاي و شفاهي حضور و غياب فيلمها در اين روزها پايان داد، اما به حرف و حديثها و حواشي انتخابها نه! فهرست آثار حاضر در مسابقه فيلمهاي اول (نگاه نو) سيويكمين جشنواره فيلم فجر از اين جهت بسيار تعجببرانگيز است؛ برخي از اين فيلمها و سازندگانشان با هيچ تعريفي در محدودهي عنوان "فيلم اولي" جا نميگيرند. ظاهراً تعريف جشنواره براي قرار دادن فيلم در اين بخش با هر تعريف استاندارد ديگري كه امروز براي فيلم اول مورد قبول است، تفاوت دارد. به نظر ميرسد تنها ملاك و معيار براي تعريف و دستهبندي "فيلم اول" و كارگردان "فيلم اولي" در جشنواره امسال، دريافت مجوزهاي لازم از سازمان سينمايي و نهادهاي دولتي ذيربط باشد و نه هيچ چيز ديگر.
تكرار اين جمله از بديهيات است كه امروز با رواج تكنولوژي ديجيتال و دوربينهاي خانگي، تعريف فيلم بلند ويدئويي و سينمايي بهكل فرق كرده است؛ اما ظاهراً مشكلات ما گاهي در همين بديهيات و تعاريف ريشهاي رخ ميدهد.ساختهشدن برخي از مهمترين آثار معتبر جهاني و حتي فيلمهاي ركوردشكن گيشه سينماهاي هاليوود و دنيا نشان ميدهد كه فُرمت ديجيتال و دوربين ويدئويي صرفاً ي ابزار است و بس. توليد فيلم بلند داستاني با دوربين و امكانات ديجيتال يا حضور فيلم در بخش ويدئويي يا "سينما ويدئو"ي جشنواره فجر نميتواند كارگردان را همچنان "فيلمنساخته" و صفر كيلمتر باقي نگه دارد. شايد بشود منطق توليد فيلم تلويزيوني يا تلهفيلم را به دلايلي از اين بحث جدا كرد (هر چند اين تمايز هم امروز با اما و اگر اساسي مواجه شده)، ولي اطلاق "فيلم اول" به دومين و سومين و حتي چهارمين فيلم بلند داستاني يك كارگردان، زير سوال بردنِ همهي اصول و تئوريهاييست كه سينما در دو دهه اخير وضع كرده و گسترش داده است.
... و اين در شرايطيست كه امسال حتي فيلمهاي سينمايي 35 ميليمتري حاضر در جشنواره فجر هم براي پخش در سينماها بايد به نسخه ديجيتال تبديل شوند و اين تناقضِ عجيبِ وضعيتِ سينماي ايران در جشنواره سيويكم فجر و احتمالاً اكران سال آينده خواهد بود.
+++
اين فهرست و توضيحيست درباره شرايط 5 فيلم و فيلمساز حاضر در بخش مسابقه "فيلمهاي اول" جشنواره فجر سيويكم كه با هيچ منطق و متر و معيار درست و امروزي از سينما و فيلمسازي، نميتوانند فيلم اول سازندگانشان باشند:
روايتهاي ناتمام (1385)، آب و آينه (1387)، عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت (1389) / تجريش ... ناتمام (1391)
پوريا آذربایجانی سال 1385 فيلم بلند «روایتهای ناتمام» را ساخت و در جشنواره فيلم فجر شركت داشت و مورد توجه قرار گرفت. فیلم بلند دوم آذربایجانی به نام «آب و آينه» براي تلويزيون ساخته شد اما به بخش مسابقه ويدئوسينماي بيستوهفتمين جشنواره فجر راه يافت و جايزه بهترین کارگردانی گرفت. فيلم سومش «عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت» در جشنواره بيستونهم نامزد چند جايزه بخش مسابقه ويدئوسينما بود. جالب اينكه «روايتهاي ناتمام« فيلم اول آذربايجاني برنده جايزه بهترين فيلم اول جشنواره فجر بيستوپنجم هم شده است. سال گذشته دبیرخانه جشنواره فجر «تجریش ناتمام» را به دلیل داشتن پروانه نمایش ویدیویی نپذیرفت، اما امسال در مسابقه فيلمهاي اول حضور دارد.
آرام باش و تا هفت بشمار (1387)/ برلين - 7 (1391)
اين فيلم به کارگردان و تهیه کنندگي رامتین لوافی از ركوردداران حضور بينالمللي سينماي ايران در سالهاي اخير بوده كه در بخش آثار ويدئويي بيستوهشتمين جشنواره فيلم فجر هم شركت كرد.
محدوده ابری (1388) / خاكستر و برف (1391)
روحالله سهرابی با فیلم بلند اول خود با نام «محدوده ابری» به برخی از جشنوارههای معتبر خارجی راه یافت و حتي در بازار فيلم فستيوال كن هم حضور داشت. «محدوده ابری» سال گذشته در بخش ویدیویی بيستوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد و مورد استقبال تماشاگران و منتقدان قرار گرفت. هرچند توافقهای اولیه مبنی بر این بود که اين فیلم بعدها تبدیل به کپی 35 م.م و در سینماها به اکران عمومی گذاشته شود، فراهم نشد.
چاله (1388) / من از سپیده صبح بیزارم (1391)
علی کریم اولین فیلم بلند خود را با نام «چاله» را در سال 1388 در شهر کاشان ساخت. «چاله» در فستیوال ونیز در بخش هفته منتقدین به نمایش درآمد و به عنان فيلم بلند به جشنواره فیلم شهر هم راه يافت.
همسنگار (1389)/ رنجرو (1391)
احسان عبديپور با اولين فيلم بلندش «همسنگار» در بخش مسابقه ویدئو سینمای بیستونهمین جشنواره فیلم فجر حضور چشمگيري داشت و نامزد شش جايزه اصلي و برگزيده به عنوان بهترين فيلم شد.