مظفر: قالیباف حتما پیشنهاد روحانی را می‌پذیرد

رئیس ستاد انتخابات قالیباف با بیان اینکه شهردار تهران در صورت پیشنهاد روحانی برای حضور در دولت یازدهم، حتما این پیشنهاد را قبول می کند، تصریح کرد: اگر این اتفاق نیفتد قالیباف شهردار می‌ماند.

حسین مظفر در گفت وگویی مشروح با خبرگزاری خانه ملت، تحلیلی جامع درباره نتیجه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، علل پیروزی روحانی در این انتخابات و آینده قالیباف ارائه داد که در ذیل می خوانیم:

به نظر می رسد پیروزی ملت در انتخابات آنقدر مهم و معنادار است که می تواند تلخی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری برای برخی اصولگرایان تحت الشعاع قرار دهد، شکرانه این انتخابات سجده شکر و تسلیم در برابر اراده ملت و عبرت آموزی برای منتقدان است، به نظر می رسد پیروزی روحانی در انتخابات پاسخ به بداخلاقی ها و رواج تهمت ها و افتراها بود، پاسخ به ناکارآمدی ها برخی از مدیران نالایق بود که به تعبیر حسن روحانی اتوبوسی و بدون بلیت سوار شده بودند، پاسخ به نمک نشناسی و قدر نشناسی کسانی بود که از سفره اصولگرایان نان و نمک خوردند اما نمکدان شکستند و در نهایت پاسخ به جسارت ها و خودشیفتگی هایی بود که در برابر رهبر انقلاب امام مسلمین صورت گرفت و البته پاسخ به ائتلاف هایی بود که با پیمان شکنی مواجه شد، پاسخ به بی منطقی اقداماتی از سوی جریان هایی بود که آبرو و حیثیت خود را بر سر حمایت از بازندگان هزینه کردند که از اول مشخص بود با اقبال عمومی رو به رو نمی شوند و براساس این تحلیل های غلط بود که بر طبل اختلاف و تکثر تا آخر کوبیدند. معتقدم اول باید به رهبر فرزانه انقلاب برای نقشی که در این حماسه بزرگ داشتند، تبریک و درود گفت و از ژرف اندیشی و تصمیمات حکیمانه ایشان تشکر کرد چرا که ریل گذاری دقیق و حساب شده ایشان در هدایت و ایجاد شور و نشاط سیاسی و اجتماعی در اجتماع بود که عامل مهمی در خلق حماسه سیاسی شد، جملاتی که از سوی ایشان مطرح شد که منجر به آمدن منتقدان و مخالفان پای صندوق های رأی شد، حق الناس دانستن آرای ملت و عدم اعلام نظر خویش در حمایت از نامزد خاص، در دل های مردم امید و نشاط و اعتماد بیشتری آفرید و حضور ملت قهرمان را مضاعف کرد و تلاش دشمنان را مأیوس و امید دوستان انقلاب را زنده و بر رونق انتخابات افزود. از طرفی به دشمنان انقلاب که عدم مشارکت حداکثری را دنبال می کردند بود اما مردم با خلق حماسه سیاسی و انتخاب فرد مورد نظر و با مشارکت ۷۳% پاسخ دندان شکنی به شایعات  بدخواهان خارجی و مخالفان داخلی دادند و انتخابات مبارکی را رقم زدند که منشأ خیر و برکت است. باید برنده انتخابات را مردم بدانیم چرا که زمانی که مردم در فشار کمرشکن تحریم و تهدید قرار داشتند و در سختی معیشت قرار داشتند و زمانی که احزاب و گروه های اصولگرا در انسجام و یکپارچگی عجز و ناتوانی خود را نشان دادند و امتحان بدی پس دادند و وقتی شیاطین خارجی و عوامل سرخورده داخلی بر طبل تحریم انتخابات کوبیدند، مردم بودند که با پشت پا زدن به همه این عوامل و مشارکت ۷۳% خود خط بطلانی بر بی مهری ها کشیدند و رأی خود را به اسلام و انقلاب تقدیم کردند و سرافرازی و اقتدار را نوید دادند و حماسه سیاسی آفریدند.

حضور حماسی مردم از همه طیف ها و گروه ها اثبات حقانیت و مظلومیت و اقتدار نظام اسلامی بود که در کوران حوادث سیاست زدگی برخی وادادگان به خصوص پس از انتخابات ۸۸، خدشه دار شده بود و این انتخابات وجدان های پاک و سالم و بیدار را در حمایت از نظام اسلامی در اوج فتنه ها و طوفان های ناجوانمردانه بسیج کرد و به صحنه آورد و ساختار مردم سالارانه ایران اسلامی را به نمایش گذاشت باید اذعان کرد حضور حماسی مردم در ریاست جمهوری قبل از اینکه رأی به افراد باشد رأی به اقتدار نظام بود، پاسخ به کسانی بود که خط یأس و تحریم را تبلیغ می کردند و بر طبل مخالفت می کوبیدند. از ویژگی های نظام اسلامی این است که در کنار اسلامیت نظام که مشروعیت بخش نظام اسلامی است تکیه بر جمهوریت دارد ارزش جمهوریت آن نه تنها کمتر از اسلامیت آن نیست بلکه مهمترین عامل در بقا و قوام و تجلی اسلامیت درعرصه حیات سیاسی و نظامی است. تجلی اراده و خواست عمومی مردم است و تبلور آزادی افراد در تعیین سرنوشت سیاسی است.

رأی به روحانی، مخالفت با شکاف نخبگان، بداخلاقی‌ها و قانون شکنی‌ها بود

عاقلانه این است که همه گروه ها و جناح ها و شخصیت ها بر رأی مردم تکمین کنند و نماینده منتخب مردم را احترام و مورد حمایت قرار دهند. انتخاب روحانی رأی بر طیف خاص و جریان خاص نبود بلکه رای به اعتدال، اخلاق، آرامش، تدبیر و امید بود مخالفت با فضای تهمت و افترا و بداخلاقی بود، مخالفت با شکاف نخبگان بود، مخالفت با بی قانونی ها و قانون شکنی ها بود. امیدوارم منتخب مردم امیدها و تدبیرها را جامه عمل بپوشاند و برگ زرین دیگری بر کارنامه درخشان خود اضافه کند.

ترکیب کابینه یازدهم، وعده تشکیل دولت آشتی ملی را محقق کند

من چند جمله را خطاب به آقای روحانی می گویم. دکتر روحانی بسیاری از دوستان شما قبل از انتخابات به دنبال کابینه "آشتی ملی" بودند اما به لحاظ نگرانی هایی که عده ای از تفسیر و مفهوم درست این کابینه داشتند با آن مخالفت کردند اما با انتخاب جنابعالی و فضای سیاسی شفاف که امیدهایی در دل مردم ایجاد کرده و نویدبخش اعتدال و عقلانیت خواهد بود، وقت آن رسیده که به همین وعده به شیوه درست و منطقی آن در چارچوب نظام اسلامی عمل شود. انتخاب اعضای کابینه به صورت فراجناحی با ترکیب شایستگان و انسان های توانمند عاقل و معقول هر جناح که در چارچوب برنامه های جنابعالی حرکت کنند و یاری رسان شما در ایفای وظیفه مهم ریاست جمهوری باشند، ثمرات فراوانی برای فضای همدلی جامعه ایجاد کرده و زمینه ساز انسجام و آشتی ملی می شود.ضمن اینکه روحانی فقط منتخب یک گروه سیاسی نیستند بلکه اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل و عاقل و غیرسیاسیون علاقمند به نظام همه به او رأی دادند.

گروه‌های افراطی متحجر هنوز دنبال صفروصد کردن فضا هستند

بر همه فرض است که رئیس جمهور را کمک کنند و باید یأس آلودگی و ابهام آفرینی را به دور اندازند. بلوغ سیاسی حکم می کند خلاف نظر و اراده مردم سخنی گفته نشود خوشبختانه اگر گروه ها، شخصیت ها و جناح ها چنین مشی حمایتی را پیشه کردند اما با کمال تأسف باید گفت هنوز گروه های افراطی متحجری که فقط به صفر و صدی می اندیشند و شعارشان یا "با ما یا بر علیه ما" است در هر دو جناح، همچنان در مجموعه سخنان خود بر تخریب، شایعات و ذهنیت خوانی منفی ادامه می دهند و به دنبال انعکاس و موضع گیری منفی خارجی ها بر خلاف اراده عمومی هستند از این رو بر طبل اطلاق گرایی غیرعقلانی و تعصب بر نامزد خود می کوبند که باید بر این شیوه غیر عقلانی آنان تأسف خورد. عده ای با مطرح کردن اصلح و متصل کردن آن بر حقانیت و متهم کردن دیگران بر پیگیری صالح مقبول تأکید داشتند متأسفانه بعد از انتخابات هم دست بردار نیستند. چه کسی گفته اصلح همان نامزدی است که آنها می گویند، این چه تفکر متحجرانه ای است که بر بدنه جامعه القا می شود و باعث مطلق گرایی و افراطی گری بدون واقع گرایی می شود این تفکرها نتیجه ای هم جز شکست ندارند. عده ای انتخاب خود را حق و انتخاب دیگران را باطل می خوانند این تفکر خطرناک است.

اصولگرایان در انتخابات عدم بلوغ سیاسی خود را نشان دادند

بدون تردید اصولگراین در این عرصه رقابت عدم بلوغ سیاسی را نشان دادند. حمایت از نامزدهای متکثر، پراکندگی و مطلق نگری در حمایت از نامزدهایی بدون اقبال عمومی، بی‌توجهی به شایستگان، قضاوت‌های متحجرانه و صفر و صدی باعث به وجود آمدن یأس و ناامیدی، نزد افکار عمومی شد که کسانی که نمی توانند به عهد و پیمان خود وفا کنند چگونه می توانند بر وعده های انتخاباتی خود عمل کنند و این دلیل شکست اصولگرایان بود.

علت آنکه اصولگرایان معتدل در قبال پیروزی روحانی، موضع همراهی و همکاری گرفتند چه بود؟

شخصیت روحانی معتدل است و پیوند وسیع و تاریخی با انقلاب و رهبری انقلاب دارد و ایشان در نهادهای اصلی جامعه شرکت داشتند بنابراین انتخاب او هیچ جای نگرانی برای اصولگرایان نیست. البته همکاری با دولت یازدهم بستگی به عملکرد اصولگرایان دارد و اصولگرایان باید فرصت را مغتنم شمارند و با تمام وجود از دکتر روحانی حمایت کنند و تمام ظرفیت ها را خدمت رئیس جمهور قرار دهند و طبیعی است اگر زمینه را خالی کنند ممکن است شیاطینی پیدا شوند و مشکلی بیافریند و اگر این اتفاق بیفتد باید اصولگرایان خود را سرزنش کنند که بی مهری ما باعث این مسأله شده است.

نقش مجلس نهم در دولت آینده چگونه قابل ارزیابی است؟ آیا زمینه های تعامل و همکاری میان دو قوه در سطح مطلوب ایجاد خواهد شد؟

مجلس برای حمایت از روحانی آمادگی کامل دارد و باید گفت که ایشان ۵ دوره نماینده مجلس بودند فضای همکاری و تعامل با مجلس را می داند و در اولین ملاقات با رئیس مجلس به تعامل رسیدند و با نگاه فراجناحی و تشکیل دولت ملی از برگزیدگان هر جناح که مشی روحانی را قبول داشته باشند، تعامل دو قوه به خوبی شکل می گیرد. البته تهدیدی که برای روحانی وجود دارد که دوستانه عرض می کنم این است که کسانی با اظهارات نزدیکی جناحی با ایشان با مشی افراط گرایانه میدان داری کنند که امیدوارم دکتر روحانی از این طیف افراد دوری کند چرا که زمینه همکاری با ایشان کاهش می یابد و هزینه آن از جیب مردم داده می شود.

سرنوشت آقای قالیباف را در آینده سیاسی کشور چگونه می بینید؟

آقای قالیباف برخلاف برداشت های غلطی که برخی مطرح کردند در جلسه با هواداران، بهترین برخورد را داشتند و در برابر کسانی که از انتخاب روحانی اظهار نگرانی کردند، گفتند جای نگرانی نیست و ما باید تسلیم اراده ملت باشیم هر کاری دکتر روحانی بخواهد حاضر به همکاری هستیم و کل برنامه های خود را در اختیار ایشان می گذاریم و همه را دعوت به همکاری کردند و بلافاصله با شور و نشاط سر کار رفتند و پروژه های شهرداری را ادامه دادند. البته اعتقاد دارم روحانی اگر بخواهد از نیروهای شایسته استفاده کند یکی از بهترین نیروهایی که می تواند یار ایشان و عزت آفرین برای کشور باشد آقای قالیباف است و نباید مناظرات تلویزیونی عاملی برای شکاف باشد. مناظرات جنبه تبلیغاتی داشت که برای برخی جلب نظرها خواسته یا ناخواسته مطرح شد و نباید مبنای قضاوت قرار گیرد.

قالیباف وارد دولت یازدهم نشود شهردار باقی می‌ماند

حتماً قبول می کند ایشان شایستگی پست های بالا دارد و می تواند زینت دولت آقای روحانی باشد.

اگر قالیباف در کابینه قرار نگیرد که احتمالش ضعیف است به نظر می رسد بهترین گزینه برای شهردار آینده تهران ایشان است و اگر دوستان شورای شهر عاقلانه رفتار کنند و شایسته سالاری را ملاک قرار دهند، ایشان بسیار توانمند است و باید بگذارند کارهای خود را به اتمام برسانند. چرا که قالیباف از مدیرانی است که ظرفیتش هنوز باقی است و توان و انگیزه در ایشان به شدت وجود دارد.

به نظر می رسد اقبال به ایشان بیشتر است چرا که اصلاح طلبان و اصولگرایان به ایشان نظر موافق دارند و در دور قبل هم اصلاح طلبان به ایشان رأی دادند و دوره چهارم هم بخشی از اصلاح طلبان نامزد شورای شهر در لیست قالیباف بودند و طبیعتا به ایشان رای می دهند اما نگرانی من از نگاه و دگم اندیشانه و متحجرانه برخی  اصولگرایان و اصلاح طلبان است که بر قالیباف فشار بیاورند اما قالیباف یک اصولگرای اصلاح طلب و یک اصلاح طلب اصولگرا است که برای مصلحت نظام و کارآمدی کشور فارغ از گرایش های شخصی است، کار می کند و باید به ایشان میدان خدمت دهند.

 به آقای روحانی یک نگاه قبل از انتخابات و مناظرات به ایشان بود و یک نگاهی هم پس از انتخابات و پس از رأی مردم به ایشان است و بر این اساس تمام نیروهای عاقل و معتدل و ژرف اندیش معتقدند باید از دولت یازدهم و رئیس جمهور منتخب حمایت کرد و به افراطی های اصولگرایان و اصلاح طلب نباید اجازه داد ورود داد.

بدترین نگاه در سیاست، نگاه صفر و صدی است که در معادلات سیاسی بدترین نگاه این نگاه است یعنی عده ای می گویند یا باید کاندید ما باشد، یا اگر نامزد ما نباشد مورد حمایت ما نیست در حالی که بلوغ سیاسی می گوید اگر ۱۰۰ نشد به ۹۰ قانع شوید اگر می خواهید در معادلات سیاسی نقش آفرین باشید باید نگاه صفر و صفری را کنار گذاشت یعنی نگاه آرمان گرایانه واقع بینانه مطلق، و در غیر این صورت حذف می شوند.

آقای احمدی نژاد چاره ای جز عمل به قانون ندارد در غیر این صورت همه زمینه ها را به روی خود می ببندد و تمام وجدان ها ایشان را محکوم می کنند و تلاش های ایشان نادیده گرفته می شود و بدعت زشتی گذاشته می شد البته به نظر می رسد حداقل کار را انجام داده و حداکثر این بود که بیشتر اعلام همکاری کند و وزرا را بسیج کند برای همکاری با دولت یازدهم.

سرنوشت سیاسی احمدی‌نژاد در هاله‌ای از ابهام است

اگر ایشان رفتارهای غلطی نمی داشت قابل پیش‌بینی بود اما الان در هاله ای از ابهام قرار دارد