پس از مصادره نام خلیج فارس توسط اعراب، این بار تاریخچه فرهنگی کشورمان توسط دولت باکو مصادره میشود؛ این دولت، اشعار فارسی را در راستای تغییر هویت شاعر سرشناس پارسیگوی از روی مقبره نظامی گنجوی حذف کرده و در میان سکوت مسئولان فرهنگی کشورمان، همه کتیبههای فارسی مقبره این شاعر ایرانی را نیز تخریب کرده است.
به گزارش «تابناک»، آن گونه که «خلیل یوسفلی»، مدیر مرکز نظامی گنجوی وابسته به آکادمی ملی علوم آذربایجان گفته، کتیبههای اشعار فارسی (دوبیتی) نظامی گنجوی تعویض و کتیبههای ترجمه شده به زبان آذری، جای آنها را خواهد گرفت تا بر این نکته تأکید شود که نظامی گنجوی، نماینده ادبیات جمهوری آذربایجان است.
این مقام دولت باکو در مصاحبه با خبرگزاری «ترند» اشاره کرد که گاه بازدیدکنندگان با دیدن اشعار فارسی مقبره و موزه نظامی گنجوی گمان میکنند که نظامی گنجوی شاعری فارس زبان بوده است!
وی افزود: علاوه بر چهار دو بیتی فارسی نظامی گنجوی که به زبان آذری ترجمه و جایگزین کتیبه فارسی آن شده، دیگر اشعار فارسی نظامی گنجوی نیز در موزه نیز به زبان آذربایجانی ترجمه خواهد شد.
در آخرین تحول در این زمینه نیز روز گذشته پس از اعتراض ایران به اقدامات ضد فرهنگی مقامات دولت باکو، «المان عبدالله اف»، سخنگوی وزارت امور خارجه آذربایجان گفت: از نظر ما نظامی گنجوی شاعر آذربایجان است و این موضوع نمیتواند محل مذاکره باشد.
افزون بر این، گفته میشود که جمهوری آذربایجان تصمیم دارد با صرف مبالغی، مجسمههایی از نظامی گنجوی را به عنوان شاعر آذربایجانی در شهرهای مهم برخی از کشورهای جهان، از جمله فرانسه نصب کند.
بنا بر این گزارش، در نخستین گام، با پرداخت ۱۱۰ هزار یورو به شهردار رم، مجسمهای از نظامی گنجوی در شهر رم ایتالیا نصب و شاعر آذربایجان معرفی شده است. در حالی که نظامی گنجوی حتی یک بیت به غیر زبان فارسی ندارد و از استقلال جمهوری آذربایجان نیز بیشتر از ۲۲ سال نمیگذرد؛ باکو در همه منابع آموزشی و درسی خود نظامی گنجوی شاعر سده ششم هجری قمری را شاعر و داستانسرای آذربایجان معرفی میکند.
به نظر میرسد، نبود ریشههای تمدنی قوی و جستجوی هویت، فرهنگ و تمدن از علل اصلی این کشورها در تصاحب فرهنگ ایران است؛ کشورهایی که روزی جزو پیکره ایران به شمار میآمدند و در زبان، فرهنگ و تمدن اشتراک داشتند به دلیل عدم تدبیر حاکمان وقت از بدنه کشور جدا شده و حال هویت تازه خود را در ریشههای کهن ما جستجو میکنند.
اما چه بر ما گذشته که هر کسی از راه میرسد، تکهای از هویت ما را میبلعد و فرهنگ، تاریخ، معماری ما به راحتی به نام غیر سند میخورد و مدیریت فرهنگی ـ سیاسی کشورمان در سوءاستفاده از این عناوین نقشی ندارد؟
مسئولان برای برخورد با پدیده سرقت تاریخ ایران زمین چه کردهاند؟ آیا پس از تغییر نام خلیح همیشه فارس به واژه جعلی خلیج ع ر ب ی و یا ادعایهای واهی درباره جزایر سهگانه، مواضع محکم و قابل دفاعی از سوی مقامات کشورمات در پیش گرفته شد؟
به نظر میرسد مسئولان باید ذخایر فرهنگی، علمی و تمدنی ما را به نام ایران در سطح جوامع جهانی ثبت میکردند و با ارائه این مباحث در آنجا، توجه آنان را به مفاخر علمی، گذشته و تمدن ایران جلب کنند و این بحث استقراض مفاخر را که از نظامی گنجوی در جمهوری آذربایجان تا خلیج فارس در کشورهای عربی و ثبت آثار لوکس و قدیمی ایران در کشورهای غربی، ادامه یافته پایان دهند، چرا که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، بعید نیست در کمتر از ده سال دیگر، وقتی به کشورهای همسایه سفر کنیم به تاریخ و تمدن آنها که در موزههای لوکس و بناهای یادبود به زیبایی حفظ میشوند غبطه بخوریم، غافل از این که تمدن چند هزار ساله خود را ستایش میکنیم که در عرض کمتر از پنجاه سال به آنها واگذار کردهایم.
مادامی که مسئولان کشورمان موضع محکمی در خصوص جعل تاریخی که تا کنون صورت گرفته، در پیش نگرفتهاند، هر روز باید منتظر ادعاهای جدیدی از سوی کشورهای بیریشهای باشیم که هویت خود را در تمدن چند هزار ساله ما جستجو میکنند. امید میرود، حال که مدیریت پر حاشیه سازمان میراث فرهنگی تغییر کرده شاهد مواضع اصولی و محکم از سوی مسئولین دولت اعتدال باشیم.