تكيه بر دستان تو دارد سما
اي علمدار رشيد با وفا
آب شد شرمنده و بي آبرو
هستی از رو ي تو ميسازد وضو
اي دم و باز دم عاشورا
دستهايت محرم عاشورا
اي امير مسند عشق وادب
ني عجم مثل تودارد ني عرب
مشكهاي زخمي ات سرشارعشق
اي هميشه تا ابد سردار عشق
دشت را باهيبتت لرزانده اي
چون علي مرتضي فرمانده اي
كربلا دنباله بدر و حنين
اي نيايشگاه تو چشم حسين
تكيه بردستان تو دارد دلم
ياد تو افتاده ميبارد دلم
هستي توباعطش سيراب شد
علقمه هرگوشه اش محراب شد
آفتاب از روي تو رو مي گرفت
چونكه دشمن از تو بازو مي گرفت
خاك گرم كربلا سجاده ات
درقنوت آمد يد افتاده ات
اي اميدكودكان تشنه لب
دجله ازتو آبرو دارد طلب
صحبت از مشك و هجوم نيزه نيست
تشنگي درآن دم و آن لحظه نيست
صحبت از انديشه هاي پر پر است
يك غروب سرخ و صبح ديگراست
صحبت از ايمان و ايثارو وفاست
صحبت از داغ علمدارخداست
فرستنده: سیدمحمد فردحسینی از گرگان