پس
از اتفاقاتی که برای جواد خیابانی رخ داد و به رغم درگذشت مادرش، بازی
پرسپولیس و نفت را گزارش کرد، او در برنامهای تلویزیونی ضمن اشاره به
آنچه در ورزشگاهها رخ داده و به مادرش شدیدترین توهینها را کردند،
تأکید نمود، او و مادرش همه آن جمعیت را بخشیدند؛ اما این گفتههای
تکاندهنده در جامعه اخلاقمدار ما، هیچ یازتاب و واکنشی نداشت!
به گزارش «تابناک»، چندی پیش، روی تابلوی ورزشگاه صدهزاری آزادی در جریان بازی تیمهای فوتبال پرسپولیس و نفت، جملهای تکاندهنده نوشته شد: «جناب آقای خیابانی درگذشت والده گرامی جنابعالی را تسلیت عرض نموده و برای ایشان از درگاه خداوند متعال طلب مغفرت مینماییم» و به یکباره بغض خیابانی پشت تریبون، مشخص شد که گفت: «قرار شد دوستان اشارهای نکنند اما به هر حال (با بغض) خیلی ممنونم... همانطور که دیدید مادر من فوت کرد و به هر حال وظیفه من بود بیام و نمیشد نیام... خداوند همه مادرهای دنیا را حفظ کنه و مادرهای از دنیا رفته را بیامرزه».
جواد خیابانی در پایان بازی نیز گفت: «من اینقدر آدم بیاحساسی نیستم که مادرم فوت کرده باشه و بیام سر کارم. توی مسیر (ورزشگاه) بودم که خبر (درگذشت مادر) به من داده شد و به هر حال ما دو جور زندگی میکنیم...»؛ اتفاقی که با واکنش قاطبه افکارعمومی مواجه شد و اکثریت به احترامش از سر کلاه برداشتند و به جهت تعهد اخلاقیاش به حرفه و سکوت ۶۴ دقیقهاش در بازی تحسینش کردند؛ تعهد اخلاقی که در نوع خود در کشورمان کمتر دیده میشود و از این منظر به شدت مورد توجه قرار گرفته است.
پس از موجی که به واسطه این اتفاق به راه افتاد، جواد خیابانی میهمان برنامه زاویه پنج بود و درباره فضای فرهنگی ورزشگاهها سخن گفت. او البته این مشکلات فرهنگی ورزشگاهها را برگرفته از مشکلات فرهنگی عمومی کشور خواند و یادآور شد که اتفاقات ضدفرهنگی که در ورزشگاهها رخ میدهد، سوای اتفاقاتی نیست که در کل جامعه به وقوع میپیوندد و البته تأکید کرد باشگاهها کوچکترین فعالیت فرهنگی جدی ندارند و تنها در حوزه فنی و مالی فعالیت مشخصی داشتهاند که البته در این باره نیز میتوان بحث داشت.
خیابانی اما با اشاره به اینکه به اشتباه رسانهها را عامل رویدادهای غیرفرهنگی میخوانند، حال آنکه تنها بازتاب دهنده وقایع هستند، با دفاع از فردوسیپور و بیان اینکه اعتقاد راسخ دارد یکی از با ادبترین و باشعورترین مجریان تلویزیون عادل فردوسیپور است، یک موضوع را در اواخر سخنانش درباره آنچه در ورزشگاه دیده و برایش تکان دهنده بوده، بر زبان آورد که موجب ترکیدن بغضش شد.
خیابانی گفت: «چجوری میشه که برنامه نود را مقصر بدانیم در فضای بیفرهنگی که در جامعه حاکم است؟ برنامه نود وظیفش گفتن آن چیزی است که داره میگه. کی باید جبرانش کند و کی باید اون فضا رو از بین ببره؟ منِ مجری تلویزیونی میتونم برم در ورزشگاهی که به مادر من بده و بیراه میگند؟ من متأسفم که این را میگم. توی یکی از بازیهای استقلال ـ پرسپولیس چهل هزار تماشاگر به مادر من فحش میدادند. من این را به صراحت اینجا میگویم [بغض] دوست عزیزی که اون روز توی ورزشگاه به مادر من فحش دادی، مادر من تو رو بخشید. منم تو رو میبخشم. اما تو رو به خدا، تو رو به شرفت، تو رو به قداست مادرت، تو رو به هر کسی که دوست داری، خانواده ورزشکارها رو توی ورزشگاه فحش نده. چجوری باید گفت؟...».
با این حال با گذشت مدتی از زمان این برنامه، حرفهای خیابانی که به نفع «جامعه فرهنگ مدار»مان بود، کوچکترین انعکاس بیرونی نداشت. انگار آن لشکری که به جای اشتباهات فنی خیابانی در حین گزارشهایش کمپین تنفر از او و یا کمپین درخواست برای حذفش از گزارشگری فوتبال زدند، دوست نداشتند بشنوند که خیابانی آنقدرها هم میگویند آدم بدی نیست و نباید برخورد گلهای با اتفاقات کرد و از هر آنچه خوشمان آمد در لحظهای قهرمان بسازیم و از هر آنچه بدمان آمد، با ابراز تنفر یاد کنیم.
واقعیت این است که فرهنگ برای بسیاری از مردم، امری غیرضروری است و تنها آنجایی حفظ حداقلهای فرهنگی ـ و از حداقلهای فرهنگ نیز حفظ حریمهای اخلاقی ـ مورد توجه خاصوعام قرار میگیرد که بحث آبرو به میان است. حمله به صفحات لیونل مسی و چند تن دیگر نیز عمدتاً از این جهت نقد میشد که این مسأله، خدشهای به اعتبار و آبروی ایرانیان در جهان وارد میکند. اندکی با خود بیندیشیم و ببینیم در فضای ذهنی جز این به فکر اخلاق بودهایم و بیرون از دایره حفظ آبرو و چهره خود یا جامعهمان، در پی حفظ و توسعه فرهنگ و ارزشهای اخلاقی بودهایم؟