ایرانهراسی و شیعههراسی؛
نسخه غرب برای انزوای ایران!
طرح غرب در انجام پروژههای ایرانهراسی و شیعههراسی این مجال را برای ایران ایجاد میکند که ایران با رویکردی تعاملی با کشورهای منطقه به حفظ و تداوم رابطه روی آورده و نقش اساسی را در کاهش تنشهای منطقهای ایفا کند و از انزوایی که غرب به مناسبت قرار دادن ایران در تحریمهای اقتصادی و فشار سیاسی و نیز هجمههای فرهنگی به وجود آورده خارج شود.
کیهان نوشت:
رویارویی اسلام و غرب پدیده جدیدی نبوده و ریشههای تاریخی دارد. اما واکنش و هراس غرب همواره از رشد و گسترش اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و احیای مجدد ارزشهای اسلامی و بازیابی دوباره هویت اسلامی، چهره تازهای به خود گرفت، به طوری که موجی از احیاگری در کشورهای اسلامی را بنیان نهاد. از این رو کشورهای غربی با مشاهده تحرکاتی در منطقه که در نهایت منجر به از دست رفتن منافع آنان در منطقه میشد، به استفاده از ابزارها و مکانیزمهای سخت و نرم قدرت روی آوردند و از این طریق درصدد مقابله با اسلام سیاسی که اینک کانون اصلی آن ایران بود، برآمدند.
در همین جهت و به منظور تقویت اثربخشی عوامل و محرکههای شیعه هراسی، نهادهای غرب از ابزار تبلیغاتی ایران هراسی و شیعه هراسی به صورت توأمان استفاده میکنند تا عمق استراتژیک روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران را با چالش مواجه کنند.
مسئله ایرانهراسی که امروزه غرب در تبلیغات جهانی خود تعقیب میکند و جهانیان خصوصاً کشورهای عرب منطقه را از آن میترساند از جمله موضوعاتی است که با رویکردی هدفدار انجام شده و در این میان حجم گستردهای از تبلیغات رسانههای غرب به ویژه آمریکایی علیه ایران را که بازگو کننده واهمه آنها از سنت جاری انقلاب اسلامی در ایران است به خود اختصاص داده است.
از آنجا که پروژه ایران هراسی به وسیله تبلیغات سنگین رسانهای و ایجاد عملیات روانی از سوی آمریکا و بعضی از کشورهای غربی علاوه بر حوزه کشورهای غربی در حوزه کشورهای عربی و کشورهای منطقه نیز گسترش یافته و با مانور سیاسی بسیار بالایی در رسانهها و شبکههای عربی نیز در حال شکلگیری و راهبری است، نظام سلطه همواره قصد داشته تا با ارائه طرحهایی برای به انزوا کشیدن جمهوری اسلامی ایران، آن را از متن مناسبات با همسایگانش به حاشیه برده و قدرت تاثیرگذاری ایران را در منطقه به حداقل برساند.
در این میان مهمترین کارکرد ایرانهراسی غرب، متوجه کردن افکار عمومی به فعالیتهای ایران در عرصه بینالمللی و تکنولوژیکی به ویژه در عرصه فناوری هستهای و مخاطرهآمیز معرفی کردن آن و اقناع افکار عمومی در این جهت بوده است. این در حالی است که کشورهای غربی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون با استفاده از روشها و شیوههای مختلف، درصدد براندازی و تغییر حاکمیت نظام اسلامی بودهاند.
بر همین اساس پروژه ایرانهراسی از جمله اقداماتی است که در چند سال گذشته در دستور کار دولتهای خارجی قرار گرفته و توسط رسانههای صهیونیستی و با استفاده از عملیات روانی و نبرد رسانه ای صورت میگیرد. در واقع این طرح محصول یک سیاست مشترک میان آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده و بخشی از پازل راهبردی آمریکا در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران را تشکیل میدهد. در این میان هدف اصلی از اجرای این طرح، امنیتی کردن فضای ایران و تلاش برای معرفی ایران به عنوان تهدیدی علیه کشورهای منطقه و صلح و امنیت بینالملل است.
پروژه ایرانهراسی و بیان این طرز تلقی که ایران برهم زننده نظم عمومی بینالمللی و همچنین مداخلهگر در امور کشورهای منطقه بوده و به سبب ماهیت ایدئولوژیک آن است که بحرانهای منطقه، دامنهدار میشود تا از قبل آن منافع این کشور را تامین نماید در همین جهت از طرف کشورهای غربی دنبال میشود.
همچنین تلاش برای تهدیدآمیز نشان دادن فعالیتهای هستهای ایران، جهتدهی به افکار عمومی جهان در سطح شهروندان و مسئولان آنان برای ایجاد یک جبهه واحد علیه ایران، معرفی بهعنوان یک کشور منزوی، ایجاد وحشت در کشورهای همسایه ایران نسبت به فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، ایجاد حساسیت نسبت به عملکردهای ایران بر ضد محیط زیست، ادعای اینکه ایران به علت نفت و گاز فراوان نیازی به انرژي هستهای ندارد را میتوان در مجموعه اقدامات غرب در راستای برنامه ایران هراسی قرار داد.
نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای با طرفین غربی نیز شاهدی بر این مدعاست که چون این کشورها نتوانستهاند تاکنون به اهداف از پیش تعیینشدهشان در جهت محروم کردن ایران از حقوق حقهاش در زمینه انرژی هستهای دست یابند همچنان به رویه تخریب چهره ایران میپردازند.
این روند در شرایطی ادامه دارد که رصد جنگ تبلیغاتی غرب در مختصات امنیتی خاورمیانه بیانگر ایجاد دور جدیدی از عملیات روانی با ابزار شیعههراسی بوده که پیشزمینه آن توسط پادشاه اردن با عنوان جغرافیای سیاسی هلال شیعه از قبل شکل گرفته بود. به طوری که ایرانهراسی در سطوح منطقهای، شیعههراسی در سطوح فرامنطقهای و اسلام هراسی در بعد جهانی از سوی غرب پیگیری میشود. بزرگنمایی خطر ایران، طرح مسائل و دامن زدن به اختلافات و مشکلات موجود میان روابط ایران و کشورهای عربی، عنوان کردن خطر هلال شیعی و غلبه شیعیان و مسئله هستهای ایران، همگی پیرو طرحهای فوق به اجرا درآمدهاند.
حال با توجه به تلاشهای ایالات متحده و نیز همراهی اتحادیه اروپا و برخی کشورهای عرب منطقه برای تنگتر کردن عرصه بر ایران، در شرایط کنونی مناسبترین گزینه برای دفع تهدیدات منبعث از کشورهای غربی و همپیمانان آنان، اعمال سیاست خارجی است که بر مبنای چارچوب آرمانگرایی واقعبینانه به تدوین و تعیین روند مناسبات و روابط ایران با کشورهای منطقه بهطور اخص پرداخته و به ضرورت به همکاری متقابل با کشورهای منطقه روی آورد.
البته آنچه در این میان مفروض تدوین سیاست خارجی مصلحتگرایانه دانسته میشود لزوم پیریزی، حفظ و ادامه این روابط با کشورهای منطقه بهگونهای است که ایران ضمن در نظر گرفتن عنصر استعمارستیزی بر طبق اصول انقلاب اسلامی، به تشخیص اولویتها با توجه به فرصتها و مقدورات و محدودیت های خود دست زده و با مد نظر قرار دادن مصالح جامعه ملی و نیز جامعه جهانی، تهدیدات فرامنطقهای غرب در منطقه در قالب ایران هراسی و شیعه هراسی را به مثابه فرصت تلقی نموده و به بازسازی روابط خود با کشورهای منطقه بپردازد تا به این ترتیب تهدیدات منطقهای را نسبت به خود کاهش داده و در مقام مهار و کنترل تهدیدات فرامنطقهای برآید.
این مهم با توسل ایران به تعامل با دولتهای منطقه و جایگزین کردن تصویر حقیقی از خود در اذهان ملتهای منطقه به جای تصویر ایرانهراسی غرب میسر خواهد شد. به این ترتیب ایران میتواند از یک طرف محیط امنی برای خود در منطقه و در برابر تهدیدات کشورهای منطقه فراهم آورد و از طرف دیگر با این روش، تهدیدات فرامنطقهای غرب را در منطقه به فرصت تبدیل کند.
طرح غرب در انجام پروژههای ایرانهراسی و شیعههراسی این مجال را برای ایران ایجاد میکند که ایران با رویکردی تعاملی با کشورهای منطقه به حفظ و تداوم رابطه روی آورده و نقش اساسی را در کاهش تنشهای منطقهای ایفا کند و از انزوایی که غرب به مناسبت قرار دادن ایران در تحریمهای اقتصادی و فشار سیاسی و نیز هجمههای فرهنگی به وجود آورده خارج شود.