محمدكاظم انبارلويي در سرمقاله رسالت نوشت:
يكي از رموز بزرگ پايداري ملت در برابر استبداد و استكبار جهاني، دشمنشناسي است. مردم ما در اشكال گوناگون جنگ نرم و جنگ سخت با شناسايي دشمن واقعي، از انقلاب صيانت كردند و عقبههاي خطرناكي را پشت سر گذاشتند. مقام معظم رهبري در بيانات خود در مرقد مطهر امامخميني به مناسبت سالروز 14 خرداد فرمودند:"بزرگترين خطر آن است كه ما در شناخت دشمن و دوست اشتباه كنيم، جبهه دوست و دشمن را مخلوط كنيم، نفهميم دوست كيست، دشمن كيست."
جنگ نرم همچنان در دستور كار دشمنان اصلي انقلاب يعني آمريكا و اروپا عليه ملت ايران است. اگر مختصات جنگ نرم را ندانيم، نميتوانيم در ميدانهاي پنهان و آشكار آن حضور و نقشآفريني كنيم.
پرهيز از سهلانگاري و آمادهباش كامل با هوشياري و بيداري، شرط اول حضور در جنگ نرم است.
اينكه چطور دشمن را بشناسيم و تمايلات و ترفندهاي او را كشف كنيم، اينكه بدانيم كدام فعل و قول به نفع دشمن و كدام به ضرر اوست، مهمترين مسئله ما در حضور در ميادين نبرد نرم است.
پايداري در حفظ اصول و پايبندي به باورها و اعتقادات و پرهيز از لغزشها نياز به هنر و مهارت دارد. يك لحظه غفلت از آموزههاي ديني و انقلابي و دور افتادن از مدار هدايت رهبري مشروع جامعه، انسان را به وادي دشمن و دوري از خيمه دين و انقلاب مي كشاند. ريزشهاي پس از انقلاب محصول همين غفلتها بوده است.
چهار هدف عمده در جنگ نرم از سوي دشمن دنبال ميشود؛
1- تغيير باورها
2- تغيير افكار و انديشهها و تحليلها
3- تغيير رفتار
4- تغيير ساختار
انقلاب در صيانت از مرزهاي جغرافيايي خود در جنگ تحميلي 8 سال از خود دفاع كرد، براساس تجربيات اين نبرد 8 ساله امروز ما داراي بزرگترين، قويترين و موثرترين ارتش منطقه هستيم. هرگز ممكن نيست ما بخوابيم و صبح بلند شويم، ببينيم 1200 كيلومتر مربع از خاك ما در دست دشمن است.
هر تحرك نظامي را اكنون رصد كرده و انشاءالله در نطفه خفه ميكنيم. اما سوال اينجاست كه از مرزهاي فرهنگي، اخلاقي، فكري و ايدئولوژيك خود چگونه محافظت ميكنيم.
وقتي هزاران كانال تلويزيوني ماهوارهاي در آسمان ايران روزانه ميليونها پيام آلوده فكري، اخلاقي و ... را بيامان به صورت بمباران، سرازير ذهنها و قلبهاي ما ميكنند، پاسداران فرهنگ و مدافعان ارزشها و باورهاي ما كجا هستند؟ وقتي در فضاي مجازي همين كار با دهها هزار سايت فرهنگي، هنري، خبري و ... انجام ميشود، نگاهبانان دين، اخلاق و باورهاي ما كجا هستند و چه ميكنند؟
طبيعي است يك مقاومت مدني و فرهنگي در نهادهاي مردمي و انقلابي بويژه در حوزهها، دانشگاهها، مساجد و حسينيهها وجود دارد و از همه مهمتر خود ملت با شناخت تاكتيكها و تكنيكهاي دشمن مقاومت ميكند. اما سئوال اين است؛ جايگاه دولت و مسئولين حكومتي در مقابل اين هجوم وحشيانه و گسترده چيست؟ صف و ستاد در برابر اين تهاجم خانمانسوز در دولت كجاست؟ رئيس دولت براساس وظايف و اختيارات و تعهدات قانوني خود چه ميكند؟ما هر روز از سوي دشمن با مسئلهسازي مواجه هستيم. ما هر روز از سوي دشمن شاهد سربازگيري از خيمه انقلاب هستيم. دشمنان با پمپاژ يأس و نااميدي و ناكارآمد جلوه دادن مسئولين مشغول مشروعيتزدايي از دولت هستند. اتاق فكر جنگ رواني دشمن فعال است.آنان مرتب در حال ترديدآفريني، اعتمادزدايي، تخريب هويت فرهنگي، اخلاقي و باورهاي انقلابي در جامعه ما هستند.
- ما در فضاي مجازي مشغول چه چيزي هستيم؟
- در رسانهها اعم از راديو، تلويزيون، مطبوعات و ... چه ميكنيم؟
- در عرصه ديپلماسي كجاي كار هستيم؟
- در سپهر ادبيات و هنر چه مسيري را طي ميكنيم؟
- سازمانهاي مردم نهاد ما در زمينههاي سياسي، علمي، اجتماعي چه ميكنند؟
آيا ميدانيم كه در اتاق جنگ دشمن، آنها مشغول مديريت احساسات، ادراكات، تصميمات و حتي تحركات ما هستند؟ آيا بازيگران، بازيگردانان و بازيخوردگان عرصه نبرد نرم دشمن را مي شناسيم؟
شاهد دهها پرسش بيپاسخ در اين معركه هستيم.
شوراي عالي امنيت ملي، شورايعالي انقلاب فرهنگي و ديگر نهادهاي مسئول در اين ميدان چه مي كنند؟
رئيسجمهور پس از مقام معظم رهبري عاليترين مقام رسمي كشور است. او رئيس شورايعالي امنيت ملي و رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و اختيارات وسيع دارد. او از قدرت قانوني تعريف شده در 29 اصل قانون اساسي برخوردار است.
او وظيفه كليدي پاسداري از مذهب رسمي و نيز وظيفه كليدي اعتلاي ايران، ترويج دين و اخلاق و حراست از مرزها، استقلال سياسي، اقتصادي و فرهنگي كشور را براساس سوگند رياست جمهوري به عهده دارد. ملت ما در دو مقطع 18 تير 78 و حوادث تلخ پس از انتخابات سال 88 به فاصله 10 سال، در دو نبرد نرم دشمن عليه استقلال سياسي و فرهنگي كشور، مردانه ايستاد. مديريت بحران توسط رهبري معظم انقلاب، آگاهي و هوشمندي معظمله به تكنيكها و تاكتيكهاي دشمن، ملت را به سلامت از اين دو نبرد بيرون برد. اكنون دشمن دستاندركار نبرد سوم است.
از تجربيات دو نبرد ديگر ميخواهد استفاده كند و شكستهاي گذشته را جبران كند. لذا پيچيدگي حضور دشمن را در اين عرصه ميشودخوب حس كرد. اطلاعات ما بايد در اين مورد به روز و بهنگام باشد.
حساسيتها را بايد افزايش داد.آيا وقتي رئيسجمهور عزيز ما ميگويد؛ "بگذاريم مردم خود راه بهشت را انتخاب كنند"(1) نبايد به اين سئوال پاسخ داد كه راههاي جهنم را كه دشمن در نبرد نرم عليه ملت هموار كرده، چه كسي بايد سد كند؟ يا نبايد به اين سئوال پاسخ داد كه راههاي بهشت را كه دشمن در نبرد نرم عليه ملت سد كرده است، چه كسي بايد باز كند؟ آيا دولت در اين مورد مسئوليت تعريف شدهاي ندارد؟
آيا پاسخ اين سوالات اين است كه؛
- "دين را نبايد دست دولت داد."
- "عدهاي بيكار و متوهم، مدام غصه آخرت مردم را ميخورند. در حاليكه نه ميدانند دين چيست و نه آخرت." (2)
اينگونه سخن گفتن نشان ميدهد ما دوست و دشمن را در عرصه نبرد نرم اشتباه گرفتهايم.
لذا بايد از رئيسجمهور محترم سئوال كنيم؛ تكليف دولت در مبارزه با تهاجم سياسي دشمن چيست؟ وظايف دولت در قبال مبارزه با شبيخون فرهنگي دشمن چه ميشود؟ و بالاخره دستور كار دولت يازدهم در نبرد نرم دشمن عليه انقلاب، اسلام و مردم ما چيست؟
آيا در برابر اتاق جنگ نرم دشمن در واشنگتن و لندن، ما هم اتاق جنگي در تهران داريم يا نه؟ در اين اتاق چه خبري رصد ميشود؟ آيا واكنش اين اتاق در حفظ دين و ارزشها اين است كه نبايد غصه آخرت مردم را خورد و دين را هم نبايد به دست دولت داد؟!
----------------------------------
پينوشتها:
1- رئيسجمهور در همايش بيمه سلامت همگان، جرايد 4 خرداد 93
2- رئيسجمهور در ديدار مديران سازمان محيطزيست، جرايد 11 خرداد 93