در فاصله چهار روز مانده به آغاز لیگ برتر فوتبال و در حالی که بسیاری تلاش داشتند و دارند با بهرهبرداری از تب جامجهانی، بار دیگر شور و هیجان را به فوتبال باشگاهی ایران بازگردانند، بار دیگر مصاحبه جنجالی جواد نکونام و پاسخ سرمربی استقلال به آن، به همه ما یادآوری کرد که فوتبال ایران، به رغم حضور در جامجهانی و یکی دو بازی امیدوارکننده همچنان دچار یک بیماری ساختاری بزرگ است و همین بیماری هواداران را از آن فراری میدهد. حتی اگر همین بازیکنان با درخشش در بازی برابر آرژانتین، هواداران را دلگرم کرده باشند، وقتی در آستانه لیگ برتر، ماجرای کارت پایان خدمتهای جعلی پیش میآید و یا حرفهای نکونام و قلعهنویی علیه هم منتشر میشود، باید به هواداران حق داد که از سکوهای ورزشگاهها فراری باشند.
به گزارش «تابناک»، سخنان روز گذشته جواد نکونام، یکی از جنجالیترین مصاحبههای دوران ورزشی کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران بود. نکونام که پس از بازگشت از برزیل نتوانست جایی در ترکیب استقلال پیدا کند و سرانجام راهی اسپانیا شد، در مصاحبهای تند علیه امیرقلعهنویی، سرمربی استقلالیها را به انواع و اقسام اتهامات متهم کرد؛ اتهامات وحشتناکی که اثبات هر یک به تنهایی میتواند برای خواندن فاتحه فوتبال کشورمان کافی باشد!
بنا بر این گزارش، دیکتاتوری»، «کتک زدن هواداران»، «بازی دادن بازیکنان با توجه به مسائل مالی»، «چیدن ترکیب تیم در قهوهخانه» و «همکاری با یک دلال برای گرفتن جای کارلوس کیروش»، بخشی از مهمترین اتهاماتی بود که جواد نکونام در سخنان خود، متوجه امیر قلعهنویی و مجموعه همکارانش کرد. در این میان، ماجرای دوست نزدیک قلعهنویی و ماجراهایش با ایمان موسوی، بازیکن سابق استقلال، یکی از مهمترین کدهای دعوای این دوست.
اما صد البته حرفهای نکونام بیپاسخ نماند و قلعهنویی هم شامگاه دیروز به آن واکنش داد که گفتههای قلعهنویی هم نکات چشمگیری داشت. او گفت، نکونام باید در مراجع قضایی حاضر شود و درستی گفتههایش را اثبات کند.
وی همچنین گفت، در فصل گذشته بنا به درخواست علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، نکونام را در استقلال نگه داشته، وگرنه تمایلی به آن نداشته است. حتی اگر همین سخن قلعهنویی درست باشد، چه نیاز به آوردن برهان برای فساد ساختاری در فوتبال ایران؟!
فوتبالی که رئیس فدراسیونش به تیم بازیکن تحمیل میکند، دیگر چه انتظاری از دلالان محترم میتوان داشت؟ (البته کفاشیان هم گفتههای قلعهنویی را تکذیب کرده تا بازار تکذیبها داغ داغ باشد).
اما آنچه اکنون برای افکار عمومی در خصوص سخنان دو طرف وجود دارد، «درستی و نادرستی» گفتههای دو طرف است که بیگمان مراجع ذیصلاح نباید نسبت به آن بیتفاوت باشند، بلکه باید با کدخدامنشی ماجرا را پایان دهند.
به هر حال، در بیست و چهار ساعت اخیر، حرفهای عجیبی زده شده که برای دفاع از شرافت فوتبال ایران هم که شده، باید به آن رسیدگی شود. بسیاری بر این باورند که سخنان نکونام برای این است که به رغم همه تلاشهایش، نتوانسته راهی به ترکیب این فصل استقلال پیدا کند و اگر این گونه میشد، او نیز چشمش را بر این مسائل میبست؛ همان حرفهایی که قلعهنویی نیز شب گذشته گفت که چرا نکونام این صحبتها را پس از قهرمانی استقلال نکرد و یا آنکه اگر این فصل در استقلال بازی میکرد، من «مرد» بودم.
در پایان باید گفت، بازخوانی سخنان جواد نکونام در روزهای نخست حضورش در استقلال تا اندازه بسیاری، گفتههای قلعهنویی را تأیید میکند که صحبتهای نکونام نه از حب علی که از بغض معاویه گفته شده است؛ اما در مقابل حجم هجمههای نکونام به قلعهنویی به حدی زیاد است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت؛ آن هم در فوتبالی که دست دلالان در آن بالاتر از همه دستهاست.
کمتر از یک سال است که مجلس شورای اسلامی در حال بررسی پرونده فساد در فوتبال ایران است و با اینکه کار بررسیهایش پیش از جامجهانی پایان یافته، قرائت آن را به پس از جامجهانی موکول کرد که گویا هنوز زمان آن فرا نرسیده است!
فدراسیون فوتبال، کمیته عریض و طویلی به نام کمیته اخلاق دارد که اگر هر بخش از گفتوگوهای نکونام و قلعهنویی به گوششان رسیده باشد، خوراک کاری یک سال آنان تأمین شده است.
اما همه این نهادها و سازمانهای قانونی آنقدر در انجام وظایفشان تعلل میکنند تا اوضاع فوتبالمان هر روز اسفبارتر از دیروز شود. دعوای قلعهنویی و نکونام بیش از آنکه مجادله دو شخصیت فوتبالی در ایران باشد، دلیل روشن دیگری است بر وخامت حال فوتبالمان که هر روز رنجورتر و نزارتر میشود.