صحبت از بحرانی است که موجب شده كارشناسان سیاسی و امنیتی جهان نسبت به حملات تروریستی و جنگ و درگیری بر سر آب هشدار دهند و نزدیک بودن «جنگ آب» را به ویژه در منطقهای که کشورمان در آن واقع است، پیش بینی کنند.
به گزارش «تابناک»، هم اکنون تغییر اقلیم، یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی در سطح جهان است؛ افزایش درجه حرارت، ذوب شدن یخهای قطبی، بالا آمدن سطح آبهای آزاد جهان و تغییر در آستانههای آب و هوایی، از پیامدهای این تغییر است که پر رنگ شدن رقابت برای دسترسی به منابع آب را سبب شدهاند؛ مسألهای که بیشتر مناطق جهان، به ویژه کشورهای خاورمیانه را در آینده نه چندان دور، با چالشهای جدید مبتلا خواهد کرد.
افزایش بارندگیها در نقاط پر بارش و کاهش منابع آب در مناطق کم بارشی چون خاورمیانه، حکایت از تغییر اقلیمی دارد که پدیدهای جهانی به شمار میآید و همه را تحت تأثیر قرار میدهد؛ اما روی دوم آن، یعنی خشکسالی به مراتب بدتر است؛ آنجا که میبینیم در چند سال گذشته، گزارشهایی در سطح جهان منتشر شده که وضعیت منابع آب در منطقه خاورمیانه از جمله ایران را در وضع هشدار دهندهای اعلام کردهاند؛ از جمله سازمان اطلاعات ملی آمریکا گزارش مبسوطی درباره بحران آب در مناطق جهان تهیه کرده که در این گزارش آمده است: خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا به دلیل مدیریت نادرست در سالهای آینده با کمبود آب روبه رو خواهند شد. ایران نیز جزو کشورهای درگیر با بحران آب است. آمار کاهش ذخایر آبی وحشتناک است، به گونه ای که از سال ۲۰۰۳ تاکنون بخشهایی از ترکیه، سوریه، عراق و ایران ـ که در کنار دجله و فرات هستند ـ ۱۴۴ کیلومتر مکعب ذخایر آبی خود را از دست دادهاند.
در ادامه این گزارش که سال ۲۰۱۲ منتشر شده، کالیفرنیا، برزیل، خاورمیانه (اردن، امارات، ترکیه، سوریه، عراق و ایران)، آفریقای شمالی (مصر و اتیوپی)، آسیای جنوبی (شرق پاکستان، شمال هندوستان و بنگلادش) و چین مناطقی شش گانهای که در خطر خشکسالی قرار گرفتهاند، معرفی شده و هدف از تهیه گزارش این گونه شرح داده شده است. در ده سال آینده کشورهای زیادی که برای ایالات متحده مهم هستند با کمبود آب، ضعف کیفیت آب یا سیل روبه رو خواهند شد که امنیت ایالات متحده را با افزایش تنشهای منطقهای به خطر میاندازد.
جدای این گزارش، سازمان ملی هوانوردی و فضایی ایلات متحده (ناسا) نیز با توجه به تحقیقات و بررسیهای خود پیشبینی کرده در سه تا چهار دهه پیشِ روی، کره زمین با یک نوع تغییر نظام بارش مواجه و از بارش در مناطق خشک کاسته و به بارش در مناطق مرطوب افزوده خواهد شد؛ بنابراین، مناطق خشک، خشکتر میشوند، بیابانها پیشتر میروند و مناطق استوایی پربارشتر خواهند شد. این تغییر در برخی مناطق شدیدتر و اثرگذارتر خواهد بود.
ایران کشوری است که در این گزارش دو بار به نام آن به عنوان یکی از کشورهایی که در پیشانی این قهقرای مرگبار اقلیمی قرار دارد، اشاره شده است تا امروز که بحران آغاز شده و بیآبی بسیار از مردم کشورمان را رنج میدهد، بتوان ساده تر قضاوت کرد چه سختیهای شدیدتری در انتظارمان است و برای واکنش نشان دادن چقدر تأخیر و تعلل کردهایم!
آمار بانک جهانی نیز حاکی از بحران شدید آب در ایران است. بنا بر این آمار، ایران در بین ۱۹۲ کشور دنیا از لحاظ برخورداری از منابع آب، در رتبه ۶۲ قرار گرفته است. با توجه به این گزارش، منابع کنونی آب ایران ۱۲۹ میلیارد متر مکعب و حدود ۰.۴ میانگین جهانی آن است که اگر با توجه به جمعیت کشورها درباره آن مطالعه و بررسی شود، حاکی از آن خواهد بود که وضعیت سرانه آب در کشورمان بسیار بحرانی است و ایران را به لحاظ سرانه منابع آب در جایگاه ۱۲۳ جهان قرار میدهد.
جالبتر اینجاست که افزون بر تحقیقات بین المللی، مطالعات ملی نیز چشمانداز نگران کنندهای برای آینده منابع آب کشور ترسیم کردهاند، زیرا کارشناسان اذعان دارند اگر کشوری بین ۲۰ تا ۴۰ درصد از منابع آب تجدیدشوندهاش را مصرف کند، در شرایط استفاده پایدار از منابع آب خواهد بود، حال آنکه مصرف بیش از این میزان، یعنی آن کشور در مرحله بحرانی منابع آب است و ما این گونه هستیم!
آن گونه که آمارهای رسمی نشان میدهد، منابع آب تجدیدشونده کشور از ۱۳۰ میلیارد به ۱۲۰ میلیارد مترمکعب کاهش یافته و در آینده نیز روند نزولی خواهد داشت؛ افزون بر اینکه اکنون از ۱۲۰ میلیارد مترمکعب آب تجدیدشونده کشور، سالانه ۹۶ میلیارد مترمکعب استفاده میشود که ۸۰ درصد از منابع تجدیدشونده کشور است.
بدین ترتیب با توجه به اهمیت استراتژیک آب در اوضاع کنونی و بحرانهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی پیش روی، آنچه بیش از پیش ضروری به نظر میرسد، مدیریت منابع آب است؛ مدیریتی که راهکار اصلی آن میتواند پروژههای سدسازی در راستای جمع آوری آبهای روان باشد و با تکیه و مبنا قرار دادن مطالعات و برنامه ریزیهای کارشناسانه انجام گیرد.
کارشناسان منابع آب نیز بر این نکته تأکید دارند که سدسازی برای حفظ حیات و تداوم امنیت ملی و نیز افزایش ظرفیت ذخیره سازی و گسترش منابع آب و استحصال انرژی برقابی به ویژه برای مناطقی که با کمبود و بحران آب روبه رو هستند، لازم و حیاتی است؛ با این تأکید که سدسازی مقابل منابع آب برون ریز اهمیتی دوچندان پیدا کرده و هدف گذاری آن نیز بر پایه برآوردهای رسمی است که حکایت از خروج حدود ۱۲ میلیارد متر مکعب آب از کشور در سال دارد.
افزون بر این، سدها که یکی از دستاوردهای مدیریت آب به منظور کنترل منابع هستند، کارکردهای گوناگونی دارند که یکی از آنها، استفاده از ظرفیت آب مخزن برای ساخت نیروگاههای آبی است که از مهمترین نیروگاههای سازگار با محیط زیست هستند. علاوه بر آن، ساخت سدهای مخزنی در نقاطی که رودخانههای فصلی در آنجا جاری است و سیلابها، مشکل بزرگی به شمار میآیند، از جمله کارکردهای مؤثری هستند که سدها برای اقلیم خشک کشورمان میتوانند به همراه بیاورند؛ اما عجیب آنکه جو عمومی بر خلاف این مسیر رقم خورده است.
اشکالاتی که از مطالعات ناقص پیش از ساخت برخی سدها نشأت گرفته و در کارکرد آنها متجلی شده، موجب شده برخی فراموش کنند سدسازی ضرورتی انکارناشدنی است و به صرف کارکرد بد مسئولان و مجریان در چند سد، نمیتوان به کل این قوله مهم را ندید گرفت و فراموش کرد، به کمک بسیاری از این سدهاست که بسیاری روان آبها مهار و ذخیره شده و به کار آمده و میآید.
اینجاست که باید گفت، همان میزان که هزینه کردن برای سدهای نامرغوب و دارای مطالعات ناکامل، نادرست بوده و به اعتبار این کار ضروری لطمه زده، دست کشیدن از این عرصه، به ویژه در مهار آب های روانی که از کشور خارج میشوند یا در قالب سیلاب، جز خرابی و فرسایش ثمری ندارند، اشتباهی بزرگتر خواهد بود.
بدین ترتیب، درخواهیم یافت با توجه به بحران آغاز شده و رو به گسترش آب در سال های آینده، نیازمند سیاستگذاریهای کلان و قانونگذاری برای سازگاری با پدیده کاهش منابع آب و تغییر اقلیم هستیم و لازم است استراتژیها و برنامههای کشور را در راستای تسریع این مهم ساماندهی کرده و برای مدیریت و استحصال تا آخرین قطره آبی که هنوز موفق به مهار آن نشدهایم، تلاشی دوچندان آغاز کنیم؛ تلاشی هدفمندتر، علمیتر و بسیار کم خطاتر از گذشته.