تئاتر
ایران در شرایطی سالها با بحرانهای اقتصادی روبهروست و در صورت قطع
اعتبارات دولتی نابود میشود که تئاتر در دیگر کشورها و به طور خاص در
آمریکا به شدت پرسود است؛ اما این سودآوری محصول چه سیاستهایی است که در
عرصه نمایش ایران مورد توجه قرار نگرفته و حتی معادل یک هزارم گردش مالی
تئاتر آمریکا را برای ایران به ارمغان نیاورده است؟
به گزارش «تابناک»، ۱۱ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار؛ این عددی است که تئاتر برادوی در فصل ۲۰۱۳ ـ ۲۰۱۴ توانسته با آوردن بیش از ۱۲ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب به سالنهای نمایش به اقتصاد شهر نیویورک کمک کند؛ رقمی که از شمار تماشاگران بازیهای ده باشگاه ورزشی بزرگ شهرهای نیویورک و نیوجرسی بیشتر است و در واقع ابعاد این موفقیت مالی که سال به سال رو فزونی است، فراتر از حد تصور است.
این وضعیت در حالی پیش روی تئاتر آمریکاست که بر خلاف این وضعیت، تئاتر ایران روزگار بسیار سختی را میگذراند و اگر اعتبارات دولتی برای دورهای کوتاه به تئاتر تزریق نشود، اساساً این حوزه نابود خواهد شد و نمیتوان انکار کرد که تئاتر در ایران به شدت وابسته به دولت است و معدود نمایشهای حرفهای است که کاملاً با اعتبارات بخش خصوصی برگزار و در گیشه نیز موفق میشود.
اما چرا وضعیت تئاتر ایران نسبت به آمریکا تا این حد متفاوت است و چه عواملی در این زمینه نقشآفرین هستند؟ پاسخ این پرسش را باید در قواعد و اصول و البته جزئیات برگزاری تئاتر در آمریکا و تفاوتهایش با جزئیات برگزاری تئاترها در ایران جست و بدین ترتیب به پاسخ منطقی درباره علل شکل گیری این فاصله چشمگیر آگاهی یافت.
اعتقاد به بازار آزاد در تئاتر، یکی از مهمترین دلایل موفقیت تئاتر برادوی است و به همین دلیل گران قیمتترین بلیت فروخته شده در برادوی به بلیتهای نمایش «کتاب مورمون» با بهای ۴۷۷ دلار اختصاص دارد؛ اما در تئاتر ایران، حتی نمایشهایی که کاملاً خصوصی برگزار شده نیز نمیتواند بلیتی گرانتر از قیمتهای مصوب داشته باشد، ولو آنکه بهترین بازیگران و گروه موسیقی را داشته باشد و اساساً همین چالش عامل کارآمدی در رشد کیفی تئاترها بوده است.
از سوی دیگر، آمدهای چشمگیر تئاترهای گران، باعث ایجاد زمینه لازم برای استفاده از عوامل گرانقیمت میشود و در همین راستا، بیشترین دستمزد هفتگی بازیگر ستاره حاضر در نمایشهای روی صحنه رفته در برادوی هم اختصاص به دستمزد هفتگی اسکارلت جوهانسون دارد. این بازیگر ستاره سینما برای بازی در نمایش «گربه روی شیروانی داغ» در فصل ۲۰۱۲ - ۲۰۱۳ هفتگی مبلغ ۴۰ هزار دلار دستمزد دریافت کرد و این در حالی است که کمترین دستمزد هفتگی یک بازیگر در برادوی هزار و ۸۶۱ دلار است.
این شیوه افزون بر آنکه منجر به تقویت بنیانهای اقتصادی اهالی تئاتر در آمریکا نیز شده، منجر به بالا رفتن سطح تئاتر در این کشور نیز شده و بر خلاف رویه معمول در کشورمان در مقابل ورود هر بازیگر سینما به صحنه تئاتر، اهالی تئاتر آمریکا، گاردهای محکمی نگرفتهاند و از این ظرفیت استقبال داشتهاند و در واقع از هر ظرفیتی که میتوانسته منجر به رونق گرفتن بیشتر تئاتر آمریکا شود، بهرهبرداری شده است.
در کنار همه اینها، برخی نمایشها در برادوی برای چندین سال پیاپی روی پرده میماند و به همین دلیل به مرور زمان مخاطبانش را به دست میآورد و به جایگاهی قابل توجهی دست مییابد، حال آنکه بهترین نمایشها نیز بیش از دو ماه مجوز اجرای مستمر نمیگیرند و این وضعیت حتی برای تئاترهای کاملاً خصوصی نیز صادق است و به همین دلیل نمایشهای موفق از صحنه پایین کشیده میشوند و بعضاً نمایشهایی اجرا میشوند که توان تأمین هزینهشان را بدون کمک هزینه اداره کل تئاتر ندارند.
با این حال، آنچه از همه اینها پراهمیتتر است، جدی گرفتن تئاتر توسط مخاطب آمریکایی بر خلاف مخاطب ایرانی است، زیرا بلیت ۴۷۷ دلاری یا مجموع فروش ۱۱.۹ میلیارد دلاری نتیجه اقبال وسیع مردمی است و این اقبال در تئاتر ایران بسیار کمرنگ است و به رغم قیمت نه چندان بالای اکثر تئاترها، مخاطب تئاتر ایران مسیر رو به رشدی را در پیش ندارد.