چاووشیخوانی یکی از سنتهای بسیار تاریخی است که برای محرم نیز بسیار مورد توجه بوده، ولی در گذر زمان به سنتی متروک بدل شده است؛ سنتی که باید احیا شود و در مجالس عزاداری سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) مورد توجه قرار گیرد؛ اما چاووشی خوانی دقیقاً چیست و در محرم چگونه بوده است؟
به گزارش «تابناک»؛ از قرنها پیش بین شیعیان آل محمد (ع) چنین سنتی رایج بوده که برای تشرف یا رفتن زوار به اماکن مقدس و مشاهد مشرف اولاً چند شب قبل از حرکت زوار، چاووشی را دعوت میکردند و به او میگفتند: «چون ما قصد تشرف و رفتن به فلان زیارت را داریم، شما بالای بام خانه ما برو و با خوانندگی و چاووشی کردن رفتن ما را به مردم اطلاع بده.»
چاووشخوان چند شب پیاپی بر بام خانه زوار میرفت و اشعاری را درباره فضیلت رفتن به مکه مکرمه، مدینه منوره، کربلای معلی و مشهد مقدس امام رضا (ع) و زیارتی که زوار و صاحبخانه قصد رفتن به آنجا را داشتند، با صدای بلند میخواند و با خوانندگی و چاووشی مردم شهر و محل را آگاه میکرد که از این خانه و محل یک یا چند نفر قصد سفر به مکه مکرمه، کربلای معلی و مشهد مقدس حضرت امام رضا (ع) را دارند؛ بنابراین اگر دیگران هم مایلاند به این زیارت، مشرف و با این زوار همسفر شوند، خود را آماده کرده و هر چه زودتر بدینوسیله قصد خود را اعلام کنند.
ثانیاً روز حرکت زوار، چاووشخوان به بام خانه زوار میرفت و با خواندن اشعار چاووشی و مناسب به مردم شهر و محل اعلام میکرد که زوار عازم حرکت هستند. با شنیدن صدای چاووش دوستان و آشنایان و همسایگان خاص ارحام و بستگان زوار جلو در خانه او اجتماع و زوار را تا مدخل و دروازه شهر یا آخُر قریه و آبادی با کمال احترام بدرقه و همراهی میکردند.
چاووش هم اشعار مناسبی میخواند و همراهان زوار با صدای بلند و دستهجمعی شعار «بر محمد و آل او صلوات» سر میدادند. وقتی به مدخل شهر و آخر آبادی میرسیدند، همگی با زوار روبوسی و خداحافظی و وداع میکردند، به آنها التماس دعا میگفتند، برای سلامتیشان دعا و در نهایت مراجعت میکردند.
آن گونه که «خیمه» روایت میکند، چند روز پس از رفتن زوار، بستگان آنها آشی را به عنوان آش پشتپا برای سلامتی زوار میپختند و قربـة الی الله بین مردم تقسیم میکردند.
هنگام بازگشت زوار هم چاووشی را دعوت میکردند، با جمعی از دوستان و آشنایان خاص ارحام و بستگانِ زوار به مدخل و دروازه شهر میرفتند و به انتظار رسیدن قافله زوار میایستادند. وقتی قافله زوار از راه میرسید، ضمن استقبال از آنها با چاووشی کردن و ذکر شعارهای مذهبی و دستهجمعی همراهان زوار را به خانه و منزل میرساندند و جلو در خانه هم گوسفندی را قربانی میکردند، اسپند در آتش میریختند و گلاب بر مردم میپاشیدند؛ سپس همه را به خانه میبردند و از آنها پذیرایی میکردند. زوار را هم سنت بر این بود، تا یک هفته در خانه بنشیند و ارحام و آشنایان از راه دور و نزدیک به دیدن آنها بیایند. هنگام ظهر و شب هر که در خانه میماند، از ناهار و شام و ولیمه زیارت بهرهمند میشد.
این سنت و عمل مذهبی اولاً تبلیغی در جامعه برای رفتن به اماکن مقدس و مشاهد مشرف بود و مردم را بدینوسیله بر آن تشویق و ترغیب میکرد. ثانیاً مقام و مرتبه ولایت و خاندان رسالت را که ستون محکم اسلام هستند، فراوان تجلیل و تعظیم و تبلیغ میکرد و ثالثاً برای کسانی که در راه اظهار ولایت و عرض مودت به پیشوایان دین زحمت زیادی متحمل میشدند، اموالی را در این راه مصرف میکردند و به زیارت آنها مشرف میشدند، ارزش و احترام زیادی قائل میشد.
همه این کارها، سنت و اعمال مشروع و مقدس و مطلوب و مرضی شرع مقدس و خدای تبارک و تعالی بوده که متأسفانه اکنون به علت بیتوجهی مردم به آثار و فواید آن در حال فراموشی و ترکشدن یا تضعیفشدن است. برادران ایمانی به ویژه مسئولان محترم مربوطه باید هرچه زودتر بکوشند تا این سنت و شعار مذهبی در همه جای جامعه ما اقامه و اجرا شود و آنچه به نفع دین و مذهب و اجتماع و اعتقادات مذهبی مردم ماست، از بین نرود.
چاووشی برای ماه محرم به این صورت بوده که از دیرباز به مناسبت نزدیک شدن ماه محرم و سالگرد شهادت حضرت سیدالشهداء (ع) و یاران باوفای آن حضرت، یکی دو ماه قبل از محرم دستجات سقایی و سقاخوانان هر شهر و قریهای ابتدا هفتگی و پس از عید غدیر تا ماه محرم در همه شبها در خانهها و محلات مختلف اجتماع میکردند، بعد از ذکر مدح و منقبت اهل بیت رسالت به ذکر نوحهسرایی سقایی امام حسین (ع) و نزدیک شدن ماه محرم میپرداختند و بدینوسیله مردم شهر و قریه به ویژه دستجات حسینی را به فرا رسیدن و نزدیکشدن ماه محرم و استقبال و آمادگی از ماه عزای امام حسین (ع) و سالگرد قیام عاشورا آگاهی و آمادهباش میدادند.
در بعضی اماکن هم جمعی بر پشتبام حسینیهها و تکایا و امامزادهها میرفتند و به صدای بلند و دستهجمعی نوحهسرایی و چاووشی برای آمدن ماه محرم میکردند؛ ضمناً روز آخر ماه قربان و اول ماه محرم نیز دستجاتی به نام چاووشعزا از محلشان حرکت میکردند و به طرف بازار یا زیارتها و حسینیهها و تکایا میرفتند و به سقاخوانی و نوحهسرایی میپرداختند. آنها را هیأت چاووشعزا و چاووشخوان ماه محرم مینامیدند.
در خصوص این سنت پژوهشهایی شده اما این سنت تقریباً در دوران معاصر متروک شده و گاه پراکنده دیده میشود و بیشتر برنامههای آیینی و مناسبتی درباره چاووشی خوانی برگزار شده، حال آنکه چاووشی باید امری فراگیر باشد و فراگیر شدن دوبارهاش نیز اصلاً دشوار و پیچیده نیست. با این اوصاف، شاید این عاشورا فرصتی باشد تا بار دیگر شاهد چاووشی خوانی باشیم و این سنت در روزهای پیش روی احیا شود؛ آیا در این زمینه گامی برداشته خواهد شد؟