یکی از نقدهایی که همواره به ساختار تلویزیون مطرح بود و اتفاقاً در کیفیت آثار تلویزیون نیز نقش موثری داشته، گروه محدود برنامهسازان در شبکههای مختلف تلویزیونی است؛ رویکردی که ظاهراً قرار است در دوران تازه تلویزیون با حضور موثر محمد سرافراز و اصغر پورمحمدی دستخوش تغییر شود و در همین راستا انتظار طراحی سازوکارهایی میرود که چهرههای توانمند بدون کارشکنی بتوانند به جمع برنامه سازان تلویزیون افزوده شوند.
به گزارش «تابناک»؛ تولید برنامه در درون ساختار کنونی صداوسیما همواره با آفتهایی همراه بود که یکی از دلایل مهم برای واگذاری پروژهها به بخش خصوصی و در نهایت خرید محصول آماده و مورد تایید برای پخش از بخش خصوصی است که پروسه تولید آثار تلویزیونی را به مراتب کمهزینه تر و در عین حال، فارغ از حواشی میسازد که در دهههای اخیر همواره برای تولید باکیفیت و استفاده حداکثری از نیروی انسانی کارآمد چالشزا بوده است.
مهمترین حاشیه پیش رو در مسیر تولید برنامه درون سازمانی که در سالهای اخیر به اوج رسید، حلقههای تنگ تهیه کنندگانی است که با مدیر گروههای شبکههای تلویزیون همکاری میکنند؛ تهیه کنندگانی که سالها به عنوان سازنده برنامههای ثابت تلویزیون حضور داشتهاند و در واقع اساساً فضای رقابتی در این حوزهها وجود نداشته اما هرگاه این اتفاق تغییر کرده و فضای رقابتی ایجاد شده، ساختار کیفی برنامهها افزایش یافته است.
شاید بهترین نمونه در این زمینه، ویژه برنامه شبکه سوم سیما برای جام جهانی باشد که این بار با تهیه کنندگی عادل فردوسی پور با کیفیتی کاملاً متفاوت ارائه شد و بدین شکل نقش تهیه کننده در ساختار کنونی برنامه سازی تلویزیون برای مخاطب عام نیز مشخص شد و بیننده دریافت که تهیه کننده تا چه میزان میتواند منجر به ارتقای یک برنامه مهم نظیر ویژهبرنامه تلویزیون برای جام جهانی شود و البته همین فضا را به دیگر برنامههای ورزشی شبکه سوم سیما در سالهای اخیر نیز میتوان تسری داد.
البته اینکه تصور کرد تنها در گروه ورزش شبکه سوم سیما دایره تهیه کنندگان محدود و اسامی مکرراً در برنامه های مختلف ذکر میشوند، کوچک گرفتن ابعاد ماجرا است، چرا که در شبکههای دیگر و گروههای دیگر نیز اتفاقاتی رخ داده که مربوط به امروز و دیروز نیست و شاید مدیران شبکهها نیز نقش حداقلی در وقوعشان داشته باشند و ساختار کارمندی این نهادها بیشتر در شمل گیری این حلقههای بسته برنامه سازی نقش موثر داشتهاند و حال، وقت تغییر این ساختار است.
اگر واگذاری کامل تولید برنامههای تلویزیونی رخ ندهد که البته انتظار میرود در راستای کوچک سازی و چابک سازی تلویزیون صورت پذیرد، تغییر این ساختارها که منجر به شکل گیری گروههای محدود و پرکار برنامهسازی در تلویزیون شده به عنوان انتظار جدی مطرح است، چرا که در ساختار متمایل با تولید انحصاری توسط چند برنامه ساز، کیفیت به حداقل ممکن کاهش مییابد و برنامه ساز دلیل و انگیزه ای برای تولید باکیفیت بالاتر و مطابق با استانداردهای روز دنیا ندارد.
از این منظر انتظار میرود فضا به گونهای پیش برود و ساختار برنامه سازی به شکل تغییر کند که تصویب برنامهها، عقد قرارداد با تهیه کنندگان و مابقی رویههای تولید برنامه کاملاً از حالت سلیقهای خارج شده و هر شخصی بتواند با ارائه یک برنامه باکیفیت و با قیمت مناسب در عرصه رقابت با سایر برنامه سازان ظاهر شود و پس از گذر این از این خانها، هزینه تولیداتش را در مقطع زمانی منطقی دریافت کند و در نهایت از طریق دوم، قید برنامه سازی برای تلویزیون را نزند و در واقع نظام تسویه حساب با برنامه سازان نیز عادلانه باشد.
ایجاد رویهای که امکان تولید بیش از دو یا سه برنامه مقطعی یا یک برنامه ثابت در هر سال به یک تهیه کننده و برنامهساز تعلق نگیرد و در واقع نتوان برنامهها را به یک گروه ثابت داد و همچنین ایجاد تضمینهای قانونی مشخص برای آنکه با روشهای نظیر ایجاد یک واسطه، چین قانونی را نیز دور نزند، جزو ملزومات تکمیلی برای عبور از این حلقه بسته برنامه سازی است؛ پروسهای که انتظار میرود به زودی تحقق یابد. نگاه کیفی گرایی که اصغر پورمحمدی به عنوان مدیر تلویزیون ابلاغ کرده و کیفیت را بر کمیت ارجحیت بخشیده، به عنوان سیاست تازه سرافراز، با حذف حلقههای انحصار ارتباطی تنگاتنگ دارد و بدون تردید با این تغییر ساختارها یک گام بلند در کیفی سازی تولیدات رخ میدهد.