«قدیم به دوران رسیدهها» هم یک زمانی بدون شک تازه به دوران رسیده بودهاند و تازه به دوران رسیدههای کنونی هم تبدیل به قدیم به دوران رسیده میشوند؛ اما زمان به دوران رسیدن افراد چه ارتباطی با بیان نظریات و انتقادات آنان دارد؟ که آنها که تازه به دوران رسیدهاند نباید انتقاد کنند.
به گزارش «تابناک»، چند ماهی است در کشور، انتقاد از رویههای موجود در کشور، بر اساس زمان به دوران رسیدن افراد مشروعیت و حقانیت پیدا میکند. هر چه زمان به دوران رسیدن افراد طولانیتر باشد، آنان محقتر به انتقاد و دلسوزی و هر که زمان به دوران رسیدنش کمتر باشد، مشروعیت کمتری برای اظهارنظر درباره امور جاری کشور دارند.
تابناک، از زمان به قدرت رسیدن دولت جدید، در زمره رسانههایی بوده که هرگاه مشاهده کرده که انتقاد ناصوابی بر دولت وارد شده، بدون هیچ چشمداشتی از دولت و دولتیان جلوی آن ایستاده و از خود برای دولت و کارهایی که به گمانش درست بوده، هزینه کرده و بارها به طرفداری از دولت متهم شده است.
اما اینکه دولت برخی از منتقدان خود را به اشکال مختلف تحقیر میکند، حتی اگر انتقاد نادرستی هم از دولت ابراز کرده باشند و تلاش برای منکوب کردن لفظی آنان، شایسته رئیس جمهوری نیست که در مناسبتهای مختلف دولت خود را دولت دانایان مینامند. انگ زدن به هر صورت، به مخالفان حتی بیانصاف و گاهی هم ناجوانمرد، در اوصاف دانایان نمیگنجد.
اینکه در ایران و در برخی از مسئولان و برخی رسانهها، آیین نقد و انتقاد رعایت نمیشود، در آن تردیدی وجود ندارد. اینکه برخی از رسانهها، هجو و توهین را جایگزین نقد کردهاند هم شکی در وجود آن نیست. اینکه برخی از رسانهها به بهانه تأمین منفع شخصی و قبیلهای خود، هر اقدامی اصلاحی را تخریب میکنند، قابل تردید نیست.
اما باید کمی اندیشید، چرا جامعهای که در دوران اصلاحات بنا بود آیین نقد و انتقاد را فرا بگیرد، آخرین حضور رئیس جمهور اصلاحات در دانشگاه را با توهین و استهزای رئیس جمهور به پایان برد؟ چرا جامعه جوان ایرانی به تبع برخی سیاستمداران که در مناظرههای تلویزیونی که به جان هم افتادند و از خجالت هم درآمدند، باید در سال ۸۸ به خاطر اختلاف در عقیده و سلیقه به رویارویی خشن با هم بپردازند؟
آیا جز این است که دستگاههای رسمی آموزش کشور، آیین نقد و انتقاد و تحمل و بردباری مخالف را به جوان ایرانی نیاموختهاند.
چرا باید دولت خود سردمدار تحقیر مخالفان باشد؟ مخالفان و منتقدانی که چنتهشان از حرف درست و حسابی خالی باشد، در پیشگاه افکار عمومی سر افکندهاند، نیازی نیست رئیس دولت با الفاظی ناشایست آنان را بنوازد. اقبال مردمی بهترین ارزیاب و داور این جهانی است. افکار عمومی، حرف فاقد منطق و عقلانیت و استدلال را دور میریزد. دولت اگر بر بنیان استوار و اندیشه راسخ برنامههای خود را بچیند، نباید نگران منتقد و مخالف باشد و حتی تا پای تحقیر آنان نیز پیش رود.
دولت باید زمینهها را برای پویایی فکر جامعه ایرانی مهیا کند؛ در این مسیر هم چه باک اگر سوء استفادههایی از این فرصت محدود تنومندی جامعه صورت پذیرد که مقابله با آن هم آیین و رسوماتی البته دارد.