بخشش ١٤ثانیه بعد از اعدام

کد خبر: ۴۶۲۷۱۱
|
۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۷ 01 January 2015
|
24038 بازدید
|
پسری جوان که به اتهام قتل به قصاص محکوم شده بود، ١٤ثانیه بعد از آویخته‌شدن از طناب‌دار در حالی‌که میان زمین و آسمان معلق بود، با بخشش والدین مقتول بار دیگر به زندگی بازگشت.

 به گزارش شرق، این جوان که اکنون در زندان به‌سر می‌برد، شش‌سال قبل جوانی از اهالی بخش جره و بالاده کازرون استان فارس را به قتل رسانده بود.

 سیدمجتبی علوی، بخش‌دار جره و بالاده که همراه فرماندار، دادستان، امام‌جمعه و تعداد دیگری از مسوولان روز اجرای حکم تلاش‌ زیادی برای جلب رضایت اولیای‌دم انجام داد، در این‌باره به خبرنگار ما گفت: «ماجرای این قتل به آبان سال٨٧ بازمی‌گردد. دوجوان که با هم دوست بودند به اشتباه و بدون اینکه اختلاف قبلی داشته باشند، با هم درگیر ‌‌شدند و قاتل با چاقو امید حبیبی ٢٢ساله را مجروح کرد که باعث مرگ او شد. ما تلاش‌های رسمی و غیررسمی زیادی انجام دادیم تا با جلب رضایت اولیای‌دم مانع اجرای حکم قصاص شویم. شوراها، بخشداری، بزرگان روستا، اعضای فرمانداری، امام‌جمعه و مسوولان قضایی و حتی افرادی که سمت قانونی نداشتند، جلسات متعددی با دوطایفه و بزرگان دوفامیل برگزار کردند و از آنها خواسته شد به خاطر اینکه از اهالی یک‌روستا و خویشاوند هستند، قاتل را ببخشند اما سرانجام مادر مقتول رضایت نداد و قرار شد حکم را اجرا کنند.»

علوی ادامه داد: «با وجود بی‌نتیجه‌بودن تلاش‌های قبلی، روز اجرای حکم باز هم اصرار کردیم و مادر مقتول در همان لحظه که حکم اجرا شد، رضایت داد و قاتل را بخشید البته قاتل ١٤ثانیه بالای‌دار بود و به‌محض اینکه این مادر گفت قاتل را به‌خاطر اربعین و امام‌حسین(ع) بخشیدم، حکم قصاص متوقف شد. سربازانی که آنجا بودند بلافاصله طناب را بریدند و به محکوم تنفس‌مصنوعی داده شد و از مرگ نجات پیدا کرد و تا جایی که می‌دانم خوشبختانه دچار عارضه‌‌ای نشده و حالش خوب است و ممکن است به‌زودی آزاد شود.»در همین حال «صبرگل صبوری» مادر ٥٦ساله مقتول به خبرنگار ما گفت: «الان که قاتل را بخشیده‌ام، حال خوبی دارم و فکر می‌کنم اگر او را قصاص می‌کردم، حالم اینقدر خوب نبود.»

این زن که خودش در لحظه اجرای حکم چهارپایه را از زیر پای قاتل فرزندش کشید، ادامه داد: «بعد از اینکه زیر پای قاتل امید را خالی کردم، خدا دلم را ساخت و به یاد روح عزیزم افتادم. پسران و برادرم قبلا از من خواسته بودند قاتل را ببخشم اما من راضی به بخشش نبودم، پس از اجرای حکم، آنها دوباره خواسته‌شان را بیان کردند و گفتند قاتل را به خاطر خدا ببخشم آن موقع بود که چاره‌ای ندیدم و او را بخشیدم. هر‌کاری که کردم به خاطر خدا و امام‌حسین(ع) بود.»متهم به قتل بعد از آنکه از چوبه‌دار نجات یافت به زندان بازگردانده شد و اکنون در انتظار است تا پرونده‌اش به‌لحاظ جنبه عمومی جرم رسیدگی شود. «حبیب حبیبی»، پدر امید که اکنون حدود ٦٠سال دارد،

در گفت‌وگو با خبرنگار ما جزییات بیشتری از این پرونده را شرح داده است:

‌ قتل چرا و چگونه اتفاق افتاد و چطور از ماجرا مطلع شدید؟

امید آن موقع ٢٢سال داشت و سرباز بود. زمان حادثه به مرخصی آمده بود. افرادی حدود ساعت‌هفت یکی از شب‌های آبان سال٨٧ به خانه ما آمدند و گفتند امید با پسری که از قوم و خویشان‌مان است، درگیر شده و چاقو خورده است. ماجرای درگیری را نمی‌دانم اما فوری به کازرون رفتیم و پسرم را به بیمارستان بردیم اما عمرش به‌دنیا نبود. بعد از آن قاتل را تحویل زندان دادند و ماجرا پنج، شش‌سال طول کشید. بارها مردم جمع شدند تا کاری کنند که ما رضایت دهیم اما این اتفاق نیفتاد. چند‌بار زمان اجرای حکم را عقب انداختیم تا اینکه بالاخره دیدیم تاثیری ندارد و مادر امید راضی نمی‌شود.

‌ چه شد که در نهایت همسرتان رضایت داد؟

معتمدان محل و شهرستان آمدند و خواهش کردند. حتی پای چوبه‌دار اعدام هم دست از تلاش برنداشتند و با اصرار می‌گفتند به خاطر خدا و قرآن ببخش. خود آن پسر هم عجز و التماس کرد که به‌خاطر خدا عفو کن اما باز‌هم فایده نداشت. بعد از اینکه زیر پای قاتل را خالی کردند هم دادستان شیراز و هم قاضی زندان هنوز تلاش می‌کردند. آنها باز هم گفتند به‌خاطر خدا، به‌خاطر اربعین و امام‌حسین‌(ع) و به خاطر قبر پسرت ببخش که در نهایت همسرم قاتل را بخشید.

‌ خود شما چه زمانی تصمیم به بخشش گرفتید؟

من مدتی قبل تصمیم به بخشش گرفتم اما من و همسرم با هم بودیم با اینکه مخالف اجرای حکم بودم، همسرم را همراهی کردم و آخر‌ هم خدا خواست دلش نرم شد، آرامش پیدا کرد و قاتل را بخشید.

‌ چرا چهارپایه را مادر امید از زیر پای قاتل کشید؟

گفتند یکی از ما باید این کار را بکند. من جواب دادم این کار را نمی‌کنم و به همسرم گفتم اگر واقعا می‌خواهی حکم اجرا شود، خودت باید این کار را بکنی و او هم صندلی را کشید اما بعد از ١٤ثانیه که قاتل سر ‌دار آویزان بود ناگهان گفت، بخشیدم. بعد از ماموران خواهش کردیم اجرای حکم را متوقف کنند.

‌ چند فرزند دارید؟

الان‌چهارفرزند دارم که بزرگ‌ترین‌شان ٣٥ساله است و کوچک‌ترین‌شان ٢٢ساله.

‌ نظر آنها درباره قصاص چه بود؟

آنها هم مخالف اجرای قصاص بودند. می‌گفتند ما هم‌محل و قوم و خویش هستیم اما چون ما خواهان قصاص بودیم، آنها هم با شهامت همراهی‌مان کردند. نه‌تنها پسر و دخترانم، بلکه فامیل هم گفتند هرچه شما بخواهید ما همان کار را می‌کنیم اما اگر ببخشید، ارزشش بیشتر است.

‌اقوام قاتل چندبار برای طلب بخشش پیش شما آمدند؟

از خانواده قاتل کسی نیامد اما مردم و اطرافیان خیلی آمدند. از محله و منطقه هم خیلی آمدند و گفتند به خاطر خدا ببخشید.

‌ توصیه‌تان به افرادی که شرایط مشابه شما را تجربه می‌کنند، چیست؟

به ما می‌گفتند اگر ببخشید کار با‌ارزش‌تری انجام داده‌اید، الان ما هم همین نظر را داریم.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۷
انتشار یافته: ۲۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
از گذشت و بخشش این خانم صحبت نکنید. به نظر من بخششی در کار نبوده. بهتر بود میذاشت این بنده خدا رو از اون دنیا برنمی گردوندن. سختی اعدام به همون لحظه ها بود که این شخص دیگه ازش گذر کرده بود و فکر نکنم دیگه خودشم راضی بود بخشیده بشه. خانم عزیز اگه میخواتی ببخشی باید قبلا اینکارو میکردی نه وقتی که دیگه چند ثانیه بیشتر تا مرگش نمونده بود و وارد مراحل مرگ شده بود
پاسخ ها
محسن
| Germany |
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
يه خورده فکر کردي و داري حرف ميزني؟
طرف قاتل بوده ها
اگر همه اولياي دم از قصاص قاتل ها بگذرن ديگه سنگ رو سنگ بند نميشه
سزاي کسي که آدم کشته مرگه
امیر
| Canada |
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
محسن ناراحت نباش/صبحانه نخورده یه چیزی گفت..!
ناشناس
| United States of America |
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
آره اگه این اتفاق برای خودش میوفتاد الان بازم همین ومیگفت.....
بهنام
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
اگه خودتو جاي مادر مقتول ميگذاشتي هرگز اينجوري فكر نميكردي
سوران
|
-
|
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
والدین عزیز شوخی داشتند با مقتول !

خب زودتر رضایت میدادید .
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۶:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
باید حداقل یه مقدار طعم خوش مرگ رو مزه مزه میفرمودند تا یه کم حساب کار به دستهای قاتلشون بیاد مگه نه؟؟؟
اشکان
|
-
|
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
خوب شده زود رضایت داده اند والا بعد" یک دقیقه " دلشان به رحم میومد دیگر دیر شده بود .
حمیدخان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
چه صبری داره صبرگل صبوری
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
ای کاش ریحانه جباری هم بخشیده می شد . ای کاش خانواده سربندی به فکر و نظر مردم احترام می گذاشتند .
مسعود
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
باید 2باراعدام میشد
حالا دوباره میره قتل میکنه وقتی دست ادم به خون الوده شد دیگه عادت میشه
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
قربون دهنت.
ناشناس
|
United States of America
|
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
اعدام واقعا چیز خوبی نیست


خیلی وقت ها شده که خانواده مقتول بعد از اعدام قاتل پشیمان شدن ولی دیگه کار از کار گذشته.

خیلی جوان بدبخت اینطوری بالای دار رفتن.

البته نباید پا روی حق گذاشت بعضی ها واقعا گناهکار هست و باید مجازات بشن اما مجازات اعدام واقعا چیز خوب و متمدننانه و در شان تاریخ و فرهنگ هزاران ساله کشور ما نیست.
پاسخ ها
ناشناس
| United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland |
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
جوان بدبخت یا قاتل؟!
مسعود
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
ناشناس عزیز.حکم خداست..یعنی میگی حکم خدارواجرانکنیم؟؟؟
ناشناس
| United States of America |
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
این کلاس ملاس ها رو بزارین کنار وقتی برای خودتون یا خانوادتون اتفاق افتاد وای میسین تا آخرین قطره خون طرف که ریخت زمین اونوقت خیالتون راحت میشه بابا مگه الکیه آخه؟؟؟؟
طاها
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
خدا خیرت بده.
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
خجالت بکشید هر دو خانواده شرایط بدی را گذراندن خدا نصیب هیچ کس نکنه ، قضاوت نکیند ببخشش کار بزرگیه از این مادر بزرگوار باید تشکر کرد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
خدایی این 14 ثانیه رو شما چه جوری محاسبه کردید؟
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟