میهمانی که از سیبری به کشورمان آورده شده بود تا به کمک آن نسل یکی از گونه های منقرض شده کشورمان به نوعی احیا شود و حتی مسئولان وقت سازمان محیط زیست از آن به «ببر مازندران» یاد میکردند، حالا اینقدر مورد بی مهری قرار گرفته که حتی حاضر نیستند جایی را که برایش در مازندران ساخته بودند، در اختیارش بگذارند!
به گزارش «تابناک»، در میان اقدامات شعاری مسئولان محیط زیست در دولت پیشین، یکی احیای نسل منقرض شده ببر مازندران بود. به این صورت که در زمستان 88، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان و همتایان روسی در تفاهم نامه ای دوجانبه، قبول کردند در ازای شش قلاده ببر سیبری، شش پلنگ ایرانی به روسیه منتقل شود تا هم روس ها بتوانند نسل پلنگ قفقاز ـ که منقرض شده بود ـ را احیا کنند و هم ما بتوانیم با اختصاص جایگاهی به ببرهای وارداتی، امید به زاد و ولد آنها بسته و انتظار احیای این گونه از دست رفته را با ژن های عاریه ای بکشیم.
البته این تفاهم نامه در اجرا دستخوش تغییراتی شد، زیرا هرچقدر روس ها آمادگی این کار را داشتند، مسئولان ایرانی یادشان رفته بود که چه تفاهم نامهای را امضا کردند و به این دلیل، زمانی که دو پلنگ ایرانی را در طبیعت زندگی گیری کرده و تقدیم روس ها کردیم، نه حواسمان بود که سلامت میهمان های از راه رسیده را کنترل کنیم و نه حتی نکات مهم تری مانند منشا این ببرها (حیات وحش یا قفس) یا محل نگهداری شان برایمان سؤال شده بود!
بدین ترتیب، وقتی ببرها به تهران رسیدند، هنوز محلی که قرار بود برای نگهداری شان در میان کاله فراهم شود، آماده نبود و به دلیل این سهل انگاری، ببرهایی که قرار بود احیا کننده نسل ببر ایرانی باشند، راهی قفسی محقر در باغ وحش شدند؛ راهی مسیری که به ابتلای یکی از ببرها به بیماری مهلک مشمشه منجر شد تا تنها یک ببر برایمان بماند و هزار افسوس!
البته روس ها خوب پیش رفتند و حالا دلشان به دو توله ای خوش است که پلنگ های ایرانی در آنجا به دنیا آوردهاند، ولی برای ما چیزی جز وعده تکرار معامله «پلنگ میدهیم، ببر میگیریم» به جای نماند؛جز این وعده پوچ و ببری که چندسالی است در قفس مانده و تغییر دولت هم نتوانسته گره از کارش باز کند.
اوضاع به قدری عجیب است که همه امید فعالان محیط زیست ـ که خواستار رفع قرنطینه این ببر و انتقال آن به مازندران بودند و فکر میکردند این خواسته در سازمان محیط زیست دولت یازدهم محقق خواهد شد ـ هم رو به نومیدی گرایید و از آن عجیب تر، ا
علام نظر رئیس سازمان محیط زیست نسبت به جابجایی قریب الوقوع این حیوان به یکی از دو جایگاه در نظر گرفته شده برایش در مازندران هم جامه عمل نمیپوشد.
بنابراین، به سراغ ناصر مهردادی، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران رفتیم تا علت را از وی جویا شویم که در کمال ناباوری شنیدیم: برنامهای برای چنین انتقالی نداریم!
وی در واکنش به گفتوگوی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که هفته گذشته اعلام کرد، برای انتقال ببر سیبری به سمسکنده ملاحظاتی وجود دارد، گفت: کسی درباره این انتقال با من صحبتی نکرده و از طرفی دلیلی برای انتخاب مازندران از میان استان های کشور، جهت پذیرایی از ببر سیبری وجود ندارد.
مهردادی در پاسخ به اینکه آیا جایگاه مذکور پس از جایگاه میانکاله، تنها جایگاه احداث شده برای نگهداری در ببر درکشور است، گفت: این دو جایگاه برای احیای نسل ببر ساخته شده بود؛ اما نگهداری از یک ببر تنها که برنامه ای برای تکثیر آن نداریم، کار بیهودهای است.
با این حساب، فرجام ببر باقی مانده که چندین سال است در قرنطینه مانده و به نوعی ثابت شده که مبتلا به هیچ بیماری ای نیست، پناهگاه هایی که برای نگهداری از این ببر با تأخیر فراوان ساخته شده و سرنوشت پروژه ای که قرار بود به احیای یکی از گونه های جانوری کشورمان منجر شود، همه و همه آنچنان مبهم به نظر میرسند که تنها مسئولان میتوانند درباره آن پاسخ بگویند!