روزنامه شرق در گزارشی نوشت:
طبق آمار چهارماهه پزشکی قانونی از مرگ معتادان، ٩٣٩ نفر بر اثر سوءمصرف مواد مخدر در کشور جان خود را از دست دادند و از این میان ۵١٠ نفر زن و مرد معتاد تحت تأثیر مسمومیت حاد (اُوِردوز) جان خود را از دست دادهاند.
این آمار به نسبت مدت مشابه سال قبل که ٩٣٧ نفر بوده، ٢/٠ درصد افزایش نشان میدهد. برایناساس استانهای تهران با ٢۴٠، خراسان رضوی با ١٢٢ و اصفهان با ۶٢ مرگ معتاد، بیشترین و استانهای بوشهر، آذربایجان غربی، گلستان، خراسان جنوبی و مرکزی با کمتر از پنج مرگ معتاد، کمترین آمار تلفات سوءمصرف مواد مخدر را داشتهاند. علاوهبراین استان کهگیلویهوبویراحمد در این مدت مرگی ناشی از سوءمصرف مواد مخدر نداشته است.
نکته مهم در این آمار این است که ۵۴,٣ درصد این تلفات ناشی از مسمومیت حاد (اُوِردوز) بوده و سهم این نوع مرگ از کل ٩٣٩ نفر ۵١٠ نفر (۴۶۴ مرد و ۴۶ زن) بوده است. پس از مسمومیت حاد، عوارض مصرف طولانی با ٢٩۵ مورد و مصرف روانگردانها با ١٣۴ مورد بیشترین دلایل مرگ بر اثر سوءمصرف مواد مخدر بوده است. همچنین در این آمار بیشترین میزان تلفات در تیرماه و کمترین تلفات در فروردین ماه ثبت شده است.
فارغ از موارد فوق، براساس اعلام ستاد مبارزه با مواد مخدر، یکمیلیونو ٣٢۵ هزار نفر در کشور معتاد هستند که حدود ١٠ درصد از افراد مصرفکننده موادمخدر را زنان تشکیل میدهند و در این آمار هم ١٠١ نفر از کل ٩٣٩ مرگهای ثبتشده را زنان معتاد تشکیل میدهند.
عباس دیلمیزاده، مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره در گفتوگو با خبرنگار «شرق» با اشاره به این آمار، به اهمیت دسترسی به کل آمار اعتیاد اشاره کرد و گفت: طبق دستور اخیر معاون رئیسجمهور جریان آزاد اطلاعات مورد تأکید قرار گرفته و با این دستور باید آمارها و جزئیات بسیاری از مسائل تخصصی نظیر اعتیاد، بهخصوص باید در دسترس کارشناسان و افراد متخصص قرار گیرد تا آنها بتوانند ارزیابی بیشتری از شرایط داشته باشند. متأسفانه این دسترسی همچنان وجود ندارد و برایناساس نمیتوان درباره مسائل مختلف در جامعه با قطعیت سخن گفت و دسترسینداشتن به آمارهای مربوط به اعتیاد، معتادان و آسیبهای مرتبط با آنها یکی از این موارد است که فعالان مدنی و کارشناسان، بدون آنها نمیتوانند درباره جامعه هدف خود به شکل قطعی اقدام کنند و نتیجه بگیرند.
وی اظهار کرد: آمار مرگ معتادان هرچند ماه یکبار و یا سالانه اعلام میشود اما جزئیاتی از دلایل مرگ و یا مسائل دیگر بهشکل مشخص و تفکیکشده موجود نیست. این آمار هر سال نسبت به سال قبل در حال افزایش است و ما باید براساس همین آمار کلی و سالانه درباره شرایط مرگ و نجات معتادان قضاوت کنیم.
زنگ خطر مرگ معتادان کسی را بیدار نمیکند
دیلمیزاده با اشاره به مرگ ٢٣۵٧ معتاد در سال ٩٢ و نیز مرگ ٢٩٨۶ معتاد دیگر در سال ٩٣، تصریح کرد در شرایطی که تنها در چهار ماهه اول سالجاری نزدیک به یکهزار نفر بر اثر اعتیاد فوت کردهاند قطعا این آمار در کل سال به بیش از سه هزار نفر خواهد رسید و این میزان افزایش از زنگ خطر هم گذشته است و باید درباره مرگ این افراد بازبینی صورت گیرد اما گویا زنگ خطر مرگ معتادان را کسی نمیشنود و یا باید بگوییم کسی را بیدار نمیکند.
این کارشناس گفت: معتادان با هر شرایطی که به نقطه پایان رسیده باشند باز هم یک انسان هستند و باید درباره ادامه حیات یا مرگ آنها حساسیت بیشتری داشته باشیم و به نظر میرسد شناخت دلایل مرگ این افراد کمک زیادی به جلوگیری از مرگ آنها میکند.
برنامههای کاهش آسیب حتی در مراکز هم اجرا نمیشود
دیلمیزاده بالابودن میزان مواد مصرفی (اوردوز)، مشکلات بهوجودآمده برای معتادان در مراکز کاهش آسیب اختیاری یا اجباری و یا ناخالصی مواد مخدر را ازجمله دلایل مرگ معتادان و جدای از مرگ تدریجی آنها عنوان کرد و گفت: درعینحال باید توجه داشت که این آمار، آمار واقعی و کاملی از مرگ همه معتادان نیست و مربوط به مواردی میشود که به پزشکی قانونی ارجاع داده شده و پزشکی قانونی هم مرگ آنها را در اثر مصرف مواد اعلام کرده است.
وی در توضیح این موضوع گفت: بسیاری از معتادان در اثر مصرف مواد مخدری که ناخالصی و یا عوارضی دارند، یکباره و یا بهمرور دچار مشکلاتی میشوند که درنهایت آنها را میکشد اما مرگ آنها در اثر مصرف مواد مخدر اعلام نمیشود و آن عارضه را بهعنوان دلیل مرگ ثبت میکنند. علاوه بر این، محل فوت و شرایط دیگر حاشیهای آن اهمیت زیادی دارد اما در هیچ آماری اعلام نمیشود، درحالیکه این آمار و اطلاعات برای افراد تصمیمگیرنده و مسئول در مسئله اعتیاد اهمیت زیادی دارد.
مرگهایی که هیچ پیگیری یا اشکی پشتشان نیست
این کارشناس در حوزه اعتیاد معتقد است مرگ یک معتاد بهعنوان یک انسان نباید مورد غفلت و بیتوجهی قرار گیرد و در ادامه گفت: بسیاری از مردم مرگ معتادان را نوعی عاقبت عمل آنها میدانند و مرگ آنها برای کسی اهمیت ندارد و به عبارتی مرگ معتادان نه پیگیری و نه اشکی را بهدنبال دارد درحالیکه آنها هم روزی خانواده و فامیلی داشتهاند و بهعنوان یک انسان تا آخرین لحظات زندگی حقوقی دارند.
مراکز کاهش آسیب هنوز اُوِردوز را کنترل نکردهاند
دیلمیزاده تأکید دارد که موضوع کاهش آسیب و جلوگیری از مرگ معتادان در روند نجات معتادان و مراکز مختلفی که در ارتباط با آنها هستند رعایت و پیگیری نمیشود و یا بسیار ضعیف است. برنامه کاهش آسیب، انواع آموزشها و کمک به معتادان پرخطر برای افزایش تعامل آنها با مراکز کاهش آسیب میتواند از روند روبهرشد مرگ معتادان جلوگیری کند اما متاسفانه در مراکز مختلف مرتبط با معتادان این موضوع درست اجرا نشده و نمیشود. بهعنوان نمونه موضوع «اُوِردوز»شدن یکی از اتفاقات معمول درباره معتادان است که همچنان بیشترین سهم را در گرفتن جان آنها دارد و درحالیکه میتوان با دادن آموزش به معتادان از میزان آن کاست، شاهد هستیم که این اتفاق حتی در مراکز کاهش آسیب و یا مراکز اقامتی رخ میدهد و مسئولان این مراکز هم توجهی به جلوگیری از این آسیب ندارند.
تأثیر افزایش دقت پزشکی قانونی بر آمار مرگ معتادان
وی درعینحال بر این باور است که در سالهای گذشته دقت پزشکی قانونی در ثبت علتهای فوت برای معتادان و ثبت جزئیات آنها بیشتر شده و بخشی از افزایش آمار مرگ معتادان به آن جهت بوده که این دقت و ثبت مرگ نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است. علاوه بر این مجموعههایی نظیر پزشکی قانونی تفاهمات و تعهداتی را نسبت به ستاد مبارزه با مواد مخدر دارند و بههمیندلیل موظف به تهیه آماری دقیقتر از مرگ معتادان خواهند بود.
نداشتن سرپناه، مرگ زنان معتاد را بیشتر میکند
این کارشناس به تعداد زیاد زنان معتاد در این آمار اشاره کرد و گفت: در آمارهای اخیر مربوط به اعتیاد، زنان معمولا سهمی حدود ١۵ درصد را از کل آسیب دارند و در آمار مرگومیر هم شاهد رعایت همین میزان نسبت به کل مرگها هستیم. از آنجایی که یکی از دلایل اصلی افزایش آسیب زنان معتاد، نداشتن سرپناه و ماندن آنها در خیابان است، میتوان با افزایش سرپناههای شبانه و مراکز گذری برای معتادان، روند کاهش آسیب را برای همه معتادان ازجمله زنان بیشتر کرد. بیشک حضور معتادان در مراکز کاهش آسیب، در هر مرحله از اعتیاد، حتی اگر به نظر ما آنجا آخر خط باشد، میتواند راه نجاتی را برای آنها باز کند و یا یک فرصت دیگر را برای برگشت به زندگی به آنها بدهد.