تهران شبها شهردار دارد؛ شهردارانی که باید از ساعت ۸ شب تا ۶ صبح، مناطق تهران را ورق بزنند و فعالیتهای عمرانی و آسیبها را رصد کنند. با فرزاد هوشیار مدیرعامل سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران همراه میشویم که قرعه شهردار یکی از شب های پایتخت به نام او افتاده است. شهرداران مناطق، معاونان و مشاوران ارشد شهردارتهران همهشان شهردار شبی را تجربه میکنند و مدیر ارشد شهر میشوند.
هوشیار درباره شب تهران میگوید: فعالیت شبانه شهرداری تهران مانند روز است. شب تهران زنده است؛ انتقال پسماند، شست و شوی خیابانها تا فعالیت گسترده در حوزه فنی- عمرانی شب را برای شهرداری تهران تبدیل به موقعیت زنده میکند. در هر شب بیش از ۶۰ هزار نفر در حوزه خدمات شهری فعال هستند و مدیریت شهری مسئول رسیدگی به امور آنها است.
ادامه صحبتها به آسیبهایی میرسد که زیر نور ماه آشکارتر از تابش خورشید هستند؛ او موضوع اول را به کارتن خوابها اختصاص میدهد: آسیبهای اجتماعی در شهر تهران از موضوعات بسیار مهم شبانه تهران است؛ بیش از ۳۰ گشت شبانه در سطح شهر تهران مشغول فعالیت هستند و جمعآوری و انتقال کارتنخوابها به گرمخانهها هر شب انجام میشود.
و از ۱۵ مددسرایی میگوید که هر شب حدود ۳ هزار نفر از کارتنخوابها از خدمات آنها استفاده میکنند.
کودکانی که نمیخواهند پدر و مادرشان را ببیننداولین مقصد شهردار شب و تیم همراه، بازدید از بنیاد شهید بهشتی بود. بنیادی که محل نگهداری کودکان ۹ تا ۱۶ سال زیر نظر قوه قضائیه است.
خط کشی به سبک زمین فوتبال که در دو سمت به دو دروازه ختم میشود، نقاشیهای دیواری که طبیعت زمینه اصلی آن است و آیههای قرآنی، در کنار قفس بزرگی از طوطی و فنچ، همه چیز ساختمانی را تشکیل میدهد که سر در آن نوشته شده: بنیاد صغار، تاسیس: سال ۱۳۱۷.
خوابگاه ۳۰ کودک تا ۱۶ سال، اولین بخشی است که سلیمانی، مسئول امور اجرایی بنیاد ما را به آن سمت راهنمایی میکند. جز دو سه کودکی که تا این ساعت بیدار ماندهاند، و به نیابت از جمع، خودشان را معرفی میکنند، بقیه غرق خوابند.
سلیمانی میگوید: حدود ۳۰ پسر در این مجموعه نگهداری می شوند و همین قدر دختر نیز در مرکز دیگری در آجودانیه زندگی می کنند.
او ادامه میدهد: کودکانی که به صورت شبانه روزی در این مرکز زندگی میکنند، در واقع فرزندانی هستند که والدین بدسرپرست دارند و از سوی دادستانی معرفی میشوند. والدین بیشتر این بچهها در زندان هستند. این کودکان تا روشن شدن تکلیفشان اینجا میمانند.
این بچهها که تا روشن شدن تکلیفشان ۲۴ ساعته در این مرکز زندگی میکنند، مانند بچههای معمولی مدرسه میروند، اما این راز سر به مهرشان باید مخفی بماند. کسی نباید بویی ببرد که آنها با پدر و مادر زندگی نمیکنند.
مدیرعامل سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تاکید کرد: بیش از ۶۰ مرکز شبیه این در تهران وجود دارد که توسط خیرین اداره میشوند. متاسفانه خیلی از این کودکان کمبود محبت دارند. بچههای بسیار کوچک بغل میخواهند.
نکته جالب تقابل بغل خواهی بچه های کوچک با تنفر در برخی از نوجوانان ۱۵ و ۱۶ ساله است. سلیمانی میگوید: اما برخیها هم آنقدر از والدینشان میترسند که تمایلی به دیدن آنها ندارند و گاه حتی پاسخ تلفنهای آنها را هم نمیدهند.
کارتنخوابهایی که خانواده طردشان کرده استساعت ۱۱ شب است که تعدادی کارتنخواب را با لباسهای ژولیده، خسته، خمار و صورتهایی که سیاه به آنها ماسیده است، به مددسرا میآورند، اینجا مددسرای منطقه ۱۴ مقصد بعدی شهردار شب تهران است.
گروهی از بیخانمانها داخل اتاق خوابیدهاند و بیرون، داخل سالن، جماعتی ۱۰-۱۲ نفره را تازه آوردهاند. یکی از این کارتنخوابها که خودش را رحیم معرفی میکند، میگوید: ۵ سال است که خانواده طردم کرده است. قبلا جوشکار بودم ولی الان زباله جمع میکنم. رحیم هیروئین میکشد: بسته های هروئین ۵ هزار و ۱۰ هزار تومان قیمت دارد. بسته ۵ هزار تومانی فایدهای ندارد، آدم را توی خماری میگذارد. و با صدای کشدار بیرمق ادامه میدهد: امشب هم گوشه خیابان خواب بودم که مرا به مددسرا آوردند.
یکی دیگر خودش را بچه یافتآباد معرفی میکند؛ او هم ظاهرا کابینتساز بوده و دو سال است خانه و زندگیاش را داده تا اعتیادش را نگه دارد. میگوید: آنقدر هوا سرد است و گرسنهام که شبها خودم به مددسرا میآیم.
بقیه هم خودشان را بچه سلسبیل و کردستان و خرم آباد معرفی میکنند، و برخی هم سکوت میکنند.
مسئول شیفت شب مددسرا میگوید: فقط ۱۰ درصد کارتنخوابها معتاد نیستند. خیلی از کارتنخوابها ترک میکنند و بار دیگر در دام اعتیاد میافتند. بیکاری یکی از مهمترین علتهای آلودگی دوباره آنها است.
داخل مددسرا، معتادان روی زمین و تختها خوابیدند تا صبح بار دیگر به جستجو در لابهلای سطلهای زباله بپردازند.
دو دختر نوجوان حشیش فروش/زنانی که کارتنخواب بودهاندبه مقصد بعدی نرسیده، اعلام میکنند دو دختر شهرستانی را با حشیش گرفتهاند، دخترانی که ۲۰ سال هم ندارند. «ون» شهردار شب و تیم همراه وارد سامانسرای لویزان میشود. هوشیار درباره تفاوت اصلی سامانسرا و مددسرا میگوید: گرمخانه محل نگهداری افراد بیخانمانی است که وعده غذایی به آنها داده میشود و در شبهای سرد زمستان آنها را در برابر یخ زدگی و سرما حفاظت میکند، اما سامانسرا مرکز بستهای است که افراد حاضر در آن با حکم قاضی تحت مراقبت و درمان جدی قرار میگیرند.
وی ادامه میدهد: افراد روانی، در راه ماندگانی که بیماریهای جدی و عفونی دارند، معتادان متجاهر و... که نمیتوانند در مددسراها نگهداری شوند، به این مرکز بسته انتقال مییابند.
اتاق غربالگری، مددکاری و حتی اتاق سیگار، از بخشهای این سامانسرا است که قرار است ظرفیت آن افزایش پیدا کند. به گفته مسئول شیفت شب سامان سرا، در حال حاضر ۹۲ بانو در این مرکز هستند که برخیشان نوزاد دارند: ماندن در سامانسرا نیاز به حکم قضایی دارد و در ۱۱ ماه گذشته بیش از ۴ هزار نفر در این مراکز نگهداری شدهاند.
مدیرعامل سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری میگوید: در حال حاضر یک سامانسرا برای آقایان در اسلامشهر با ظرفیت ۴۰۰ نفر و سامان سرای لویزان برای بانوان با ظرفیت ۲۰۰ نفر ایجاد شده است.
صحبت به متکدیان خیابانی میرسد؛ متکدیانی که این روزها با حجم گستردهای در سر هر چهارراه ایستادهاند. هوشیار میگوید: ما متکدیان چهارراهها را نیز به مددسراها منتقل میکنیم تا هم خانواده آنها شناسایی شود و هم کارآفرینی و آموزش به آنها داده شود.
او ادامه میدهد: ۷۰ درصد متکدیان، اعتیاد دارند. آماری که بر عمق فاجعه میافزاید. کودکان کار، ایدز، اعتیاد و نمیدانم چند پیشوند دیگر باید به کودکان کار اضافه شود؟
هوشیار میگوید: موارد تکدیگری معمولا با احکام یکماه تا ۴۵ روز به مددسراها منتقل میشوند، البته اعتیاد، خود احکام دیگری دارد.
او برای پایان صحبتهایش در سامانسرا، از سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت انتقاد میکند: طبق قانون تامین زیرساختهای سامانسراها با شهرداری، تامین مددکار بر عهده سازمان بهزیستی و درمان وظیفه وزارت بهداشت است، اما متاسفانه نه سازمان بهزیستی و نه وزارت بهداشت پای کار نیامدند.
هوشیار با اشاره به هزینه ماهانه ۷۰ میلیونی سامانسرا ادامه میدهد: در هر سامانسرا بیش از ۵۰ مددکار فعال هستند که همه هزینهها را شهرداری میدهند.
۶۰ درصد کارتنخوابها شهرستانی هستند/مددسرای فصلیخیلی از مشاغل و فضاها، متناسب با آب و هوا طراحی میشوند و در فصل خاصی از سال رونق میگیرند، مددسرای فصلی هم از آن موارد عجیبی است که داستان خودش را دارد.
تیم شهردار شب، در ادامه گشتزنی در منطقه ۴ به مددسرایی میشود که برخلاف دیگر فضاهای همنام، هم شبیه به ساختمانهای مسکونی است و هم در مجاورت آنها قرار دارد.
مددسرای اضطراری منطقه ۴ فقط در فصل زمستان فعالیت میکند، بهطور دقیقتر از ۲۶ آذر تا ۲۵ فروردین. این مددسرا ۳۰ تخت دارد، اما امشب ۴۴ نفر را پذیرش کرده است، یعنی ۱۴ نفر کفخواب هستند.
مسئول پذیرش مددسرا میگوید: پذیرش ما از ساعت ۵ عصر تا ۱۰ شب است، اما به دلیل سرمای هوا حتی تا ساعت ۲ بامداد هم پذیرش داریم. سرمای هوا باعث شده ما هر شب تعداد زیادی کارتنخواب افزون بر ظرفیت داشته باشیم که به آنها کف خواب میگوییم.
روی تختها و کف زمین در قرق کارتنخوابهایی است که دستکم نگران سرما نیستند.
مدیرعامل سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری در پایان این گشت شبانه میگوید: یکی از مشکلات ما موارد تکراری است که اخیرا با ورود جدی و ساماندهی کارتنخوابهای سطح شهر، کاهش یافته است. ۶۰ درصد افراد آسیب شهرستانی هستند که بعد از بهبود باید به شهرستانهای خود ارجاع شوند.