در رابطه با وضعیت زیستمحیطی «تالاب هامون» و نحوه نظارت و برخورد مسئولین با آن اشکالات و انتقادات جدی وجود دارد. مسئولین باآنکه میدانند حذف پوشش گیاهی این منطقه حفاظتشده در تشدید پدیده ریز گردها مؤثر است، با برخی اقدامات غیرمنطقی دست به یک خودکشی زیستمحیطی زدهاند.
به گزارش «تابناک» روز گذشته در چند دهمین آتشسوزی مراتع و جنگلهای کشور این بار آتشبهجان تالاب خشکشده هامون افتاد و بیش از 40 هکتار از پوشش گیاهی این منطقه حفاظتشده در آتش سوخت. دراینبین مسئولین محلی در یک گفتوگوی رسانهای کوتاه دلیل بروز این حادثه را سهلانگاری چوپانها دانستند و با خاموش کردن آتش بعد از 5 ساعت ماجرا را در اذهان عمومی بستند.
بااینحال بررسیهای دقیق انجامشده در رابطه با چرایی وقوع چنین آتشسوزیهایی در جنگلها، مراتع و مناطق حفاظتشده کشور با فرض سهوی بودن آنها بازهم حاوی نقاط مبهم بسیاری است.
نخستین سئوال این است که چرا در این مناطق که مستعد آتشسوزی هستند، نظارت قوی و جدی از سوی مسئولین صورت نمیگیرد؟
دومین سئوال این است که چرا در مناطق مستعد درگیری جدا از ضعف نظارت، هنگام بروز آتشسوزی اقدام عاجل و درمانی مؤثر انجام نمیپذیرد؟ به عبارتی چرا باید یک آتشسوزی خطرناک در جنگلها و مراتع کشور بعد از ساعتها با کمک سازمانهای مردمنهاد و نیروهای داوطلب مردمی آنهم با ابتداییترین امکانات موجود خاموش شود؟
سئول سوم که بهصورت ویژه در مورد آتشسوزی روز گذشته تالاب هامون وجود دارد، آن است که اگر تالاب هامون یک منطقه حفاظتشده و تحت پوشش و نظارت سازمان محیطزیست است و حذف پوشش گیاهی آن باعث تشدید پدیده ریز گردها میشود، پس چوپان و دام آنجا چهکار میکند؟
در همین رابطه «تابناک» تلاش کرد تا با «دکتر غلامعی خمر» یکی از متخصصین مسائل زیستمحیطی منطقه سیستان و بلوچستان، عضو هیئت علمی دانشگاه زابل و شهردار سابق شهر زابل گفتوگو کند.
دکتر غلامعلی خمر در رابطه با آتشسوزی روز گذشته تالاب هامون گفت: «جدا از اینکه نظارت و اقدام جدی برای خاموش کردن آتش در تالاب هامون بسیار ضعیف است، نکته این است که چرا چوپان باید آنجا باشد؟ چرا علوفه و مراتع این منطقه باید توسط دام چرانده شود و با این اقدام بستر هامون عریان از پوشش گیاهی شود؟ همین از بین بردن پوشش گیاهی تالاب است که نهایتاً ریز گردهایی را که امان شهروندان را بریدهاند، ایجاد میکند.
مسئولین میگویند آتشسوزی به دلیل سهلانگاری چوپانها بوده است اما من به شما میگویم دامها و صاحبان آنها در اینجا مسائل خاصی دارد. صاحبان این دامها افراد صاحب نفوذی هستند که به مقامات وصل هستند. این افراد بانفوذ دامهای زیادی دارند که به چرای غیرقانونی در مناطق حفاظتشده مشغول هستند.
توجه داشته باشید اینجا مردم عادی چنین سرمایهای ندارند که برای مثال 500 نفر شتر را برای چرا در د تالاب هامون رها کنند. شما اگر این مسائل را پیگیری کنید به نکات عجیبی برخورد خواهید کرد.»
شهردار سابق زابل در رابطه با نحوه مدیریت و نظارت بر تالاب هامون ادامه داد: «در تالاب هامون مدیریت چندگانه کاملاً مشهود است. اگرچه سازمان حفاظت محیطزیست متولی اصلی این منطقه است ولی واقعیت آن است که مدیریت در اینجا چندوجهی است و بین ارگانهای مختلف اصلاً هماهنگی وجود ندارد. مدیریت چندگانه منطقه و نتایج ضعیف آن نشان میدهد که ما در مدیریت صحیح تالاب هرگز موفق نبودهایم. به عبارتی اینجا یکی کار را درست میکند و یکی دیگر آن را خراب میکند. واقعیت این است که در حال حاضر تالاب هامون اصلاً حامی ندارد. تنها کسانی که دلشان برای هامون میسوزد و عاشقانه برای آن اشک میریزند، مردم هستند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه زابل با اشاره به توجه ویژه رئیس جمهور به دریاچه ارومیه در قیاس با سایر دریاچهها و تالابهای کشور اضافه کرد: « شما ببینید، اولین وعده و اقدام عاجل رئیسجمهور احیای دریاچه ارومیه است. این عادلانه نیست و آقای رئیسجمهور در رابطه با این مسائل نگاه سیاسی دارد چراکه در مناطق آذریزبان پایگاه رأی بیشتری وجود دارد.
من به شما قاطعانه میگویم، یک درصد توجهی که به مناطق حفاظتشده دیگر شده به تالاب هامون نشده است. تالاب هامون هم ازنظر داخلی مانند حمایت دولتی و ارائه تسهیلات و هم ازنظر پیگیریهای دیپلماتیک مغفول مانده است. شما در هر مسئلهی بینالمللی دیگری که نگاه میکنید دیپلماتهای ما قوی حاضر میشوند و موضوع را پیگیری میکنند، اما هامون چون عدالتخواه و صدایی ندارد، متروک مانده است.»
استاد جغرافیای دانشگاه زابل در رابطه با وضعیت فعلی تالاب هامون با انتقاد شدید نسبت کمتوجهیهای مسئولینی دولتی گفت:« در حال حاضر وضعیت هامون از بحران گذشته است و هر از گاهی مقدار کمی آب باران مردم را دلخوش میکند، ولی دوباره با گرم شدن هوا بحران آغاز میشود.
من احساس میکنم دولت و سیاستهای غلط دولت باعث نابودی هامون شده است و به خاطر همین خود دولت نیز باید این وضعیت را درست کند. احیای تالاب هامون جز به همت و با حمایت دولت امکانپذیر نیست. نسخه شفابخش تالاب هامون فقط در اختیار دولت است و اتفاقاً تنها کسی که در این مسیر قدم جدی برنمیدارد نیز دولت است.
کسی که خواب است را میتوان بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خوابزده است، نمیتوان بیدار کرد. مسئولین در رابطه با بحران هامون خود را به خوابزدهاند و ارادهای در آنها برای حل مشکلات این منطقه وجود ندارد. »
شهردار سابق زابل در ادامه با تأیید نقش پایگاه رأی انتخاباتی کم منطقه در بیتوجهی مسئولین نسبت به مشکلات سیستان و بلوچستان افزود: « جدا از تعداد رأی پایین منطقه که باعث بیتوجهی مسئولین میشود، مردم این منطقه از مرکز کشور دور هستند. افرادی که در شهرهای دیگر زندگی میکنند، هر روز وزیر را میبینند ولی متأسفانه اینجا نمایندگان ما در مجلس افتخارشان آن است که با وزیر عکس یادگاری بگیرند و این عکسهای یادگاری برای منطقه خروجی ندارد. شهرهای دیگر کشور یا در مرکز سیاسی کشور نفوذ دارند یا خودشان وزیر هستند و بهراحتی بودجه میگیرند.
برای مثال ما در غرب کشور میبینیم که فعالیتهای عمرانی فراوانی در حال اجرا است ولی در منطقه سیستان جاده زابل به زاهدان الآن 11 سال است در دست تعمیر است. در این جاده علیرغم اینکه همیشه تصادفات مرگبار رخ میدهد و جان افراد بیگناه گرفته میشود ولی کسی صدای ما را نمیشود. مسئولین مشکلات ما را می دانند ولی حرکتی نمی کنند.»
بنا بر آنچه آمد بهخوبی مشاهده میشود که در رابطه وضعیت زیستمحیطی تالاب هامون و نحوه نظارت و برخورد مسئولین با آن اشکالات و انتقادات جدی وجود دارد. مسئولین باآنکه میدانند حذف پوشش گیاهی این منطقه حفاظتشده در تشدید پدیده ریز گردها مؤثر است، با صدور مجوز چرای دام در این منطقه دست به یک خودکشی زیستمحیطی زدهاند.
دردآور آنکه دامهایی که بهصورت غیرقانونی در منطقه حفاظتشده تالاب هامون به چرا مشغول هستند متعلق به مردم عادی نیستند و صاحبان این دامها افراد سرمایهدار و بانفوذی هستند که شاید حتی در حوزه زیستی تالاب زندگی هم نمیکنند.
نکته آخر نیز این است که توجه ویژه و همهجانبه مسئولین و شخص رئیسجمهور به دریاچه ارومیه و عزم جدی مسئولین برای احیای آن در حالی وجود دارد که بنا به گفته کارشناسان در استان سیستان و بلوچستان بیتوجهی مسئولین مشهود است و این موضوع شائبه سیاسی بودن آن دغدغه را پررنگ میکند.