نقدینگی چیست؟
به مجموعه پول شامل سپردههای دیداری بخش غیردولتی نزد بانکها و اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و شبه پول شامل سپردههای سرمایهگذاری مدتدار، سپردههای قرضالحسنه پسانداز و سپردههای متفرقه نقدینگی گفته میشود و در یک تعریف ساده، مجموع اسکناس و مسکوکات و منابع اعتبارات بانکی، مهم ترین اجزای تشکیل دهنده نقدینگی هستند.
به عبارت دیگر نقدینگی حجم پول نقد در خارج از سیستم بانکی است که قابلیت تورم زائی دارد بدین معنی که چنانچه حجم پول نقد بالا باشد قدرت خرید بالا رفته وباعث گران شدن کالا یا خدمات بیشتر از ارزش موجود شان میشود .
حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد. در غیر این صورت بدون تردید باعث تورم با رکود در تولید خواهد شد.
حجم پول
در یک تعریف رایج، حجم پول( M1) برابر است با مجموع اسکناس و مسکوکات در دست مردم( CU) و سپردههای دیداری (DD ) .
M1= CU + DD
نقدینگی
تعریف دیگری که برای پول ذکر میشود، تعریف گسترده پول یا حجم نقدینگی است . نقدینگی (M2) برابر است با مجموع حجم پول (M1) و شبه پول(T).
M2 = M1 + T
کارکرد نقدینگی
میزان نقدینگی در مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات می باشد و نقدینگی باید با گردشی که دست افراد جامعه دارد تکافوی جریان کالاها و خدمات را بنماید. بدین ترتیب قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی پیدا می کند.
رشد بی رویه نقدینگی، باعث رشد سریع تقاضا برای کالاها و خدمات شده و چون در کوتاه مدت عرضه کالا و خدمات محدود است این امر منجر به ایجاد تورم در اقتصاد می شود. کنترل حجم نقدینگی هدف نهایی کشورها برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی مثل ایجاد رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداخت های خارجی و ایجاد اشتغال است.
در واقع کنترل نقدینگی به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف نهایی اقتصاد است. بدین منظور حجم نقدینگی به گونه ای در نظر گرفته می شود که با حمایت از رشد تولیدات داخلی در حد ظرفیت های تولیدی از بروز تورم جلوگیری نماید. مقامات پولی کشورها با استفاده از سیاست های پولی رشد نقدینگی را تحت کنترل قرار می دهند.
نکته:رشد نقدینگی شامل پولهایی میشود که خارج سیستم پولی ومالی باشد وبجای تولید صرف خرید وفروش کالا شود.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تامین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند. سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
تاثیر پولشویی بر حجم نقدینگی
زمانیکه با پولشویی( پولی که از راه های غیر قانونی مانند قاچاق، مواد مخدر،آدم فروشی و غیره به دست می آید طی مراحلی به پول قانونی و مشروع تبدیل می شود(پشتوانه پول، داراییهای قانونی باشد؛ بخشهای غیر قانونی به عنوان پشتوانه نقدینگی محاسبه نمی شوند. همچنین هر چه بخشهای غیر قانونی افزایش یابد؛ با توجه به محدودیت منابع، نقدینگی نیز کاهش می یابد. از اینرو این ساختار نقدینگی، باعث کاهش بخشهای غیر قانونی می شود.
اما زمانیکه ایجاد نقدینگی در دست دولت و بر اساس تقاضا باشد، هر چه بخشهای غیر قانونی افزایش یابد؛ تقاضای نقدینگی بیشتر شده و به نفع دولت است؛ چون می تواند نقدینگی بیشتری ایجاد کند.از اینرو وجود این ساختار ظالمانه در نظام نقدینگی، باعث ایجاد و ادامه حیات بخشهای غیر قانونی می شود.از اینرو تا این نظام نقدینگی اصلاح نشود؛ تلاش جدی برای حذف این بخشهای غیرقانونی نیز انجام نمی شود.
بخشهای غیر قانونی مثل مواد مخدر، علاوه بر کاهش تولید نقدینگی در ایران و افزایش مصرف نقدینگی در ایران ، باعث افزایش مصرف غیر مفید و تولید غیر مفید و در نهایت عدم مطلوبیت فراوان برای جامعه نیز می شود.
کنترل بخشهای غیر قانونی و مضر، زمانی در جامعه امکانپذیر است که بر اساس سیاست نقدینگی، ضرر این بخشها برای جامعه مشخص باشد. نه اینکه دولتها از وجود این بخشها، منافع فراوان برده و ملتها ضرر کنند. دولتها و ملتها باید به یک اندازه متضرر شوند تا اقدام جدی برای از بین بردن آنها انجام شود.
از اینرو بهترین سیاست برای جلوگیری از پولشویی، خارج کردن داراییهای غیر قانونی از پشتوانه نقدینگی است.