گویی قرار نیست این اخبار شوم تمام شده و کودکانی که درد بزرگشان داشتن چنین والدین سنگدل و بی‌رحمی است، رنگ حمایت ببینند، مگر آنکه بسیار دیر شده باشد؛ آنقدر دیر که ستایش و ستایش ها جای سالم در بدن نداشته باشند و آنقدر زجر کشیده باشند که دیدن تصاویرشان هم آسان نباشد.
اینها تنها بخشی از حوادث شومی هستند که در ماه های گذشته رخ داده و مجال رسانه‌ای شدن یافته‌اند. رویدادهای شومی که مرور فهرستشان برای سرازیر شدن اشک هایمان کافی است، به ویژه که می‌بینیم در بطن آن، خردسالانی قرار دارند که راه زیادی تا رسیدن به سن قانونی پیش رو دارند، اما گاه مجال طی کردن این راه را هم نمی‌یابند و برای همیشه از این دنیا کوچ میکنند.
رویدادهای بسیار تلخی که هر چقدر تکرار هم می‌شوند، ظاهرا جز عادی سازی این دست اتفاقات و از دست رفتن حساسیت جامعه نسبت به وقوعشان، تاثیری به دنبال ندارند و حتی نمی‌توانند زمینه ساز پیگیری سریع تر طرح های قانونی تدارک دیده شده در این خصوص نیز شوند.
دردناک تر اینکه عاملان رقم زدن این اتفاقات کسانی هستند که می‌بایست سایه بالای سر این خردسالان و کودکان باشند اما نفرین شب و روز این فرشته های زمینی شده و آنچنان رفتار غیر انسانی‌ای با ایشان انجام می‌دهند که اگر «داعش» خلق نشده بود، برای توصیفش به مشکل می‌خوردیم. با این ملاحظه که حتی کودکان شکنجه دیده و زجر کشیده را هم نمی‌توان به سادگی از ظلم چنین والدینی نجات داد.
داستانی که این بار در رفسنجان تکرار شده و تصاویر کودکی به آن پیوست شده که تماشایش نیز کار ساده ای نیست، چه برسد درک حال و روز این کودک و زجری که مدت‌هاست کشیده و می‌کشد. دختری سه ساله با نام «ستایش» که نامش یادآور چند رویداد شوم دیگر نیز هست.
دختری که رئیس اداره بهزیستی شهرستان رفسنجان در تشریح پرونده اش گفت: براساس گزارش های مردمی مبنی بر اذیت و آزار یک کودک توسط والدینش، تیم اورژانس اجتماعی با کسب دستور قضایی، به مکان مورد نظر اعزام شد کهدر نتیجه آن، ستایش دختر سه ساله که توسط ناپدری و مادری
که در دام مواد مخدر اسیرند، آزار می‌دید، در بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان
بستری شده و تحت درمان است.
محمود حیدری با بیان اینکه روی بدن ستایش سه ساله آثاری از کبودی، زخم و سوختگی با سیگار دیده می شود، افزود: مادر و ناپدری این کودک، معتاد به مواد مخدر هستند لذا از ایشان به دلیل روا داشتن آزار و اذیت به فرزنداشان شکایت شده و پیرو آن، ماموران انتظامی این شهرستان مادر ستایش را با حکم قضایی در بیمارستان علی ابن ابیطالب دستگیر کردند و ناپدری این کودک نیز در حال حاضر متواری شده است.
وی گفت: پرونده ستایش هم اکنون در دادگستری شهرستان رفسنجان در دست بررسی است و کودک نیز تا اطلاع ثانویه زیر نظر بهزیستی این شهرستان نگهداری می‌شود.
اما چرا ستایش «موقتا» زیر نظر بهزیستی قرار گرفته؟ اینجاست که اشکال بزرگی خودنمایی می‌کند که هرچند سالهاست برخی تلاش دارند رفعش کنند، اما هنوز پابرجاست. اینکه قانونا نمی‌توان برای فرزندان بدسرپرست تصمیم گیری نمود، حتی اگر سرپرست وی امثال مادر بی رحم و ناپدری سنگدل ستایش باشند و کودک بی نوا را به قدر مرگ آزار داده باشند. اشکالی که نمی‌دانیم چه زمانی رفع خواهد شد و تا آن زمان چند کودک دیگر قرار است قربانی والدین بی رحمشان شوند.
چه خبره تو این مملکت همه جور دیوانگی دیدیم تو این مملکت 
من واقعا متاسفم برای این واقعه
