ارزیابی فضای فعال یا انفعالی مردم و جریانهای سیاسی از اولویتهای انتخابات ریاست جمهوری است. مهم آن است که انتخابات در فضایی فعالانه شکل بگیرد و مردم به صورت موثر رای دهند.
اهمیت موضوع آنجا آشکار میشود که مردم تحت تاثیر امواج زودگذر قرار نگیرند و حضورشان تابعی از نیازها و شناخت کامل باشد، بخشی هم به جناحهای سیاسی مربوط میشود که با برنامه وارد انتخابات شوند.
متاسفانه بخش عمدهای از انتخابات بویژه ریاست جمهوری متاثر از فضاهای هیجانی بوده و بلافاصله بعد از انتخابات مردم به یاد مشکلاتشان میافتند و میبینند که ممکن است انتخاب آنها گرهای از مشکلات کشور باز نکند، طبعا در چنین شرایطی باید برای انتخابات برنامهای تدوین شود و براساس آن نیازهای جامعه مورد بررسی قرار گیرد. مهمترین نیازها حول کارآمدی است. ملموسترین موضوع در حوزه کارآمدی مسائل اقتصادی است. مهمترین موضوع در این حوزه مشکل رکود و در حوزه رکود ملموسترین امر بیکاری است. بیکاری معضلی است که همه خانوادهها با آن مواجه هستند، در زمینههای مختلف اقتصادی، ناکارآمدی، ناامنی ذهنی اقتصادی را در پی خواهد داشت. بنابراین محور انتخابات ریاست جمهوری براساس کارآمدی شکل میگیرد مگر اینکه فضای کاذب و هیجاناتی شکل بگیرد.
معتقدم در این دور از انتخابات ریاست جمهوری جریان اصلاحطلب به سمت دولت گرایش مییابد به دلیل اینکه دارای بدنه مدیریتی در کشور است و دارای مناصب مختلفی شده است و حاضر نیست ریسکی را بپذیرد که همین بدنه را از دست بدهد لذا جریان اصلاحات پشتیبان روحانی خواهد بود. روحانی و مدیرانش باید نگاه کارآمد به انتخابات آینده داشته باشند. معتقدم مهمترین رقیب روحانی، مدیران و وزرایش هستند، بخشی از مدیران و وزرایش کارآمد نیستند البته بجز برخی مدیران از جمله آقایان ظریف، وزیر بهداشت و زنگنه. اما برخی مدیران دیگر بویژه در حوزههای اقتصاد و صنعت با مشکلاتی مواجه هستند. مشکل دولت روحانی کارآمدی است. برخی از همکاران روحانی در دولت سعی میکنند یکسری از مسائل سیاسی را برجسته کنند در حالی که اینها مشکل مردم نیست. دولت مستقر است و امکانات لازم را دارد و پول نفت به کشور میآید و چهار پنجم تحریمها از بین رفته است.
از دیگرسو درباره رقبای رئیسجمهور باید گفت که روز پنجشنبه مجمع عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب با هدف معرفی کاندیدای اصولگرا تشکیل شده بود، به طور طبیعی این جناح به سمت معرفی یک گزینه حرکت میکند و کاندیداها را تقلیل میدهند تا به یک گزینه برسند. اصولگراها زمانی که قدرت دستشان بود شاید بیش از حد به پایداری قدرت خود بیتفاوت شده بودند اما وقتی از مناصب بسیاری محروم شدند سعی میکنند با همگرایی انتخابات را شکل دهند در این اجتماع، طیفهای مختلفی از جریان اصولگرا حضور داشتند و افرادی دور هم جمع شده بودند که شاید قبل از آن به لحاظ سیاسی همراهیهای لازم را با هم نداشتند. امکان همگرایی میان اصولگرایان جدیتر از انتخابات گذشته است، اصولگرایان اگر کاندیدایی معرفی کنند که با برنامه نباشد حتما رقیب جدی نخواهند شد زیرا با نقد و انتقاد صرف نمیتوان رای آورد.
زمان انتخابات معمولا توصیههای بسیاری به جریانات سیاسی و کاندیداها میشود اما کمتر به این توصیهها توجه میشود، در حالی که کاندیداها باید توجه داشته باشند که ایران کشور پردشمنی است و ملاحظات مربوط به امنیت و سیاست خارجی باید از سوی کاندیداها رعایت شود و فضای دو قطبی تنشزا ایجاد نشود، البته فضای دو قطبی رقابتی طبیعی است. باید در نظر داشت بسیاری از کشورها برای اجرای قراردادهای مختلف با ایران منتظر نتیجه انتخابات ایران هستند.