یک کج سلیقگی تکراری موجب شد تا بار دیگر روز گذشته و در حالی که تعدادی از زنان ایرانی از وبسایت رسمی فروش بلیط مسابقات فوتبال، بلیط بازی ایران و سوریه را تهیه کرده بودند نتوانند وارد ورزشگاه شوند و در سوی مقابل تماشاگران زن سوری به راحتی از درهای ورودی عبور کردند و روی صندلی ها نشستند و در شادی تساوی تیم شان شریک شدند. این اتفاق نه در دمشق که در تهران رخ داد!
به گزارش تابناک، زنان ایرانی سالهاست برای به دست آوردن حق حضور در ورزشگاهها و تماشای مسابقات میجنگند اما همچنان نتیجه آن درهای بسته ورزشگاهها به روی زنان است. سوالی که همه از خود در این زمینه میپرسند این است که کدام قانون مانع حضور زنان در ورزشگاه میشود و جوابی برای آن پیدا نمی کنند. نهادهای ذیربط هم پاسخ درستی به این سوال نمیدهند و همه این مسائل در سکوتی مرگبار سالهاست که تکرار میشود.
هربار که تنور این ماجرا داغ میشود مسئولانی به میدان میآیند و از تلاش برای برداشتن موانع نامرئی این کار سخن میگویند و پایان کار همان است که بود. درهای بسته ورزشگاه! اگر تنها سابقه این مسئله را در دولت روحانی جستوجو کنیم و خیلی به سالهای دورتر نرویم میبینیم که ماجرای حضور زنان در ورزشگاهها در دولت اول روحانی یکی از خواستههای مردم بود. خصوصا با داغ شدن تب لیگ جهانی والیبال در ایران و درخواست مکرر زنان برای حضور در ورزشگاه. کار به جایی رسید که شهیندخت مولاوردی، معاونت زنان وقت این مسئله را در هیات دولت مطرح کرد و رئیس جمهور هم دستور تشکیل کارگروهی برای تعیین تکلیف این مسئله را داد. ماجرا به سال 93 باز میگردد. نتیجه اما چه شد؟ آن کارگروه به نتیجه ملموسی نرسید و شهیندخت مولاوردی که در این دولت از معاونت زنان به سمت دستیاری رئیسجمهور در امور حقوق شهروندی منتقل شده تنها شب گذشته در حساب توئیتر خود با یادآوری ماده 98 از حقوق شهروندی، یادآوری کرد حضور زنان در ورزشگاه حق آنهاست. نتیجه دستور رئیس جمهور و کارگروه و جلساتی با حضور وزیر و معاون رئیس جمهور سرانجام به یک «یادآوری» ساده ختم شد.
حالا حکایت تلاشهای طیبه سیاووشی است که روز گذشته به ورزشگاه رفت و از دنبال کردن حق زنان برای حضور در ورزشگاه از مجاری درست آن چنین گفت: «من معتقدم ما بايد از مجاري درستي مطالباتمان را به گوش مسوولان برسانيم. از سويي نهادهاي مدني ميخواهند امكان حضور زنان در ورزشگاه فراهم شود و از سوي ديگر من به عنوان نماينده مردم بايد مطالبات مردم را به مسوولان منتقل كنم. قبلا چنين فضايي فراهم نبود و مردم هم اگر چنين خواستي داشتند همراهي نمايندگانشان را نداشتند اما وقتي اين مطالبه از دو طرف مطرح شود امكان حصول نتيجه آن فراهمتر خواهد بود.»
نتیجه اما برای ما واضح است. نتیجه تلاشها در مسابقات جهانی والیبال چه شد؟ اگرچه تلاشهای بسیاری برای حضور زنان در ورزشگاهها رخ داد اما سرانجام این فشار خارجی فدراسیون جهانی والیبال بود که منجر به حضور محدود و گزینشی زنان در ورزشگاهها شد. نتیجه تلاشهای در این بخش هم شاید نهایتا به یک حضور نمایشی برای زنان ختم شود که چندان مورد پسند نیست. وگرنه نهایتا شاهد همین صحنههای آزار دهنده در ورزشگاه ها هستیم. اینکه زنان کشورهای دیگر به راحتی در کشور خودمان وارد ورزشگاه ها می شوند و زنان کشورمان پشت درها میمانند یا نهایتا برای ورود به ورزشگاه مجبور به پوشیدن لباس پسرانه می شوند یا با پرچم حریف راهی به ورزشگاه باز می کنند. مسالهای که در این سالها کم اتفاق نیفتاده است.
مشکل اصلی در زمینه حضور زنان در ورزشگاهها این است که زمین بازی به درستی تعریف نشده است. مخالفان این ماجرا چه کسانی هستند؟ از چه جایگاه حقوقی و قانونی برخوردارند؟ چه میزان قدرت دارند که قدرتشان بر رئیسجمهور و وزیر و نماینده مجلس می چربد؟