1ـ نخستین روزهای خردادماه سال 93، نقل کلام مردم کشورمان، دستگیری شش جوانی بود که روی پشت بام با یک آهنگ خارجی و مشهور حرکات موزون کرده و کلیپشان را در فضای مجازی منتشر کرده بودند. کلیپی که با نام هپی (happy یا شاد) مشهور شد و بعد از دستگیری کلیپ سازان، شمار بازدیدهای آن به عدد جمعیت کشورمان نزدیک شد!
اقبالی کم نظیر به یک کلیپ خانگی که یکی از دلایل شکل گیری آن، مانور شدید پلیس با همراهی رسانه ملی روی عملیات دستگیری ایشان بود. به این صورت که فرمانده انتظامی وقت تهران بزرگ از عملیات «ویژه» برای دستگیری ایشان خبر داد که در سریع ترین زمان ممکن یعنی در شش ساعت به ثمر نشسته بود.
عملیاتی شامل شناسایی و دستگیری شش جوانی که در این کلیپ رقصیده بودند و حتی شناسایی و تعقیب فیلمبردار و کارگردان(؟) و دیگر همکاران ایشان در تهیه و نشر کلیپ هپی که در اغلب بخش های خبری آن روز خردادماه به سمع و نظر مردم رسید و از جمله نکات جالب توجه آن، نشان دادن برخی متهمان دستگیر شده با صورت شطرنجی شده بود.
متهمانی که بعدها گاه در اخبار جزئیاتی از پرونده شکل گرفته برایشان منتشر میشد تا هر بار این جمله شنیده شود که دیدید هپی ها را در چند ساعت گرفتند؟ پس معلوم میشود، اختلاسگران و خلافکاران، مال مردم خورها و... را هم میشود گرفت، به شرطی که بخواهند و وارد عمل شوند؛ شائبههایی که کاش مقامات انتظامی و رسانه ملی پاسخ دادن به آن را وظیفه خود میدانستند!
2: از دستگیری هپی ها در شش ساعت مدت زیادی نمیگذشت که خبری شوم منتشر شد و هراسی فراگیر در ایران به وجود آورد؛ خبر اسیدپاشی زنجیرهای در اصفهان که تا مدت ها «به روز» میشد و هر بار که اظهارنظری پیرامون آن صورت میگرفت، حکایت هپی ها و دستگیری شان مرور میشد.
مهرماه سال 93 بود که تردد در خیابان های اصفهان برای خیلی از زنان هراس انگیز جلوه میکرد و معابر خالی شده از جمعیت، هر لحظه حوادث پرشمار اسیدپاشی رخ داده در این شهر را یادآوری میکرد. حادثه هایی مشابه که مسئولان تاکید داشتند نشانهای بر سریالی یا زنجیرهای بودنشان وجود ندارد.
حوادث که نه، فجایعی که هر بار صورت یکی دیگر از زنان ساکن این شهر را ذوب میکرد و خراش بر دل ایرانیان میافکند تا این پرسش مطرح شود که چرا خبر دستگیری اسیدپاشان منتشر نمیشود؟ چرا این همه تکرار موجب نشده مأموران کسی را دستگیر کرده و این داستان شوم را پایان دهند؟ به راستی کی خبر خوش دستگیری اسیدپاش ها و بازگشت آرامش منتشر خواهد شد؟!
پرسش هایی که همزمان با طرحشان، خبر اسیدپاشی در برخی شهرهای دیگر از جمله تهران نیز منتشر میشد تا اهالی شهرهای بسیار دور از اصفهان نیز خواب راحت نداشته باشند و احساس امنیت نکنند؛ بلبشویی که در آن اخبار راست و دروغ و شایعه و کذب و همه چیز در هم آمیخته بود و دست آخر گذر زمان موجب شد که مختومه شود، نه دستگیری اسیدپاش ها، نه محاکمه شان و نه مجازاتشان.
3: از آن پرونده زمان زیادی میگذرد؛ آنقدر زیاد که پرسیدن از مسئولان در خصوص فرجام آن پرونده دغدغه مان نیست و فراموش کردهایم که عاملان رقم زدن آن ناامنی بزرگ هنوز جایی بیرون آزادانه رفت و آمد میکنند و چه بسا مخزن اسیدهایی که خریداری کرده بودند تا روی این و آن بپاشند، لبریز و در گوشه انباری نگه داشتهاند و مترصد فرصت دوباره برای تکرار جنایاتشان هستند.
مجرمانی که دستگیر نشدهاند و پادشاهیشان ادامه دارد. پادشاهی تفکری که به ایشان مجوز میدهد، روی صورت این و آن به بهانه های مختلف اسید بپاشند و بگریزند و با این رنج ابدی که به مخاطبانشان تحمیل میکنند، جامعه را به سمتی ببرند که خواست خودشان است؛ مجرمانی که بعید است نشانه ای از پشیمانی در ایشان شکل گرفته باشد.
تلختر اینجاست که بدانیم تفکر ایشان به شکلی عجیب مورد وثوق عدهای است که ایشان هم میخواهند دنیای پیرامونشان را مطابق میلشان کنند و برای رسیدن به این هدف، از هیچ کاری دریغ ندارند. امثال یکی از نوسلبریتیهای دنیای اینستاگرام که مدتی است روزانه لایو میدهد و در آن تفکراتش را فریاد میزند و جیغ و هورا و فحش و فحاشی مخاطبان موافق و مخالف را سبب میشود.
سلبریتی با ظاهری موجه که در جدیدترین اظهار نظر خود، به وضوح برخی افراد را به اسیدپاشی تهدید کرده و برای نشان دادن عمق تفکرش، به تشریح تأثیر اسید بر صورت افراد میپردازد؛ سخنانی به شدت مشمئز کننده و به غایت دردناک که واکنش های فراوانی به دنبال داشته و خشم بسیاری از کاربران ایرانی فضای مجازی را سبب شده است.
تهدیدی آشکار که ظاهرا به قدر کلیپ هپی اهمیت ندارد که اگر داشت، عملیاتی بزرگ که رسانه ملی پوشش آن را عهدهدار میشد، شکل میگرفت تا این نوسلبریتی دنیای مجازی که تاکید دارد خود را از جبهه تفکری دینی نشان دهد اما جز تأیید اقدام اسیدپاش/اسیدپاشان اصفهان دستاوردی ندارد، دستگیر شود و همگان دریابند امنیت عمومی را نمیتوان به سادگی مخدوش کرد و انتظار برخورد نداشت.