در پژوهش منتشره در مؤسسه مطالعات استراتژیک بگین ـ سادات در اسرائیل، چشمانداز ده بخشی برای صلح میان عربستان سعودی و اسرائیل ترسیم شده است. به شکلی جالبتوجه این چشمانداز شامل طرح و نقشهای است که مجموعهای از امتیازات انحصاری را برای اسرائیل طلب میکند.
به گزارش «تابناک»؛ «مردخای کدار» طراح و هماهنگکننده این پژوهش، بیان کرده است: اگر عربستان سعودی خواهان زندگی در صلح با اسرائیل است، اسرائیل این موضوع را قبول خواهد کرد؛ اما این همه چیزی است که عربستان به دست میآورد و قرار نیست این قرارداد صلح به موارد دیگری کشیده شود. اگر تحت این شرایط صلح را قبول نکنند، دیگری بحثی از صلح در میان نخواهد بود.
وی بیان کرد: اسرائیل باید در مورد قراردادهای مشترک دفاعی با عربستان سعودی بسیار حساس و هشیار باشد. در ژانویه 1991 عربستان سعودی قرارداد دفاعی مشترک خود با عراق را نادیده گرفته و شروع به عمل بر خلاف این قرارداد کرد. طی هفت سال گذشته، عربستان چشمان خود را بر جهان و خون عرب و اسلامی که در سوریه و یمن ریخته میشود، بسته و درنتیجه سخت میتوان باور کرد که ریخته شدن خون یهودیان برای این کشور تفاوتی داشته باشد.
وی ادامه داد: از زمان تأسیس پادشاهی سعودی، منافع شخصی اولویت اساسی خاندان پادشاهی در همه موضوعات حساس بوده است. تصور این مسأله بسیار سخت است که ارتش عربستان سعودی برای حمایت از اسرائیل وارد جنگی شود، مگر اینکه آن جنگ مستقیم منافع عربستان را در خطر قرار داده باشد. با این همه، هیچ دلیل قانعکنندهای برای تدوین یک منشور دفاعی مشترک با ریاض وجود ندارد.
کدار ادامه میدهد: در مورد سایر مسائل نیز با عربستان باید به شکلی مشابه برخورد کرد: صلح برای صلح، شناسایی در قبال شناسایی، و روابط عادی در مقابل روابط عادی. روزهای قدیم که اسرائیل برای به دست آوردن مشروعیت مرزهای خود مجبور به پرداخت پول و باج بود به سر آمده است و ما دیگر مجبور به از دست دادن منافع خود تنها برای به دست آوردن برگ کاغذی که روی آن نوشته شده باشد «صلح»، نیستیم.
وی تأکید کرده است: وقتی اسرائیل با مصر و اردن به صلح رسید، غفلت از فرهنگ مذاکره در خاورمیانه برای اسرائیل گران تمام شد و به اشتباهات جدی منجر گشت. این مسأله اکنون باید در مورد صلح با عربستان سعودی و هر کشور مسلمان دیگری که خواهان صلح با اسرائیل است مورد دقت قرار گیرد.
وی در ادامه اقدام به معرفی و تشریح ده نکتهای میکند که اسرائیل برای صلح با عربستان سعودی باید مدنظر داشته باشد؛
نخست: اسرائیل باید متوجه باشد که عربستان خواهان صلح واقعی نیست. اگر بود میتوانست مشابه انور سادات یا ملک حسین رفتار کند. همه آنچه آنها میخواهند کمک اسرائیل برای مقابله با دشمن بزرگ ایشان – ایران – است، اگر تهدید ایران نبود، عربستان به هیچ وجه به فکر صلح با اسرائیل نمیافتاد.
دوم: تأکید بر این که صلح با عربستان برای اسرائیل چیز زیادی در بر ندارد، زیرا اکنون هفتاد سال است که بدون صلح با عربستان، اسرائیل جزوی از جامعه بینالمللی است و هفت هزار سال دیگر هم بدون این صلح این شرایط ادامه خواهد داشت. هیچ دلیلی برای صلح با عربستان و امارات متحده عربی وجود ندارد، زیرا این صلح مشکلی از خاورمیانه رفع نمیکند. دقیقاً مانند صلح با مصر و اردن که کمکی به حل مشکلات خاورمیانه نکرده است.
سوم: تأکید بر این مسأله که صلح احتمالی با عربستان نباید به هیچ موضوع دیگری پیوند زده شود؛ به ویژه موضوع فلسطین. در سال 1974 در کمپ دیوید، بزرگترین اشتباه بگین، نخستوزیر وقت اسرائیل این بود که موافقت خود با ایجاد حکومت خودمختار فلسطین را اعلام کرد.
چهارم: اگر عربستان سعودی بر موضوع فلسطین برای رسیدن به صلح تأکید داشته باشد، پاسخ اسرائیل باید اینگونه باشد: اگر واقعاً خواهان کمک به فلسطینیان هستید، برای آنها در عربستان سعودی شهر و خانه بسازید، اسرائیل از در اختیار گذاشتن تجربیات خود در زمینهٔ شهرکسازی با شما خوشحال خواهد بود!
پنجم: شناسایی اسرائیل از خاندان آل سعود و حکمرانی آنها بر مکه و مدینه بسته به شناسایی عربستان از اسرائیل و تأکید پایتختی اورشلیم (قدس) به عنوان پایتخت ابدی و تاریخی اسرائیل است. اسرائیل عربستان را یک «دولت اسلامی» شناسایی خواهد کرد، اگر عربستان اسرائیل را یک «دولت یهود» شناسایی کند. اسرائیل حق زندگی خاندان آل سعود در همه جای عربستان را به رسمیت میشناسد اگر عربستان اعتراف کند که اسرائیل حق حاکمیت بر مناطق اسرائیلی از دریا تا رود دارد. در غیر این صورت، شناسایی اسرائیل بر حق زندگی خاندان آل سعود تنها محدود به کوههای نجد و نه حجاز خواهد بود. تحریک در رسانههای اسرائیل علیه عربستان تنها در صورتی متوقف خواهد شد که تحریک علیه اسرائیل در رسانههای عربستان پایان یابد.
ششم: اسرائیل به عربستان اجازه تأسیس سفارت اسرائیل در خاک عربستان و هرکجا که خاندان آل سعود بخواهد را خواهد داد، منوط به اینکه اسرائیل نیز سفارت عربستان را در هر کجای اسرائیل که بخواهد دایر کند.
هفتم: طرفهای اسرائیلی و سعودی تأکید کنند که هیچ یک علیه دیگری در هیچ یک از نهادهای بینالمللی موضع نگرفته و علیه هم رأی ندهند و اگر موافق اقدامی نبودند، تنها رأی ممتنع بدهند.
هشتم: بیرون ماندن آمریکا و اروپا از میز مذاکرات صلح میان اسرائیل و عربستان، زیرا این کشورها هیچ نفعی در صلح میان اسرائیل و عربستان نداشته و نتایج و تبعات شکست آن نیز بر عهده اینها نخواهد بود.
نهم: فراموش و بیرون کردن فکر هرگونه اعطای امتیاز برای عربستان سعودی حتی در صورتی که یکی از متحدان و دوستان نزدیک اسرائیل قرارداد صلح را ضمانت کند.
دهم: تأکید بر این که صلح با اسرائیل تنها به معنای متارکه جنگ بر اساس یک قرارداد نیست. این قرارداد صلح باید در همه روابط از جمله ورزشی، توریسم، فرهنگی، اقتصادی، علمی، فنّاورانه و دانشگاهی جاری باشد. اگر اسرائیل در رویدادهای بینالمللی که در عربستان سعودی برگزار میشود شرکت کند، پرچم اسرائیل باید در کنار پرچم سایر کشورها در اهتزاز باشد. اگر تیمها یا ورزشکاران اسرائیلی در مسابقاتی بینالمللی در عربستان مقام کسب کردند، سرود اسرائیل باید پخش شود و همه محصولات اسرائیلی باید در نمایشگاههای بینالمللی عربستان به نمایش درآید.
کدار در پایان این مطالعه بعد از شروط دهگانه فوق در مورد امنیت و وضعیت امنیتی بیان کرده، دو طرف باید تعهد دهند که هیچ کمکی به دشمنان طرف دیگر نداشته باشند و عربستان باید بداند که اسرائیل به هیچ کشوری که «تهدید مستقیم» نباشد، حمله نخواهد کرد.