بسیاری از تحلیلگران و ناظران تصورشان بر این بود که پس از شکست داعش در سوریه، زمینه های حل و فصل دیپلماتیک بحران در این کشور فراهم خواهد شد؛ اما به نظر می رسد این بحران پیچیده تر و بغرنج تر از آن است که بتوان به حل و فصل آن در آینده ای نزدیک خوشبین بود.
به گزارش «تابناک»؛ در همین زمینه، پایگاه «اورآسیا ریویو» در مطلبی نوشته، بحران سوریه وارد فاز جدیدی شده که بسیار خطرناک تر از دوران پیش از داعش است.
در این مطلب آمده است: همانطور که داعش از تئاتر ژئوپلیتیک در سوریه کنار گذاشته شد، تمرکز به سایر نقاط این کشور منتقل شده است. ارتش عرب سوریه، با حمایت ایران و روسیه، گروه های معارض و شورشی را محدود به نقاط کوچکی در سوریه کرده است.
هم اکنون عمده ترین نقطه تمرکز گروه های معارض مسلح استان ادلب است که در آن شبه نظامیان حمایت شده از ترکیه و گروه های افراط گرا در حال فعالیت هستند. جنگ هنوز ادامه دارد، اما شکل دیگری به خود گرفته است.
تقریبا همه چهره های مخالف که جنبش ضد دولتی را آغاز کرده اند، دیگر در دسترس نیستند و اهداف تغییر رژیم نیز از بین رفته است.
این فاز جدید از جنگ در سوریه کار چندانی با اسد، ایدئولوژی، حقوق بین الملل و حتی گروه های افراط گرا ندارد. در عوض، تمام بازیگران درگیر در سوریه خواهان اعمال نفوذ در ژئوپلیتیک سوریه هستند که به طور مؤثری می تواند به تجزیه و فروپاشی این کشور منجر شود.
در واقع می توان گفت مهم ترین مؤلفه در فاز جدید جنگ در سوریه، چیزی جز تلاش جهت اعمال نفوذ در ژئوپلیتیک سوریه از سوی بازیگران منطقه ای و بین المللی نیست؛ تلاشی که هرچند پیش از این نیز وجود داشته، اکنون تشدید شده و سایر اهداف از جمله برکناری اسد، مسائل حقوق بشری و سرنوشت گروه های تندرو را تحت الشعاع قرار داده است.
در سال گذشته، روابط میان واشنگتن، آنکارا، مسکو، تهران و دمشق بهبود یافته، ولی کشورهای درگیر در چندین اردوگاه تقسیم شده اند. در یک طرف ائتلاف ایران، روسیه و دولت اسد قرار دارد.
از سوی دیگر، ترکیه و ارتش آزاد سوریه نیز ائتلاف عمده ای را تشکیل داده اند و اکنون حضور فعالی در شمال سوریه دارند که اخیرا نیز منجر به حمله ترکیه به عفرین شده است.
ائتلاف دیگر، متشکل از آمریکا و شبه نظامیان کرد است که واشنگتن در حال شکل دادن به آن است. با در نظر گرفتن این صف بندی، می توان گفت که بازیگران بحران سوریه، در حال اثرگذاری بر میدان نبرد جهت کسب حوزه های نفوذ در نقاط مختلف سوریه هستند.
واقعیت این است که شبه نظامیان کرد، بهترین مناطق کشاورزی سوریه را اشغال کرده اند و سد طبقه تحت کنترل کردها در امتداد دره فرات، نیمی از انرژی سوریه را فراهم می کند؛ لذا از آنجا که شبه نظامیان کردی مستقر در سوریه وابسته به ایالات متحده هستند، واشنگتن می تواند سوریه را از سرمایه و منابع انرژی محروم کند.
همانطور که مبارزه در سوریه همچنان ادامه دارد، تعدادی از تحلیلگران روسی بر این باورند که پیروزی نظامی در سوریه، سال ها طول خواهد کشید؛ این چیزی است که پوتین نمی تواند و یا نمی خواهد آن را دنبال کند.
روس ها به خوبی می دانند که نباید همان اشتباه هایی را که آمریكایی ها در عراق و افغانستان از طریق اشغال بی پایان آنجا انجام دادند را تجربه کنند. در دو سال گذشته، روسیه به دنبال خروج از سوریه بدون از دست دادن دستاوردهای خود و رسیدن به یک درک مشترک با واشنگتن بوده است؛ اما تلاش هایش در این مسیر شکست خورد.
بر خلاف سیاستگذاران روسی، سیاستمداران ایران، خواهان پیروزی نظامی در سوریه بدون در نظر گرفتن هزینه ها هستند. این اختلاف در منافع، مشابه سیاست های آمریکا و ترکیه در سوریه است و همان طور که واشنگتن و آنکارا یکدیگر را تضعیف می کنند، تهران و مسکو نیز ممکن است یکدیگر را تضعیف کنند.
جالب اینجاست که شکست دادن داعش، کمترین مشکل بود و تمام قدرت های خارجی موافقت کردند که این یک دشمن مشترک است، اما اکنون که داعش از بین رفته است، تمام قدرت های خارجی اهداف مهم ژئوپلیتیک خود در سوریه را دنبال می کنند.
همه تحولات حاکی از آن است که جنگ سوریه وارد فاز جدید و خطرناک تری شده و می تواند زمینه های یک هرج و مرج ژئوپلیتیک در منطقه را ایجاد کند.